شانزده سال پیش از امروز در 11 سپتامبر 2001 میلادی، 19 تن از اعضای القاعده چهار فروند هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند و سپس دو فروند آن را در فاصلههای زمانی مختلف به برجهای دو قلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک کوبیدند. هواپیمای سوم به پنتاگون زده شد و چهارمی در نزدیکی شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا سرنگون شد.
این رویداد جهان را تکان داد و بزرگترین جنگ تاریخ امریکا را رقم زد و به دنبال آن، امریکا رد پای طراحان حملات یازدهم سپتامبر و رهبر القاعده را در افغانستان یافت؛ جایی که تا آن زمان برای بسیاری از شهروندان امریکا و سایر کشورهای غربی سرزمین گمنامی بود.
امریکا به دنبال این حملات برای جنگ با تروریزم به افغانستان حمله کرد و رژیم امارت اسلامی طالبان را در این کشور سرنگون ساخت. زیرا طالبان در آن زمان به درخواست این کشور مبنی بر تحویل دادن رهبر القاعده پاسخ رد داد و اسامه بنلادن، رهبر القاعده را «مهمان» خواند.
حمله القاعده بر امریکا تحولات بزرگی را در افغانستان به دنبال داشت و این کشور به دنبال حملات هوایی نیروهای ائتلاف بینالمللی به رهبری امریکا به افغانستان در سال2001 میلادی، وارد فصل جدیدی از تاریخ خود شد. نمایندگان چهار گروه مختلف سیاسی و نظامی افغانستان در شهر بن آلمان گردهم آمده و برای تشکیل ساختار یک حکومت موقت به توافق رسیدند. اشتراک کنندگان کنفرانس بن، حامد کرزی، چهرهای که در آن زمان چندان شناخته نبود را برای یک دوره شش ماهه به عنوان رییس دولت موقت انتخاب کردند.
ورود ائتلاف ضد تروریزم
به دنبال تشکیل حکومت موقت و سقوط دولت امارت اسلامی طالبان در افغانستان، در ماه جنوری سال 2002 میلادی اولین گروه از نیروهای بینالمللی ضد تروریزم به رهبری آمریکا وارد افغانستان شدند و با ورود آنان، جنگ شانزده ساله نیروهای بینالمللی علیه شورشیان وابسته به گروه طالبان آغاز شد. در ماه اگست 2003 میلادی نیروهای ناتو مسوولیت تامین امنیت شهر کابل را بر عهده گرفتند و نخستین ماموریت عملیاتی این سازمان در خارج از اروپا آغاز شد.
در ماه اکتوبر 2006 میلادی نیروهای ناتو مسوولیت تامین امنیت سراسری را در افغانستان عهدهدار شدند و در سپتامبر 2008 میلادی جورج بوش، رییس جمهور وقت ایالات متحده امریکا دستور اعزام 4500 نیروی اضافی به افغانستان را صادر کرد. در فبروری 2009 میلادی کشورهای عضو ناتو بر سر افزایش نیروهای نظامی و تعهدات دیگر خود در افغانستان به توافق رسیدند. این توافق به دنبال اعلام تصمیم امریکا برای 17 هزار نیروی نظامی دیگر به افغانستان صورت میرفت.
نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان رفته رفته برای جنگ با هراسافگنی در افغانستان بیشتر درگیر شدند. در ماه مارچ 2009 باراک اوباما، رییس جمهور پیشین امریکا استراتژی جدید کشورش را در قبال افغانستان و پاکستان اعلام کرد. براساس این استراتژی 4 هزار نیروی اضافی برای آموزش و پشتیبانی از ارتش و پولیس افغانستان و همچنان کمک به توسعه در بخشهای غیر نظامی به افغانستان اعزام شدند.
اوباما بار دیگر در دسامبر 2009 میلادی از افزایش نیروهای نظامی امریکا در افغانستان خبر داد و بر اساس تصمیم تازه دولت این کشور، 30 هزار نیروهای دیگر به افغانستان اعزام شدند و مجموع نیروهای امریکایی در افغانستان به 100 هزار تن رسید. در ماه نوامبر 2010 میلادی کشورهای عضو ناتو در نشست لیسبون بر سر برنامهای برای انتقال مسوولیتهای امنیتی افغانستان به نیروهای افغان تا پایان سال 2014 میلادی به توافق رسیدند.
درحالی که امریکا پس از حملات 11 سپتامبر برای مبارزه با تروریزم به افغانستان گام مانده بود، اما نتوانست در افغانستان امنیت را تامین کند و هراسافگنی را پایان دهد. طالبان که پس از یازده سپتامبر شکست خورده بودند، در شمار زیادی از مناطق افغانستان بار دیگر در برابر نیروهای ناتو و افغان ایستادند و به جنگ ادامه دادند.
در ماه فبروی 2011 میلادی نهاد حقوقی «بررسی حقوقی افغانستان» با نشر گزارشی گفت که میزان تلفات غیرنظامیان افغان در سال 2010 به بالاترین حد خود از زمان مداخله نظامی نیروهای بینالمللی در سال 2001 رسیده است. در ماه جنوری 2011 میلادی احمد ولی کرزی، برادر حامد کرزی رییس جمهور افغانستان از سوی محافظش در دفتر کارش به قتل رسید. طالبان مسوولیت قتل او را بر عهده گرفتند.
قتل بن لادن
در ماه می2011 میلادی باراک اوباما اعلام کرد که اسامه بنلادن، رهبر القاعده در یک عملیات ویژه نیروهای کماندوهای امریکایی در ابیتآباد، در نزدیک اسلامآباد پاکستان کشته شده است. رهبر القاعده که از چنگ امریکا از افغانستان فرار کرده بود، در خاک کشور همسایه افغانستان کشته شد. او که پس از حملات یازدهم سپتامبر به عنوان متهم اصلی هدف قرار گرفته بود، بهانهای برای جنگ امریکا با ترور بود.
القاعده به دنبال اعلام خبر کشته شدن رهبر شان توسط امریکا، خبر مرگ بن لادن را تایید کرد اما گفت که خون او هرگز به هدر نخواهد رفت. درحالی که پرسش اصلی پس از مرگ او این بود که جنگ امریکا با تروریزم چه میشود، گروه طالبان اعلام کردند که کشته شدن اسامه بن لادن به آنان انگیزه تازهای برای جنگ «علیه اشغالگران خارجی در افغانستان میدهد.»
هرچند در زمان مرگ اسامه بن لادن القاعده دیگر نقش قابل توجهی در افغانستان نداشت، اما طالبان همچنان یک چالش اصلی برای نیروهای امریکایی، ناتو و افغان باقی ماندند.
خروج از افغانستان
در ماه جون 2011 میلادی باراک اوباما، رییس جمهور امریکا از خروج 10 هزار نظامی مستقر در افغانستان تا پایان همان سال خبر داد. او همچنان گفت که 23 هزار سرباز دیگر تا سپتامبر 2012 میلادی از افغانستان خارج خواهند شد.
آقای اوباما همچنان گفت که پس از این، نظامیان امریکایی با روندی ثابت از افغانستان خارج خواهند شد و ماموریت این سربازان به تدریج از شرکت در عملیات رزمی به پشتیبانی ارتش افغانستان تغییر میکند. او گفت که سال 2014 روند انتقال تامین امنیت به نیروهای افغان کامل میشود.
در سال 2014 میلادی درحالی که نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان به 34 هزار نفر کاهش یافته بود، باراک اوباما اعلام کرد که نیروهای کشورش تا پایان سال 2016 میلادی به صورت کامل از افغانستان خارج میشوند. اما دوام خشونتها و افزایش حملات ستیزهجویان سبب شد تا در ماه اکتوبر 2015 رییس جمهور امریکا اوضاع را برای خروج نیروهای امریکا از افغانستان نامناسب بخواند و تصمیم حفظ 8 هزار و 400 سرباز نیروهای امریکایی در افغانستان به منظور مبارزه با تروریزم و کمک و مشاوره به نیروهای افغان را تا پایان 2016 میلادی اعلام کند.
ورود دوباره
درحالی که ماموریت رزمی نیروهای ناتو و امریکایی در سال 2014 میلادی پایان یافت و این نیروها مسوولیت آموزش، پشتیبانی و مشورهدهی نیروهای افغانستان را به عهده گرفتند، بار دیگر پنتاگون یا وزارت دفاع امریکا از اعزام سربازان بیشتر به افغانستان خبر داده است.
به دنبال ماهها چانهزنی بر سر اعزام شمار بیشتر سربازان امریکایی به افغانستان، در اوایل ماه سنبله سال جاری، پنتاگون اعلام کرد که درحال حاضر 11 هزار سرباز امریکایی در افغانستان حضور دارند. مقامهای آمریکایی گفتهاند که این تعداد نظامیان آمریکایی شامل نیروهای معمولی، ویژه، مخفی و موقت ارتش آمریکا است.
دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده امریکا پس از ماهها بحث بر سر استراتژی جدید کشورش برای افغانستان چندی پیش اعلام کرد که راهبرد جدید کشورش بر ادامه حمایت از حکومت افغانستان، نابودی گروههای تروریستی و از بین بردن پایگاههای امن این گروهها در پاکستان متمرکز است.
او به نتایج عجولانه خروج نیروهای امریکایی از عراق اشاره کرد و گفت خرج نیروهای کشورش از افغانستان به قدرت گرفتن گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده منجر خواهد شد.
روابط افغانستان و امریکا
روابط افغانستان و امریکا را به چهار فصل تقسیم کردهاند. ذاکر حسین ارشاد، استاد دانشگاه در مقالهای نوشته است که روابط افغانستان و امریکا را از نظر تاریخی و متناسب با ساختار نظام بینالمللی در چهار مرحله؛ مرحله چند قطبی بودن نظام بینالملل (1919 تا 1945)، مرحله دو قطبی بودن نظام بینالملل (1945 تا 1989)، مرحله انزوا و خاموشی (1989 تا 2001) و مرحله پسا سپتامبر، میتوان دستهبندی کرد.
ایالات متحده امریکا پس از حملات القاعده بر این کشور وارد افغانستان شد و با شعار مبارزه با تروریزم به این کشور نیروی نظامی فرستاد. در این مرحله روابط دو کشور از حالت سنتی به حالت استراتژیک ارتقا یافت و سرانجام دو کشور موافقتنامه مهم امنیتی را امضا کردند.
پس از یازدهم سپتامبر امریکا از دولت جدید افغانستان حمایت مالی و نظامی کرد. از سوی دیگر روابط دوستانه دو کشور به افغانهای خسته از جنگ امید بخشید و روند بازسازی افغانستان از سر گرفته شد. شاهراههای مهم افغانستان ساخته شد و دهها پروژه کلان دیگر در این کشور به فعالیت آغاز کرد.
در دور دوم ریاست جمهوری حامد کرزی، روابط افغانستان و امریکا پرتنش شد. حامد کرزی برای امضای قرارداد امنیتی با امریکا شرایطی تعیین کرد و تنش میان دو کشور به اوج خود رسید. پیش از آن نیز گفتوگو با طالبان و مبارزه با تروریزم روابط دو کشور را تیره ساخته بود.
در اواخر سال 2007 میلادی حکومت افغانستان دو دیپلمات ارشد غربی را به دلیل ارتباط داشتن با طالبان اخراج کرد و حامد کرزی در سخنرانیهای خود جدیت غرب در مبارزه با تروریزم را زیر سوال برد.
اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال 2008 میلادی، این باراک اوباما بود که انتقادهای خود را از حکومت آقای کرزی شروع کرد و پس از به قدرت رسیدن شمار نیروهای کشورش در افغانستان را به 100 هزار نفر رساند. کرزی مخالف افزایش نیرو بود و تاکید داشت که مبارزه با تروریزم باید در بیرون از مرزهای افغانستان صورت گیرد.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 2009 میلادی کرزی از خود چهره ضد امریکایی را به نمایش گذاشت و برخی از مقامهای امریکایی را متهم کرد که قصد برکناری او از قدرت را دارند. وقتی کمیسیون رسیدگی به شکایتهای انتخاباتی افغانستان صدها هزار رای آقای کرزی را باطل اعلام و مجموع آرای او را به زیر 50 درصد رساند، کرزی نسبت به دخالت خارجیها در انتخابات بیشتر بدگمان شد.
در سال 1393 خورشیدی، در جریان سومین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پس از سقوط طالبان، امریکا به دنبال جنجالی شدن این انتخابات، طرح تشکیل حکومت وحدت ملی را پیشنهاد کرد. سرانجام محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله دو نامزد پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری به تشکیل حکومت ائتلافی راضی شدند و در ماه سنبله 2014 میلادی موافقتنامه تشکیل دولت وحدت ملی را امضا کردند.
برخلاف حکومت حامد کرزی که از امضای موافقتنامه امنیتی با امریکا سرباز زده بود، دولت جدید این موافقتنامه را با سفیر امریکا در کابل و نماینده ویژه ناتو در افغانستان امضا کرد؛ سندی که روند حضور نظامی ناتو و امریکا را پس از سال 2014 میلادی در افغانستان مشخص میکند.
دو و نیم سال پس از تشکیل حکومت وحدت ملی، دولت امریکا بار دیگر با اعلام استراتژی جدید در قبال افغانستان اعلام کرد که در افغانستان باقی میماند. آقای ترامپ در جریان اعلام این استراتژی به پیروزی در جنگ افغانستان تاکید کرد و گفت که پس از این پیروزی تعریف روشنی خواهد داشت، «حمله بر دشمنان، نابود ساختن داعش، ضربه زدن به القاعده، جلوگیری از تسلط طالبان بر افغانستان و نیز پایان دادن به حملهها در برابر ایالات متحده.»
رییس جمهور امریکا به ادامه حمایت از حکومت افغانستان اشاره کرد اما گفت که این تعهد، نامحدود و مانند چک سفید نیست و مقامات افغانستان نیز باید سهم خود را در مورد آوردن اصلاحات در این کشور انجام دهند.
جنگ با تروریزم
امریکا شانزده سال پیش از امروز به دنبال انتقام گرفتن از القاعده به افغانستان حمله کرد. هرچند پس از کشته شدن اسامه بن لادن رهبر این گروه، حالا به نظر میرسد حضور القاعده در افغانستان کمرنگ شده یا حداقل در سالهای اخیر خبری از آن دیده نمیشود، اما بزرگترین جنگ امریکا با تروریزم نه تنها به موفقیت نرسیده است بلکه این کشور بیش از پیش درگیر مبارزه با هراسافگنی شده است.
شانزده سال پس از حمله این کشور به افغانستان، افزون بر گروه طالبان چندین گروه تروریستی دیگر نیز در این کشور حضور فعال نظامی دارند و نیروهای افغان و امریکایی را هدف قرار میدهند.
در شانزده سال جنگ امریکا نه تنها طالبان افغان شکست نخوردهاند بلکه در سالهای اخیر نسبت به گذشته قدرتمندتر نیز ظاهر شده و چندین واحد اداری افغانستان را در کنترل دارند؛ هرچند فرمانده نیروهای حمایت قاطع از نابودی این گروه تا دو سال آینده خبر داده است.
براساس گفتههای مقامات حکومت افغانستان، در حال حاضر 20 گروه مخالف مسلح در افغانستان با نیروهای این کشور میجنگند. این گروهها شامل گروههای تروریستی بینالمللی، منطقهای، پاکستانی و گروههای داخلی افغانستان اند.
دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع افغانستان گفته بود که گروههای بینالمللی شامل القاعده و طالبان و تروریستان منطقهای، شامل گروههایی از کشورهای چچن، ازبکستان، تاجیکستان و کشورهای عربی میشوند.
لشکر طیبه، جیش محمد، لشکر جهنگوی و طالبان پاکستانی از گروههایی هستند که سخنگوی وزارت دفاع آنها را گروههای تروریستی پاکستانی میداند که در خاک افغانستان در حال جنگ با حکومت این کشور هستند. آقای وزیری از گروههایی مانند شبکه حقانی بهعنوان تروریستانی یاد میکند که از مخالفان حکومت افغانستان میباشند.
افزون بر گروههای فوق، داعش از دو سال به این طرف در افغانستان تبدیل به یکی از گروههای تروریستی خونخواری شده که تاکنون چندین حمله خونین را راهاندازی کرده است. گفته میشود که این گروه به دنبال راهاندازی جنگ مذهبی در افغانستان است.
از طرفی، پس از اعلام استراتژی جدید امریکا برای افغانستان، طالبان بر ادامه جنگ علیه نیروهای امریکایی تاکید کرده و گفته که استراتژی ترامپ به معنای ادامه جنگ است و این گروه هم در برابر این استراتژی به جنگ ادامه خواهد داد.
هزینه جنگ
شانزده سال جنگ در افغانستان برای امریکا و متحدانش و همچنان برای افغانستان هزینههای گزاف مالی و انسانی داشته است.
براساس گزارشهای منتشر شده، جنگ افغانستان برای امریکا بیش از «یک تریلیون دالر» هزینه مالی داشته است. همچنین یافتههای یک گزارش روزنامه فایننشل تایمز نشان میدهد که نزدیک به 80 درصد این پولها در جریان ریاست جمهوری باراک اوباما هزینه شده اما از میان این مبلغ، تنها 104 میلیارد آن برای بازسازی افغانستان به مصرف رسیده است.
از سویی هم گزارشهای منتشر شده از به هدر رفتن میلیونها دالر در طی بیش از یک دهه گذشته خبر داده است. طلوع نیوز در ماه قوس 1393 خورشیدی در گزارشی نوشته است که «خریداری چندین هواپیمای حمل و نقل به ارزش ۵۰۰ میلیون دالر، ایجاد تأسیسات قنسولگری در شمال افغانستان با هزینهی ۸۰ میلیون دالر، ساخت یک پایگاه با هزینهی۳۴ میلیون دالر در جنوب غرب افغانستان، خریداری زبالهسوزها به ارزش ۵ میلیون دالر، خریداری شش دستگاه نشرات تلویزیونی برای شبکههای داخلی افغانستان به هزینهی 3 میلیون دالر و خرید هشت قایق برای پولیس مرزی افغانستان به ارزش ۳ میلیون دالر که در مجموع ۶۲۰ میلیون دالر میشود از جملهی این هزینهها است که در افغانستان هدر رفته است.»
در کنار این حکومت ایالات متحده امریکا پس از سال 2002 میلادی تاکنون بیش از 76 میلیارد دالر برای فراهمسازی جنگافزار، وسایل ارتباطی و تجهیزات نظامی به نیروهای افغانستان هزینه کرده است.
در یک گزارش حکومت امریکا آمده است که «در بیش از یک و نیم دههی گذشته، ایالات متحده نزدیک به 600 هزار جنگ افزار را برای نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان اختصاص داده و از این میان 81 درصد این جنگ افزارها، تفنگ و تفنگچه است. درمیان این وسایل نظامی، بیش از 25 هزار دستگاه پرتاب بمدستی و نزدیک به 10 هزار راکت انداز به پولیس مرزی افغان نیز شامل اند.»
افزون بر هزینه مالی، جنگ افغانستان برای امریکا تلفات انسانی سنگینی نیز داشته است. در شانزده سال گذشته بیش از 2 هزار و 200 سرباز امریکایی در افغانستان کشته و هزاران تن دیگر زخمی شدهاند.
افزون بر این، در جنگ شانزده ساله افغانستان، هزاران غیرنظامی افغان و نیروهای امنیتی این کشور نیز کشته شدهاند.
براساس گزارش شبکه تلویزیونی سیانان، از سال 2001 تا 2016 میلادی در مجموع 111 هزار و 442 تن کشته شدهاند. از این میان 42 هزار و 100 جنگجوی طالب و دیگر گروههای شورشی، 31 هزار و 419 غیرنظامی افغان، 30 هزار و 470 سرباز و پولیس افغان، 3 هزار و 946 پیمانکار، کارمندان نهادهای بشردوستانه و خبرنگار، 2 هزار و 371 سرباز امریکایی و 1 هزار و 136 تن از نیروهای متحد امریکا کشته شدهاند.
با گذشت شانزده سال جنگ امریکا در افغانستان، هنوز بسیاری از امریکاییها به عدم پیروزی کشورشان اعتراض دارند و مدعی هستند که آنچه باید در این جنگ بهدست میآمد، هنوز بهدست نیامده است. برعکس در افغانستان اما حضور امریکا مایه امید بسیاری از افغانها بوده است.
هرچند هنوز چشمانداز روشنی از پایان طولانیترین جنگ تاریخ امریکا وجود ندارد اما افغانستان در سایه جنگ شانزده ساله، دستاوردهای بسیاری نیز داشته است. این کشور پس از حاکمیت سیاه طالبان صاحب دولت انتخابی، ارتش، پولیس و آزادیهای مدنی و شهروندی شده است و تا یک سال دیگر قرار است انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها در این کشور برگزار شود. افزون بر این در شانزده سال گذشته افغانستان توانسته است نهادهای تعلیمی و تحصیلی خودش را بازسازی کند. درحال حاضر حدود 8 میلیون کودک افغان به مکتب میروند و دهها هزار دانشآموز در دانشگاههای این کشور درس میخوانند.
حکومت وحدت ملی به رهبری محمد اشرف غنی توانسته است چندین پروژه بزرگ اقتصادی را در افغانستان راهاندازی کند و چندین پروژه را تاکنون به بهرهبرداری سپرده است. در کنار این پروژهها حکومت افغانستان دومین پروژه بزرگ توسعه روستاها را زیر نام «میثاق شهروندی» آغاز کرده است.
با این حال در حالی که از حمله امریکا و متحدانش به افغانستان برای مبارزه با تروریزم 16 سال میگذرد، اما هنوز چشمانداز روشنی برای افغانستان و شهروندان این کشور وجود ندارد. هنوز هم جنگ و ناامنی بر زندگی شهروندان افغان سایه افکنده و علاوه بر آن مشکلات اقتصادی نیز بر سختیهای زندگی در این کشور افزوده است.
محمد رضا جعفری همکار این گزارش بوده است.
افزودن دیدگاه