جوانی دورهای شکوهمند، پر اوج و بیبازگشت است؛ دورهای که در آن کمآگاهی، ناهشیاری، خودشیفتگی و کمتجربگی؛ با خصلتهایی همانند امیدواری، جستجوگری، حقطلبی و خوداتکایی پیوند میخورد.
این را نیز نباید فراموش کرد که جوانی فصل پاکدامنی، آزادگی، پیشرفت و دوران تجربههای جدید برای آبادانی مادی و معنوی فرد، جامعه و فصل بروز خوبیها و استعدادهاست.
انسانها به طور طبیعی جوانی را دوست داشته و خواهان آن هستند که جوان بمانند؛ اما آنچه ما به آن تغییرات دوره بلوغ مینامیم، همان ویژگیهای دوره نوجوانی است، خبرنامه به چند ویژگی دوره جوانی که رفتار اکثر نوجوانان را تعجببرانگیز میکند، پرداخته است.
تجدد و نوگرایی
یکی از ویژگیهای دوره جوانی، گرایش به تجدد و نوگرایی است. جوانان شیفته سبکهای نوین در روزگار خود هستند. آنها به هر چیز تازه با خوشبینی مینگرند؛ از اینرو اگر آنها را بین دو فکر نو و قدیمی، دو لباس جدید و سنتی، دو روش امروزی و دیروزی مخیّر سازند، چیز نو و تازه را انتخاب میکنند.
جوانان کتابهایی را میخوانند که نوآوری داشته باشد، اشعاری را میپسندند که تازه و جدید باشد، لباسها و ساختمانها و وسایل نقلیهای را دوست دارند که به سبک نوین در بازار عرضه شده باشد.
جوانان شدیدا به هر چیز نو با عینک خوشبینی مینگرند و بعضی مواقع از بزرگسالان به علت تمایل نداشتن به افکار نو و وسایل جدید، گلهمند هستند.
تخیلگرایی
یکی از ویژگیهای دیگر دوره جوانی، تخیلگرایی و روی آوردن به امور خیالی و افسانهای است.
جوانان گاهی آنچنان وارد دنیای خیال و اوهام میشوند که تصور میکنند دنیای دیگری غیر از عالم خیال، تحقق ندارد و گاه آنچنان این حالت بر آنان مسلط میگردد که آنان را از امور واقعی و درک حقایق زندگی، بازمیدارد.
اثرپذیری
انسان موجودی اثرپذیر و آموزشپذیر است و به طور غریزی و طبیعی، دیدهها و شنیدهها را میآموزد. این طبیعت انسانی در دوران جوانی از قابلیت و توانایی بیشتری برخوردار است و از آنجایی که فکر و دل جوانان هنوز دچار دل مشغولیهای روزگار و مسایل متنوع فردی و اجتماعی نگشته، از موقعیت بسیار مناسبی برای یادگیری بهرهمند است.
ندانستن قدر و ارزش خود
جوان نمیتواند قدر و ارزش خود را بشناسد و هنگامی قدر و ارزش جوانی شناخته میشود که جوانی سپری شده است.
به قول معروف، ارزش دو چیز را هیچ کس نمیداند، مگر کسی که آن دو را از دست بدهد: جوانی و سلامتی.
سیرتکاملی
جسم و جان جوان در یک حرکت همهجانبه و پیوسته رو به رشد است. در پیکر پر رمز و راز جوانان، هر لحظه تحولی عظیم صورت میگیرد.
نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه متکاملتری قرار میگیرد و این تحول مبارک و پر برکت، تا نهایت سنین جوانی ادامه دارد و در واقع یکی از شاخصههای جوانی، وجود همین سیر تکاملی اوست.
استقلال طلبی
از جمله ویژگیهای دوره جوانی، غریزه استقلالطلبی است. کودکان وقتی به دوره جوانی میرسند، به استقلال و وابسته نبودن، علاقه بسیاری پیدا میکنند. آنها علاقمند میگردند کارهایشان را خود انجام دهند و در اموری مانند تحصیل، انتخاب شغل و حرفه، انتخاب دوست و همسر، پوشیدن لباس و رفت و آمدها، خود تصمیم بگیرند.
آنها احساس میکنند؛ کودک نیستند، باید روی پای خود بایستند و خود را از وابستگی به والدین یا دیگران برهانند. این حس که خداوند حکیم در وجود آنان قرار داده، زیر بنای اعتماد به نفس، موفقیت در جامعه و مسئولیتهای اجتماعی است.
افزودن دیدگاه