در طول تاریخ، نژاد انعطاف پذیر و سازگار انسان به طور مداوم با هجوم فناوری‌‌های جدید سازگار شده و تغییر را در جنبه‌‌های مختلف زندگی تجربه کرده است. هوش مصنوعی (AI) دقیقاً مانند پیشینیان خود در تکنولوژی، شروع به تغییر بخش‌های مختلف کرده است و اکنون در حال تعریف مجدد نحوه مشارکت کارکنان در محیطهای کاری و اجرای وظایف است.
تغییر زندگی کارمندان توسط هوش مصنوعی
وینیت نایار بنیانگذار بنیاد Sampark و مدیر عامل سابق HCL Technologies پیش بینی می‌کند که هوش مصنوعی در 7 حوزه کلیدی تغییر ایجاد می‌کند و درست مانند فناوری‌‌های متحول کننده قبلی، به کارمندان برای ایجاد ارزش افزوده و تسریع پیشرفت قدرت می‌دهد، با این تفاوت که این بار، تغییر بسیار سریع‌تر خواهد بود.
تجربه کاری شخصی
اولین تغییری که هوش مصنوعی ایجاد می‌کند، تجربه کاری شخصی سازی شده خواهد بود که در مورد همه صدق می‌کند. هوش مصنوعی آماده است تا محیطهای کاری مناسبی را ایجاد کند. کارمندی را تصور کنید که در ساعات اولیه صبح آماده کار می‌شود. هوش مصنوعی می‌تواند تضمین کند که سخت ترین وظایف کارمندان با ساعات اوج عملکرد آنها هماهنگ است. با تمرکز بر منحصر به فرد بودن، رضایت شغلی و همکاری افزایش می‌یابد و بهره وری کارمندان به بیشترین سطح خود می‌رسد.
تجارب آموزشی کارکنان بسیار انعطاف پذیر می‌شود
تغییر بعدی، حرکت از برنامه‌های آموزشی ساختاریافته به تجربه‌های آموزشی بسیار انعطاف‌پذیر و حتی بازی‌وارسازی شده برای کارکنان است. هوش مصنوعی پلتفرمهای مجازی ایجاد می‌کند و سخنرانی‌‌های آموزشی یکنواخت را به تجربیات تعاملی پربار با شبیه سازی‌‌های پویا تبدیل می‌کند. درخشش این رویکرد در سازگاری آن است. یک مهندس نرم افزار را در آموزش کدنویسی تصویر کنید. پلتفرمهای هوش مصنوعی مهارت مهندس را ارزیابی می‌کنند و به طور خودکار پیچیدگی آموزشی او را تنظیم می‌کنند.
اگر این مهندس در اصول اولیه خوب باشد، هوش مصنوعی او را به سمت موضوعات پیشرفته سوق می‌دهد و زمان آموزش را بهینه می‌کند. یا، برای توسعه قابلیت‌های نوآوری در یک سازمان، می‌توان یک برنامه آموزشی بازی‌سازی شده را اتخاذ کرد؛ مثلا اینکه یک کارمند بازاریابی ممکن است با چالش «توسعه استراتژی تعامل با مشتری جدید» مواجه شود. هوش مصنوعی صرفاً آموزش را مدرن نمی‌کند بلکه آن را انسانی می‌کند و نیروهای کار ماهر و عمیقاً متعهد را پرورش می‌دهد.
بازخورد شخصی
سومین روشی که هوش مصنوعی بر نیروی کار تأثیر می‌گذارد، تغییر بازخورد مبتنی بر زمان به بازخورد پیوسته و شخصی است که عملکرد را بسیار سریع‌تر بهبود می‌دهد. هوش مصنوعی از طریق ارزیابی‌های هوشمند، بینش‌های ارزشمند مستمری را به کارمندان ارائه و به جای یک بازخورد سالانه، یک محیط یادگیری دائمی ایجاد می‌کند.
ابزارهای جدید هوش مصنوعی، مربیگری کارآمد و باکیفیت مدیران را امکان‌پذیر می‌سازد، روندی که به نفع کارمندان و سازمان‌هاست. در واقع، هوش مصنوعی می‌تواند بازخورد سریع و شخصی‌سازی شده‌ای را به کارکنان ارائه دهد که به نفع سازمان نیز خواهد بود.
زمان خالی
چهارمین تغییر هوش مصنوعی در زندگی کارمندان این است که با انجام برخی کارها باعث می‌شود که آنها زمان آزاد بیشتری را برای تمرکز بر موارد دیگر داشته باشند. هوش مصنوعی به طور فزاینده ای بار اداری را برای کارمندان کاهش می‌دهد و آنها را از وظایف تکراری رها می‌کند. گزارش اخیر McKinsey نشان می‌دهد که چگونه هوش مصنوعی مولد می‌تواند وظایفی را که 60 تا 70 درصد از زمان کارمندان را می‌گیرد، خودکار کند.
اساساً هوش مصنوعی به عنوان یک یاری‌رسان قابل اعتماد وارد میدان عمل می‌شود و وظایف روتین را خودکار می‌کند. به این ترتیب کارمندان روی کارهایی تمرکز می‌کنند که به تخصص، خلاقیت و تفکر استراتژیکِ آنها نیاز دارد.
بی طرفی زبانی و فرهنگی
پنجمین حوزه تأثیرگذار هوش مصنوعی بر کارمندان، سفر به سوی بی طرفی زبانی و فرهنگی است. ابزارهای ترجمه زبان مبتنی بر هوش مصنوعی در حال حاضر موانع زبانی در محل کار را از بین می‌برند و امکان ارتباط و همکاری یکپارچه بین تیم‌های مختلف را فراهم می‌کنند.
به عنوان مثال، در طول یک کنفرانس ویدئویی، یک مهندس هندی می‌تواند پیچیدگی‌های فنی را به زبان هندی به اشتراک بگذارد و همه چیز فوراً برای همتایان ژاپنی او به زبان ژاپنی ترجمه می‌شود. این ویژگی هوش مصنوعی زمین بازی را هموار می‌کند و باعث می‌شود که ارائه ایده‌‌ها و حل مسئله مبتکرانه بدون موانع زبانی شکوفا شود.
رفاه و آرامش کارمندان
ششمین تحولی که هوش مصنوعی به ارمغان می‌آورد، گذر از فرسودگی کارمندان و فراهم کردن رفاه و آرامش آنهاست. برای مثال، اگر هوش مصنوعی نشانه‌هایی از فرسودگی شغلی را در الگوهای کاری یک کارمند با عملکرد بالا مشاهده کند، باعث ایجاد مکالمه با سرپرست او می‌شود. این مداخله می‌تواند به معنای تعدیل حجم کار، ارائه پشتیبانی یا ایجاد یک استراحت کوتاه برای جلوگیری از کاهش بهره وری و اولویت دادن به رفاه کارمند باشد.
توسعه حرفه‌ای
هفتمین و آخرین تأثیر هوش مصنوعی تغییر بی تفاوتی نسبت به اهداف و آرمان‌‌های حرفه ای کارکنان و حرکت به سمت توانمندسازی و توسعه حرفه ای است. هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل معیارهای عملکرد و شناسایی شکاف‌های مهارتی، مسیرهای یادگیری مناسب از جمله کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی را توصیه می‌کند.
به عنوان مثال، AI ممکن است مهارت یک حرفه‌ای بازاریابی را در رسانه‌‌های اجتماعی تشخیص دهد اما متوجه شود که این فرد در تجزیه و تحلیل داده‌‌ها ضعیف است. بر همین اساس، هوش مصنوعی می‌تواند دوره‌هایی را پیشنهاد کند که به این موضوع می‌پردازند، همسویی با اهداف شغلی و نیازهای سازمانی، و در نهایت افزایش سفر حرفه‌ای کارمند.
کلام پایانی
به نظر می‌رسد که سازمانها چاره ای جز استفاده از هوش مصنوعی برای نیروی کار خود ندارند. همانطور که هوش مصنوعی به ورود در تار و پود سازمانها ادامه می‌دهد، تغییرات متحول کننده ای رخ خواهد داد. در واقع می‌توانیم آینده‌ای را پیش بینی کنیم که در آن کارمندان در محیطی رضایت بخش‌تر، سازگارتر و فراگیرتر با قدرت هوش مصنوعی رشد کنند. البته که این سوال اساسی برای سازمانها باقی می‌ماند: با چه سرعتی این دگرگونی عظیم را به سوی عصر جدید و اجتناب‌ناپذیر کاری در آغوش خواهند گرفت؟
افزودن دیدگاه