سال ۱۹۱۲ بود که یک کتاب فروش لهستانی به نام ویلفرید ووینیچ یک کتاب خطی بسیار عجیب مربوط به اوایل قرن پانزدهم خرید. این کتاب که از حدود ۲۴۰ صفحه تشکیل شده بود، با دست و به خطی ناشناخته نوشته شده بود و تصاویری متفاوت از آدمها، گیاهان غیرطبیعی، نمادهای نجوم و سایر تصاویر عجیب و غریب داشت. این کتاب خطی که در حال حاضر به دستنوشتهی ووینیچ شناخته میشود، با قدمت بیش از ۶۰۰ سال، عنوان اسرارآمیزترین کتاب جهان را دارد.
گفته میشود از زمانی که ویلفرید ووینیچ این کتاب را در سال ۱۹۱۲ خرید، تلاش زیادی برای رمزگشایی آن انجام شده است اما همه این تلاشها ناموفغق بودهاند. سال ۱۹۶۹، این کتاب به دانشگاه ییل اهدا شد. در سال ۲۰۲۰، ییل کل نسخه خطی ووینیچ را در کتابخانه دیجیتال آنلاین خود آپلود کرد و اجازه داد برای نخستین بار همه بتواند به آن دسترسی داشته باشد. شاید به مرور زمان در نهایت کسی بتواند رمز و راز این کتاب را کشف کنند.
ویلفرید ووینیچ ۱۲ نوامبر ۱۸۶۵ در شهر تلشیایی که اکنون بخشی از لیتوانی است، به دنیا آمد. او پیش از ادامه تحصیل در دانشگاه، دبیرستان را در شهر سووآلکی لهستان به پایان رساند و در نهایت با مدرک شیمی فارغالتحصیل شد.
سال ۱۸۸۵، ووینیچ از سوی پلیس روسیه به دلیل تلاش برای آزادی اعضای جنبش انقلابی دستگیر و به اردوگاه کار سیبری فرستاده شد. اما سال ۱۸۹۰ ووینیچ موفق به فرار شد و تا پایان همان سال در لندن زندگی کرد. او تا سال ۱۸۹۵ به حمایت از سازمانهای ضدتزار ادامه داد، تا این که مرگ یکی از همدستانش باعث شد از این آرمان دست بکشد. از آن زمان بود که به عنوان فروشنده کتابهای کمیاب و عتیقه کارش را آغاز کرد.
ووینیچ نخستین کتابفروشیاش را در میدان سوهو لندن در سال ۱۸۹۸ افتتاح کرد و به سرعت ثابت کرد در یافتن کتابهای کمیاب یا بسیار مشتاق یا فوقالعاده خوششانس است. او برای زندگی در لندن ساکن شد و ازدواج کرد؛ در سال ۱۹۰۴ شهروند بریتانیا شد و نام قانونی ویلفرد مایکل ووینیچ را برگزید. سپس، در سال ۱۹۱۲، گروهی از یسوعیون کالج گیسلیری در ایتالیا برخی از کتابهای موجود در کتابخانهی خود را به حراج گذاشتند. بیشتر آنها به واتیکان فروخته شد، اما ووینیچ توانست چند جلد از آنها را بخرد، از جمله اسرارآمیزترین کتاب جهان را!
سال ۱۹۱۴، ووینیچ دومین فروشگاه کتاب خود را در نیویورک افتتاح کرد. او سالها تلاش کرد تا منشا کتاب خطی را ردیابی کند، اما متأسفانه، قبل از اینکه بتواند چیز بیشتری در مورد آن بفهمد، درگذشت.
تلاش زیادی برای رمزگشایی کتاب صورت گرفته است
پس از مرگ ووینیچ در سال ۱۹۳۰، مالکیت کتاب خطی مرموز به همسرش واگذار شد. دستنوشته طبق وصیت همسر ووینیچ پس از مرگش (سال ۱۹۶۰) به یکی از دوستان نزدیکش به نام آن نیل به ارث رسید. یک سال بعد، نیل کتاب را به فروشنده کتاب عتیقه دیگری به نام هانس پی. کراوس فروخت. کراوس هرگز نتوانست خریدار علاقهمندی پیدا کند، بنابراین سال ۱۹۶۹، کتاب را به دانشگاه ییل اهدا کرد، جایی که به نام MS ۴۰۸ فهرست بندی شد.
اگرچه بسیاری از کارشناسان حوزههای مختلف در دهههای بعدی تلاش کردند این اثر عجیب و غریب را رمزگشایی کنند، اما معنای واقعی آن حتی برای ماهرترین افراد هم نامعلوم مانده است. برخی از صفحات این کتاب مرموز حاوی نمودارهای پیچیده هستند. بین تصاویر مختلف از نمادهای نجومی و گیاهان ظاهرا غیرطبیعی، نقوشی از افراد برهنه در حال حمام کردن و موجودات عجیبی مانند اژدها وجود دارد.
در طول سالها، نظریههای بیشماری در مورد نسخه خطی ووینیچ مطرح شده است. برای مثال، یکی از کارشناسان ادعا کرد این کتاب راهنمای سلامت زنان است و دیگران گفتند خود ووینیچ آن را برای فریب همگان درست کرده است. این کتاب خطی به قدری عجیب باقی مانده و رمزگشایی و درک آن چنان دشوار است که کارشناسانی مانند آندریاس شینر فیزیکدان این کتاب را «سم خالص» برای محققان خطاب کردهاند. شینر قبلاً خودش نسخه خطی را با استفاده از تجزیه و تحلیلهای آماری بررسی کرده بود، اما نتوانسته بود همۀ اسرار آن را بفهمد.
در نهایت، تحقیقات شینر نشان داد متن این نسخه خطی، یک زبان طبیعی و ساختاریافته نیست، بلکه رشتهای تصادفی از کاراکترها است. او بعدها این نظریه را گسترش داد و گفت این نسخه خطی یک فریب قرون وسطایی است و متن در واقع بیمعناست. اما مطالعات دیگر دقیقاً برعکس این موضوع را یافتند، برخی ادعا کردند این کتاب به زبانی جدید و ناشناخته نوشته شده و برخی دیگر این نظریه را نسخهای عجیب از لاتین، عبری یا ترکی میدانستند.
یافتههای جدید در مورد کتاب خطی ووینیچ
فنآوری مدرن سرانجام راه را برای رمزگشایی دستنوشته ووینیچ باز کرده و افشاگریهایی در مورد آن رخ داده است. در ژانویه ۲۰۲۳، روزنامه هنر گزارش داد استفان گوسی محقق به طور بالقوه مالکیت نسخه خطی را ردیابی کرده است. گوسی گفته است: «ایده من این بود که تمام معاملات مربوط به کتاب را با تجزیه و تحلیل دفتر حسابهای امپراتوری هافکامر (اتاق امپراتوری) در وین و پراگ جمعآوری کنم، جایی که همه نامههای ورودی و خروجی ثبت میشدند. اگر معاملهای شامل ۶۰۰ سکه طلا وجود داشته باشد، به احتمال زیاد مربوط به خرید همان چیزی است که در نامه مارسی (Marci) ذکر شده است.»
نامه مارسی به پزشک درباری قرن هفدهم، یوهانس مارکوس مارسی، اشاره دارد که نسخه خطی ووینیچ را از صاحب قبلی آن، گئورگ باریش کیمیاگر دریافت کرد. مارسی به طور منظم با آتاناسیوس کِرچِر، محقق یسوعی مکاتبه داشت، بنابراین چند سال پس از به دست آوردن نسخه خطی، آن را همراه نامهای برای کرچر فرستاد که در آن نوشته بود: «این کتاب توسط یکی از دوستان صمیمی به من داده شد. به محض اینکه به دستم رسید، آتاناسیوس عزیزم، آن را برای تو مقدر کردم، چون متقاعد شده بودم که هیچکس جز خودت نمیتواند آن را بخواند.»
به لطف این نامه بود که گوسی توانست مالکیت کتاب را ردیابی کند. او دریافت نسخه خطی زمانی در اختیار امپراتور مقدس روم، رودولف دوم بوده که بین سالهای ۱۵۷۶ تا ۱۶۱۲ آن را از یک فروشنده ناشناس به قیمت ۶۰۰ دوکات خریده است. با این حال، تجزیه و تحلیلها نشان داد این نسخه خطی ابتدا در قرن پانزدهم ایجاد شده، تقریباً ۱۵۰ سال قبل از اینکه رودولف آن را بخرد.
گوسی سپس دریافت سوابق مربوط به سال ۱۵۹۹ نشان میدهد که رودولف مجموعهای از نسخههای خطی را از کارل وایدمَن پزشک به قیمت ۶۰۰ فلورین (نوعی سکه طلا) خریداری کرده است، احتمالاً همان چیزی که مارسی در نامه خود به آن اشاره کرده است. وایدمن در خانه گیاهشناس لئونارد راوولف زندگی میکرد و پس از مرگ راوولف و همسرش شروع به فروش کتاب به امپراتور کرد.
گوسی گفته است: «فرض من این است که وایدمن احتمالاً چند کتاب را از او به ارث برده است.»
داستان همین جا ختم میشود. معلوم نیست چگونه راوولف برای نخستین بار کتاب را به دست آورده و این پرسش که چه کسی آن را نوشته، بیپاسخ مانده است. با این حال، شواهد جدید هرگونه پیشنهاد مبنی بر جعل این کتاب توسط خود ووینیچ را رد میکند، چون تاریخسنجی رادیوکربنی تأیید کرده که این کتاب اوایل دهه ۱۴۰۰ نوشته شده است. همچنین نظریه خود ووینیچ رد میشود: اینکه این اثر توسط راجر بیکن، یک فیلسوف و راهب قرن سیزدهم نوشته شده است. به هر روی، رمز و راز نسخه خطی ووینیچ همچنان به قوت خود باقیست.
افزودن دیدگاه