خالد را در گوشهای از شهر کابل در رستورانی دیدم که به زیبایی آهنگهای پشتو و فارسی را با گیتار میخواند. او شاید یکی از بهترین گیتاریستهای افغانستانی در این شهر باشد. ظاهر آراسته و طنین صدایش نشان میداد که او یک نوازنده و خوانندهی حرفهای و برجسته است.
اما زمانی که از نزدیک با او آشنا شدم، ایشان داستان متفاوتی داشت. داستانی که شاید برای خیلی از افغانها پیش از شنیدن قابل تصور نباشد.
زمانی که در سالهای 2012 و 13 داستان خروج سربازان خارجی از افغانستان جدی شد و در محافل عمومی و خصوصی، همه روزه از 2014 به عنوان پایان مأموریت جنگی ائتلاف بینالمللی تحت رهبری ناتو در این کشور سخن گفته میشد، اقتصاد افغانستان نیز رو به رکود داشت، رکودی که نه تنها باعث توقف سرمایهگذاری و چرخش پول میشد؛ بلکه فرار سرمایه و تاجران افغان را نیز در پی داشت. باتوجه به اینکه این وضعیت، با بحران سیاسی انتخابات افغانستان وخیمتر شد؛ اما اندکی پس از پایان این بحران، جوانی از بریتانیا به افغانستان برگشت و در شرایطی که همگان سرمایهگذاری کوچک و بزرگ در این کشور را با ریسک صد درصدی همراه میدانستند و از آن پرهیز میکردند، ایشان طرح اقتصادی را به عنوان سرمایهگذاری کوچک در کابل آغاز کرد؛ طرحی که گامهای اولیهاش، آن را متفاوت جلوه میدهد و میتواند آیندهی سرمایهگذاری را دستکم در بازار مد و لباس افغانستان تغییر دهد.
لمن یا دامن
تولیدات خالد و همکاران او با ذهنیت افغانستانی طراحی میشوند، زیر دست افغانها قیچی میخورند، با دستهای افغانها دوخته میشوند و در نتیجه به تن یک افغان خودنمایی میکند. این تولیدات اولین بار است که به عنوان برند یا مارک شناخته شدهای افغانستانی وارد بازار مد و فیشن در افغانستان میشوند. نامش را شاید شنیده باشید. از عمرش چند ماهی نمیگذرد؛ اما شناخت خوبی در میان طبقهی متوسط به بالا پیدا کرده است. نامش لمن است یا همان دامن که به فارسی گفته میشود. لمن اولین برند افغانستانی در عرصهی تولیدات لباسهای مردانه و زنانه است.
خالد دامن یا لمن را برای مارک تولیدی خود برگزیده است. او با آن که درس خواندهی غرب است و با همان فکر غربی و تکنیکهای تجاری مؤثر آن دیار، مدل و دیزاین کالاهای تولیدی خود را طراحی و تولید میکند؛ اما نام را برگزیده است که هر شهروند افغان به آن بهای بزرگی میدهد.
دامن در فرهنگ افغانها نماد از کرامت و بزرگی است. برای زن افغانی دامن به مثابه عزت او است. در فرهنگ عامیانهی افغانها پاکدامنی برای زنان و مردان ارزش انسانی بزرگی دارد. خالد این نام را برای مارک تولیدی خود برگزیده است.
لمن اولین خانهی مد در افغانستان است که با رویکرد تمام تجاری راهاندازی شده است. موسس او خالد جوانی است که در این زمینه تخصص دارد. او در رشته مد و دیزاین در انگلستان تحصیل کرده است.
خالد در ماه دسامبر سال گذشته میلادی این خانهی مد افغانستان را ایجاد کرد.
لمن اولینبار زمانی که سال گذشته، ستارهی افغان برنامهی پربینندهی موسیقی در افغانستان در مراحل حساس رقابتهای خود قرار گرفته بود، برای بسیاری از افغانها معرفی شد. این شرکت لباسهای ستارههای افغان را تولید میکرد و از این بابت از سوی مجری ستارهی افغان هر شبِ جمعه نامش گرفته میشد. از آن زمان تا کنون شش ماه گذشته است و لمن مانند ستارهی افغان در بسیاری از برنامههای دیگر، لباسهای زنانه و یا مردانهای آن برنامهها را نیز تولید کرده است.
استراتژی تبلیغاتی لمن حرفهای به نظر میرسد. این کمپنی با هزینهی اندک در برنامههای پربیننده و مهم که طبقات متوسط و بالای جامعهی سیاسی، اقتصادی، ورزشی و اجتماعی افغانستان در آن شرکت دارند تبلیغات خوبی را در راستای شناسایی خود انجام داده است. به این جهت، اکنون لمن نام آشنا در زمینهی تولیدات لباس برای این طبقات دستکم در پایتخت افغانستان است.
کارگاه دیدنی
خالد بدون ایجاد ساختار منظم و حرفهای نمیتوانسته است، لمن را به این حد مشهور سازد. او با آنکه استراتژی تبلیغی مؤثری را برای این تجارت خود برگزیده است؛ اما بدون ایجاد نیروی انسانی حرفهای و متخصص و ساختار تولیدی منظم نمیتوانست به این زودی توسعه یابد.
ساختار ایجاد شده در خانهی مد لمن دیدنی است. در قلب شهر کابل، خانهی کوچکی است؛ اما به زیبایی یک قصر شاهی افغانی طراحی شد است. البته منظور از قصر شاهی مجلل بودن خانه نیست؛ بلکه سلیقهای است که در چینش و دکور این خانه مد به کار رفته است. از قالین افغانستانی که در کف خانه فرش است گرفته تا چراغهایی که بر سقف آویزان است، همه زاییدهی فکر یک جوان افغانستانی است. مبلها هم از این قاعده خارج نیستند. روی دیوارها تصاویر لباسهای زیبایی نصب شدهاند و پردههایی رنگارنگ که نور ملایم آفتاب را به داخل اتاق هدایت میکند و بر روی لباسهایی که به چشم میخورد میتاباند.
علاوهبر طراحی زیبا، ساده و شیک محوطهی ورودی این خانه، چینش ساختار اداری قابل دسترس آن و مانکنهای که در آن مدلهای متفاوت تولیدی این خانه مد نمایش داده میشود، این مکان را دیدنیتر میسازد. لباسهایی با مدل غربی، اما نمای افغانستانی دارند، تلفیق جالبی از شرق و غرب که شاید کمتر لباسی آن گونه در این شهر، دیده شود.
آنچه که در درون این محوطه نمایش لباس دیده میشود، بیشتر از پول هنگفت، سلیقهی صاحب خانه است؛ سلقیهای که جلب توجه میکند. صاحب این خانه مد را حرفهای و دانا به شغلش نشان میدهد. از آنجایی که لمن میداند طبقات مورد تمرکز او برای خدماترسانی لباس کهها است، توانسته است دیزاین داخلی این خانه لباس را نیز با ذوق و سلیقهای این طبقه عیار سازد.
نکتهای قابل توجه در محصولات تولیدی لمن تلفیقی زیرکانه از طراحیهای به سبک غربی و محصولات دستدوزی و تولیدی سنتی افغانستانی است. این موضوع، به این خانه مد ویژگی منحصر به فردی داده است؛ ویژگی که طبقهی پول دار سنتی در حال گذار به شهری شدن را همراه با شهروندان افغان و یا خارجی که سالیان طولانی دور از افغانستان بودهاند و ذایقهی مد و فشن آن نیز غربی است، مشتری خود میسازد.
ایجاد و ادامهی لمن
خالد وردک موسس این خانهی مد افغانستان به عنوان طراح مد و دیزاین از بریتانیا با دو خیاط این خانه را آغاز کرد. شاید تصور نمیکرد که به این زودی بتواند جایگاهی را در بازار مد افغانستان برای خود باز کند. البته از آن جایی که بازار لباس و مد این کشور بدون در نظرداشت محصولات ترکی، هندی، پاکستانی و ایرانی، خالی بوده است، تصور اولیه از لمن نیز باید متفاوت میبود. خالد میتوانست این بازار خالی و اشباع نشده را امید اساسی موفقیت خود در اوج رکود اقتصادی کشورش تصور کند. به این جهت، او با زیرکی، دو استراتژی اساسی را از آغاز کار خود دنبال کرد. شاید خالد میدانست که تنها با اتکا به تولید نمیتواند بقا خود را تضمن کند. به این جهت، او ارائهی خدمات مشاورهای در بخش مد و فشن را نیز همزمان با تولیدات لمن آغاز کرد.
خالد میگوید در برنامههای مختلف از جمله ستارهی افغان و برنامههای ملی بزرگ به برگزارکنندگان در باره نوع لباسهای مجریان آنها مشوره میدهد. به عنوان نمونه، آریانا سعید یکی از خوانندگان مشهور موسیقی افغانستان از جمله مشتریان این خانهی مد است که پیش از اجرای برنامههایش در موارد مختلف در بارهی پوشش خود از این مکان مشوره دریافت کرده است.
لمن خالد، امروز پس از شش ماه فعالیت، بیست و پنج کارمند دارد و مشتریان صاحب نامی در افغانستان دارد. او به عنوان نمونه، از گامهای کوچک آغاز کرده است و مکان برای حضور نامهای بزرگ شده است.
خالد به دوردستها چشم دوخته است. او از برندهای جدید سخن میگوید که در آینده نزدیک میخواهد وارد بازار لباس افغانستان کند. شاید، خالد با تخصص در حرفهاش و ایجاد یک نیروی انسانی حرفهای و کارگزاری استراتژی متفاوت تولیدی، خدماتی و تبلیغی، نمونهای دیگری از موفقیتهای اندک سرمایهگذاری در افغانستان پس از 2014 باشد.
حرف اخر
لمن بدون حمایت مالی و خیریهای خارجی آغاز شده است. دارو ندارش خالد، تیم تولیدی مختلط حرفهای و ذهن خلاق مجموعهی کوچکی است که با سلیقه و تدبیر تجاری عمل میکنند. این خانهی مد دیدنی است. جدا از فضای درونی او، خالد جوان و جیپ(موتر) شیک پارک شده در دَر ورودی این خانه که توجه هر تازه واردی را به خود جلب میکند، دیدنیترند. شاید با حضور در این خانه، آدم برای لحظاتی بتواند فارغ از همهی دغدغههای روزمره یک انسان افغانستانی، اندکی به آراستگی ظاهری خود نیز توجه کند.
علی شیر شهیر و نصیر فیضی همکاران این گزارش بوده اند.
افزودن دیدگاه