اگر در سالهای پسین در هند زندگی کرده اید، مستقیم بروید به پاراگراف بعدی، لازم نیست این پاراگراف را بخوانید ?… در هند کمپانی پرداخت/تجارتی به نام «پیتَم»(Paytm) وجود دارد که خریداری آنلاین از طریق آن صورت میگیرد و همچنان پرداخت هزینهی آنها نیز از مبایل همراه کاربران آن، اجرا میشود. کمتر از یک ماه قبل بود که خبر عبور کاربران با جیپ پُرِ پیتم از 200 میلیون عضو گذشت. این کامپنی در ماه آگست سال 2010 میلادی، توسط روستازادهی بنام «ویجی شاخار شرما» اساسگذاری شد و اکنون پس از حدود شش سال خود پیتم نیز به تناسب کاربرانش ارزش حدود شش میلیارد دالر پیدا کرده است.
اکنون داستان عجیب و غریبِ 37 سالهی مردی به نام ویجی شاخار شرما، بنیانگذار و مدیرعامل پیتم خبرساز شده است. مردی که روزانه 14 کیلومتر راه را پیاده میپیمود تا از مصرف 14 روپیه هندی جلوگیری کند و شب گرسنه نماند.
این رفتار شاید برای خیلی از هندیها یا حتی دیگریها در دید نخست جذاب نباشد، اما زمانیکه به ثروت و توانایی این مرد نگریسته شود، داستان تکراری 37 سال او معنی و جاذبهی خاص خودش را پیدا میکند. رفتاری که پس از سالها اکنون برای او پاداش خوبی داده اما در جانبی هم اذهان زیادی را به چالش کشیده است.
#Paytm valued $4.8 bn: Vijay Shekhar Sharma's journey from Aligarh to Alibaba, writes @SulekhaNair8 https://t.co/btur2OfqPC @Paytm pic.twitter.com/wz9x83HRaj
— Firstpost (@firstpost) March 8, 2017
ویجی شاخار شرما از دهکدهی کوچکی در اوتار پرداش (ایالتی در شمال هند) است. او اکنون گل سر سبد دهکدهی خودش و حتی این ایالت پرنفوس هند به شمار میآید. موفقیتهای روزافزون این مرد هندی در تجارت و خرید و فروش آنلاین، روز به روز چشمها را به خود خیره میکند. پیتمِ او اکنون به چشمانداز «هند دیجیتالی» تبدیل شده است.
دو روز قبل (جمعه، 17 ماه فبروری سال 2017 میلادی) ویجی شاخر در کنفرانس سالانهی هند، در رابطه به این سفر طولانیمدت زندگی اش، از یک روستای کوچک و گرد و خاکی به جهان بزرگ و ورود به دنیای تکنالوژی تا راهاندازی پیتم صحبت کرد. خبرنامه در ادامه به نکات برجسته از سخنان الهامبخش آقای شاخر شرما پرداخته است.
1 ویجی از منطقهی کوچکی بنام هاردوگانی نزدیک به آلی گر در اوتار پرداش هند است. او در رابطه به این منطقه در آوان کودکی اش میگوید که “الی گر برای ما شهر بسیار بزرگی بود”.
2 ویجی در مدرسهای به نام «مدهیائیک سکشا پریسار» یا شبیه همین نام ? دوران مکتباش را گذرانده است. او میگوید که تمام درسها در آنجا به هندی بود و امکانات مدرسه نیز حد اقلی و یا حتی وجود نداشت. آقای شاخار افزود “در کلاس (صنف) ما، دوستانم حتی چپلی (سرپایی/کفشهای هندی که فقط با یک یا دو گره به پاها محکم میشود) برای پوشیدن نداشتند”.

3 بنیانگذار پیتم، دانشآموز خوب و پرتلاشی بوده است. ویجی درسهایش را پرشور و با هیجان تعقیب میکرده زیرا او در صنف دهم، 12 سال عمر داشته درحالی که معمولا دانشآموزان صنف 10 هند 14 ساله و یا بزرگتر از آن میباشند.
4 پس از اتمام مدرسه، ویجی شاخار، پسر نوجوان دهاتی-به قول تازهشهریشدهها-به جهان بزرگتری پای میگذارد. دنیایی که فقط در تاریخ و کتابهای مدرسه نامش را شنیده بود «دهلی نو». ویجی مصمم است برای ادامهی تحصیل، به کالج مهندسی دهلی برود. او ثبت نام میکند و برای امتحان آن لحظه شماری، تا اینکه امتحان از راه میرسد. ویجی داستان آنروز را اینگونه شرح میدهد “زمانی که من سر امتحان مهندسی حاضر شدم، چشمم مثل دیگران به سوالات افتاد. سوالها همه به زبان انگلیسی بود و ما در مدرسه هرگز انگلیسی نخوانده بودیم. برای لحظاتی کیش شدم اما همینکه چشمهایم به پاسخ سوالها افتاد، توانستم با تحلیل جوابها، پرسشها را نیز حدس بزنم و حل کردم… در نهایت نتایج اعلام شد و من موفق به راهیابی در کالج مهندسی دهلی شدم.”
Paytm CEO Vijay Shekhar Sharma has managed to gatecrash the Indian billionaire’s club. #ForceNXT #GoForNXT #BeTheNXT pic.twitter.com/1uAcfDW5Gq
— Force NXT (@force_nxt) March 17, 2017
او میگوید که این کالج آسان نبود زیرا تمامی درسها به زبان انگلیسی بود. ویجی میافزاید “من همانند آدمهای دایمالخمر در کالج حضور داشتم، در مدرسه همواره در چوکیهای جلو مینشستم، اینجا نیز خودم را به چوکیهای پیشرو رساندم با فرق اینکه در مدرسهی خودم، شاگرد ارشد بودم اما اینجا دیگر همانند آدم ناشنوا؛ همه به انگلیسی صحبت میکردند، استاد انگلیسی حرف میزد، همکلاسیهایم همه انگلیسی میگفتند اما من هر لحظه خجلتر میشدم. اصلاً مثل آدم دایمالخمر فقط حضور داشتم و بس… من تنها چیزی که از آنجا برداشت کردم، لبهایی بود که تکان میخورد” او پس از این حرفهایش به همه لبخند زد. ?
5 ویجی در ادامهی داستان کلاس مهندسی اش میگوید “در شرایطی که همه انگلیسی صحبت میکردند و من فقط گونههایم سرخ و گلابی میشد دیگر تمایلی به چوکیهای جلو نداشتم و خودم را کم کم به چوکیهای عقبی کلاس میبردم. تا اینکه عقبنشینی مرا از این کلاس بیرون کرد اما خوشبختانه به جای اینکه در کلاس ناکارآمدی بروم، راهم به صنفهای کامپیوتر باز شد. و همینگونه اندک اندک عاشق کامپیوتر شدم”.

6 آن ویجی که اکنون آقای شاخار شرما است و پول هنگفتی دارد، پیش از این چنین نبود. حتی خیلی چنین نبود. آقای شرما در ادامهی صحبتهایش در کنفرانس سالانه هند میگوید “روزهایی بود که من پول نان شب نداشتم و گرسنه میخوابیدم، بنابراین تصمیم گرفتم که روزانه 14 کیلومتر راه را پیاده بپیمایم تا برای شب آنروز بتوانم برای خودم غذا بگیرم. آن روزها برایم داشتن 2 فنجان چای در زمستان، ایدئال بود”.
7 ویجی شاخار پس از اتمام دورهی آموزشی خود در کالج مهندسی دهلی (سال 1998 میلادی) استارتاپی (Start Up) را تاسیس کرد که بعداً آنرا به 5 لگ کلدار هندی فروخت.
8 کمپانی میلیاردی آقای شرما، پیتمِ در یک روز ساخته نشده است. او رنجهای فراوانی را تا ساخت این کمپانی متقبل شده است. او میگوید همواره مشکلاتی بود که سر راه ما قرار گیرد. آقای میلیونر میافزاید “من در شرایطی قرار گرفته بودم که بهشدت به پول نیاز داشتم، بناً باید 40 درصد پیتم را به ارزش 8لگ پول نقد به فروش گذاشتم تا بتوانم پدر و مادرم را قانع کنم که من پولها را به هوا نمیدهم.”

9 ویجی شاخر نه دیگر مشکل پولی دارد و نه هم مشکل شخصی. او میگوید “پول مهم نیست. پول دیگر حتی مرحلهی چندان مهم زندگی نیست. پول دیگر حتی معنی ندارد. در سفر زندگی، پول دیگر آرزوی مطلق نیست. پول فقط وسیلهی است که آنرا جمع کنی و فرصت بیابی تا وزیر خزانهداری را ملاقات کنی” «-این حرفهای آقای شرما فقط برای خوشنگهداشتن مخاطبانش بود. و کنایهای به وزیر خزانهداری این کشور که هر کسی نمیتواند او را ملاقات کند، مگر اینکه ثروتمند باشد. این آقای سخنران در ادامه اما با جدیت میافزاید ” پول عنصری است که شما برای تغییری که میخواهید در جهان بیاورید به آن نیاز دارید ”
حالا شما با ویجی شاخار شرما به گونهی مختصر آشنا شدید 🙂