در افغانستان به ویژه در شهر کابل، در روزهای رمضان اکثر مردم روزه دار، بی حوصله و خسته اند و روز شان را با عصبانیت به شام میرسانند. شما اگر در گوشههای مختلف شهر سر بزنید، حتمن با یک و یا چند مورد از جنگ و تنشهای رو به رو میشوید که وقتی جستجو کنید، روی یک موضوع ناچیز با هم درگیر شدهاند. همه هم بر میگردد به بی حوصلگی و نبود یک فرهنگ سالم؛ اما وقتی روزها به شب میرسد، همین ناراحتی و جنگ ها، تبدیل به خنده میشوند. زندگی در شب های کابل زیباست و شور هیجان دارد. از کار در ساختمانها گرفته تا دید و بازدیدها جوانان، ورزش، شیر یخ خوردن و قدم و قلیون کشیدن و تامین امنیت از سوی نیروهای امنیتی.
تأمین امنیت در شب
در همین شب و روزها، که نیروهای امنیتی به شدت درگیر جنگ با نیروهای تبه کار و تروریستی اند و در کنار این که روزها با وجودی که روزه دارند و امنیت را تامین میکنند، شبها نیز روی عملیاتهای پاک سازی شان در ولسوالیهای مختلف و مرزهای افغانستان تمرکز میکنند. به ویژه در این شب و روزها که عملن با ارتش پاکستان در مرز تورخم درگیر اند که نخستین بار این جنگ ساعت 9 شب آغاز شد.
اما در شهر کابل نیز، نیروهای امنیتی تا صبح تلاش میکنند امنیت این شهر چند میلیونی را به خوبی تامین کنند. تامین امنیت در شهر مثل کابل کار دشوار است. زیرا کابل از چندین جهت با ولایتهای به شدت نا امن مانند لوگر، میدان وردک، پروان، ننگرهار و کاپیسا هم مرز است. با این وجود اما نیروهای امنیتی در گوشههای مختلف شهر، تلاش میکنند امنیت شهروندان کابل را به خوبی تامین کنند.
افطار و شیر یخ خوردن در شب
خانوادهها و جوانان در نقاط مختلف شهر کابل، گاهی پس از افطار و گاهی هم افطار شان را در بیرون از خانه سپری میکنند. اگر این افطاریها در خانه باشد، برخی از مردان خانواده همسر و فرزندان شان را پس از افطار با خود گرفته برای خوردن شیر یخ به بیرون میروند. آن ها که کمی وضعیت اقتصادی بهتر دارند، تلاش میکنند با خانوادههای شان به رستورانتهای شیک بروند و شبهای رمضانشان را در آنجا ماندگار سازند. اما روی هم رفته در کل نوع هوا خوری در فضای آرام و بدون سرو صدا است که خانواده ها و جوانان تلاش دارند، لحظهای به زندگی شان آرامش بیاروند.
شیر یخ فروشان نیز در این شب و روزها کار شان خوب است. تا ساعت دوازده و یک شب شیر یخ درست کرده و به مشتری های شان، پیشکش میکنند. کار و درآمد شیر یخ فروشان در شهر کابل نیز خیلی خوب است. شبها بین هشت تا دوازده هزار افغانی فروش دارند. قیمت هر قاب شیر یخ از پنجاه تا یک صد و هشتاد افغانی میرسد.
کارهای ساختمانی در شب
در کنار نیروهای امنیتی و افرادی دیگری که پس از افطار به بیرون برای قدم زدن و خوردن شیر یخ میروند، شماری هم هستند که تا صبح کار میکنند. آن هم کارهای سنگین و ساخت و ساز. کارهای که در روزهای گرم رمضان و با شکم گرسنه و تشنگی نمیشود، آن را انجام داد. در ماه رمضان ساخت و سازها در شهر جریان دارد فقط با این تفاوت که این ساخت و ساز ها، بیشتر از روی شب صورت میگیرد.
اکثر این کارگران افراد فقیر و درجه چندم جامعه به لحاظ آسایش و نوع درآمد اند. افراد روز مزد گیر که مجبور اند برای سیر کردن شکم افراد خانواده شان، به انجام سخت ترین کارها تن بدهند. پیر مردانی نیز در میان این کارگران دیده میشوند که برای زنده ماندن، از سر شب تا صبح مجبور اند کار کنند و خشت و سنگ بالا کنند.
وقتی پیرمردان کارگر را در شب می بینی، نشان از تفاوت زندگی در این است که یکی تا صبح جان میکند و شماری هم به دنبال پیدا کردن لذیذ ترین غذاها اند تا شبهای شان را ماندگار بسازند.
ورزش در شب
بخش دیگری زندگی در شبهای کابل، ورزش است. جوانان پس از افطار تا ناوقتهای شب یا در حوضهای آب بازی مصروف ورزش اند و یا هم در سالنهای بدن سازی و فوتسال و ورزشهای رزمی.
کلپهای خصوصی فوتسال و بدن سازی و یا دیگر ورزشها، نیز در شبهای رمضان بازار خوبی دارند و پر از مشتری اند. صاحبان این کلپها روزگار شان خوش میگذرد. هم تجارت میکنند و هم ساعتها از طرف شب مستی و زور آزمایی جوانان را نظاره میکنند.
دیدار های دوستانه در شب
شهر کابل پر است از قلیون خانهها و قهوه خانهها. این قلیون و قهوه خانهها مکانهای خوبی برای دیدارهای دوستانه برای جوانان اند. جوانهای زیادی را میتوان شبها پس از افطار در قلیونخانه و قهوه خانههای شهر دید که با هم دیگر قصه میکنند، شاید هم این قصهها در مورد آینده و کار و بارشان باشد.
زندگی در شهر کابل پیچیده و چند رنگ است. فقط کافیست از خانه بیرون شویم و لحظاتی را به مردم نگاه کنیم که روزانه چه میکنند و شب درگیر چه کارهای اند. در این میان دختران جوان منتظراند تا وقت شب گردی آنها نیز برسد. آنها همچنان انتظار میکشند روزهای نزدیک عید برسد تا شبها برای خرید که عمده ترین عشق شان در زندگی است، بیرون از خانه بروند.
افزودن دیدگاه