رمان های عاشقانه و فوق العاده رمانتیک هم شما را میخندانند و هم اشکتان را در میآورند. این رمانها میتوانند احساسات شما را برانگیخته و تا مدت ها ذهنتان را درگیر کنند. وقتی یک رمان عاشقانه را میخوانید، انگار با شخصیت های داستان زندگی میکنید و احساس لحظه به لحظه آنها را شما نیز حس میکنید. اگر شما هم عاشق خواندن رمان های عاشقانه هستید، ما در این مطلب به معرفی بهترین رمان های عاشقانه دنیا در بخش معرفی کتاب خبرنامه که از قضا پرفروش ترین ها هم هستند، پرداخته ایم. به لیست نگاه کنید اگر خواندن آنها را از قلم انداخته اید، بلافاصله شروع به مطالعه اش کنید، پشیمان نخواهید شد.
کتاب “مثل آب برای شکلات” از “لورا اسکوئیول”
کتاب مثل آب برای شکلات را رمان نویس و فیلمنامه نویس مکزیکی لورا اسکوئیول نوشته است. شخصیت این رمان دختری جوان به نام تیتا است که آرزوی رسیدن به معشوقش، پدرو را دارد، اما به دلیل سنتهای دست و پاگیر خانودگی توسط مادرش، هرگز نمیتواند او را داشته باشد. او نمیتواند ازدواج کند و باید مواظب مادرش باشد تا زمانی که زنده است… نویسنده این رمان با انتخاب نامی دو پهلو که هم نوعی نوشیدنی است و هم اشاره به امیال شهوانی دارد، با زیرکی فوق العاده این عنوان ساده اما پر معنا را انتخاب کرده است.
این کتاب توسط مریم بیات به زبان فارسی ترجمه شده و توسط نشر روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.
قسمتی از کتاب:
” با آن نگاه کاونده که جامه را می درید، دیگر هیچ چیز نمی توانست بر احوال سابق بماند. تیتا با تمام جسم خود دریافت که چگونه آتش عناصر را دگرگون می کند، چگونه یک چانه آرد ذرت به یک گرده نان تبدیل می شود و چگونه جانی که از آتش عشق گرما نیافته، از زندگی خالیست.”
” مادربزرگم نظریه بسیار جالبی داشت. می گفت هر یک از ما با یک قوطی کبریت در وجودمان متولد می شویم اما خودمان قادر نیستیم کبریتها را روشن کنیم؛ همان طور که دیدی برای این کار محتاج اکسیژن و شمع هستیم. در این مورد، به عنوان مثال اکسیژن از نفس کسی می آید که دوستش داریم؛ شمع می تواند هر نوع موسیقی، نوازش، کلام یا صدایی باشد که یکی از چوب کبریتها را مشتعل می کند. برای لحظه ای از فشار احساسات گیج می شویم و گرمای مطبوعی وجودمان را دربرمی گیرد که با مرور زمان فروکش می کند، تا انفجار تازه ای جایگزین آن شود. هر آدمی باید به این کشف و شهود برسد که چه عاملی آتش درونش را پیوسته شعله ور نگه می دارد و از آنجا که یکی از عوامل آتش زا همان سوختی است که به وجودمان می رسد، انفجار تنها هنگامی ایجاد می شود که سوخت موجود باشد. خلاصهٔ کلام، آن آتش غذای روح است. اگر کسی به موقع درنیابد که چه چیزی آتش درون را شعله ور می کند، قوطی کبریت وجودش نم برمی دارد و هیچ یک از چوب کبریتهایش هیچ وقت روشن نمی شود…”
لائورا اسکوئیل متولد 30 سپتامبر 1950 است. او نقش پر رنگی در ادبیات آمریکای لاتین داشته است.
کتاب “جین ایر” از شارلوت برونته
جین ایر توسط شارلوت برونته نوشته شده است که آن را در اکتبر سال 1847 با نام مستعار کورر بل منتشر کرد. در این کتاب جین ایر، شخصیت اصلی داستان در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و در کنار عمهاش زندگی میکرد. او در مدرسه خیریهی لوود نیز دوران سخت و پرمشکلی داشته است. اما با این حال، هرگز روحیه، صداقت و ذات خوبش را از دست نداد…
اگر به دنبال عاشقانهای پر شور هستید، حتما داستان جین ایر زنی سختکوش و تسلیم ناپذیر را بخوانید. این داستان تاثیر زیادی بر مخاطبینش داشته است.
کتاب جین ایر، جزء لیست برترین رمان های انگلیسی گاردین قرار گرفته و کتابی است که بین سال های 1918 تا 2011 به فیلم تبدیل شده است. این کتاب در انتشارات افق در 2 جلد چاپ شده است.
بخشی از رمان:
” جان کتاب را از دستم بیرون کشید و آن را به سرم کوبید. با عصبانیت فریاد زدم، اما او من را به عقب هل داد و بار دیگر کتاب را محکم بر سرم کوبید. با این کارش طاقتم طاق شد؛ لگدی به سمتش پراندم و موهای اش را محکم کشیدم. مادر کمکم کنید! جین من را می زند! جیغ و فریاد جان، خاله رید را به کتابخانه کشاند. او با خشونت من را از جان دور کرد و ضربه ای محکم به گوشم نواخت. دل شکسته و هق هق کنان فریاد زدم: «جان کتاب را به زور از دستم گرفت و من را کتک زد! از او متنفرم! از همه تان متنفرم! می خواهم از گیتس هد بروم… برای همیشه!» خاله رید با خشم و نفرت به من خیره شد و پاسخ داد: «کجا می خواهی بروی؟ تو نه پدرومادر داری و نه خانواده ای غیر از ما. اگر وصیت شوهر مرحومم نبود لحظه ای در این عمارت نگهت نمی داشتم.”
کتاب “غرور و تعصب” از “جین آستین”
غرور و تعصب، رمانی بی نظیر و ماندگار از جین آستین است که برای اولین بار در سال 1813 منتشر شده است. داستان این رمان به رشد عاطفی شخصیت داستان، الیزابت بنت، میپردازد. نویسنده این داستان بر ازدواج از روی عشق و علاقه تاکید میکند و با استفاده از طنز به موضوعاتی مانند رفتار انسانها، تحصیلات، ازدواج و پول در زمان زندگی خودش نیز میپردازد.
رمان عاشقانه غرور و تعصب جزء لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ قرار گرفته و فیلمهایی بر اساس داستان این کتاب در سال های مختلف ساخته شده است.
جین آستین، متولد 16 دسامبر 1775 است و در 18 ژوئیه 1817 درگذشته است. آثار این نویسنده در قرن 19 ادبیات غرب را تحت تاثیر قرار داده است.
قسمتی از رمان:
” زمانی گذشت. از بینگلی و دارسی هیچ خبری نبود. جین به همراه دایی و زن دایی اش به «هانسفورد» رفت تا بتواند روحیه از دست رفته اش را بازیابد. پس از حدود یک هفته الیزابت هم پیش او رفت در آنجا با دارسی دیدار کرد. دارسی به او اظهار عشق و علاقه کرد؛ ولی الیزابت با رد درخواست او، از ستم های او به ویــکهام و جدا کردن چارلز از جین حرف زد. فردای آن روز دارسی در نامه ای به الیزابت نوشت: «خانم محترم! ویکهام فردی هوس باز و دروغگو است. او آن انسانی نیست که شما تصور می کنید او قصد فریب خواهر کوچک من را داشت که با تلاش های من موفق نشد…”
بهترین رمان عاشقانه دنیا، دفتر خاطرات اثر نیکلاس اسپارکس
دفتر خاطرات رمانی عاشقانه است که بر اساس داستانی واقعی نوشته شده است. فیلمی از این کتاب به همین نام نیز ساخته شده است. این رمان معاصر در دوران قبل و بعد از جنگ نوشته شده است. در این رمان داستان عاشقانهای از زندگی نوا و آلی توسط شخصیتی متعلق به عصر حاضر روایت میشود که برای زنی مبتلا به آلزایمر میخواند.
قسمتی از رمان دفتر خاطرات:
“من کی هستم ؟و این قصه چه پایانی خواهد داشت؟ خورشید طلوع کرده و من کنار پنجره غبارالودی که نقش زندگی از ان رخت بر بسته است،نشسته ام.امروز پیراهن و شلوار کلفتی به تن دارم.شال گردنی دور گردنم پیچیده و ژاکتی را که سی سال پیش دخترم برای تولدم بافته بود،پوشیده ام. درجه حرارت شوفاژ اتاقم روی اخرین درجه است و بخاری کوچکی نیز درست پشت سرم قرار دارد که با ناله و سر و صدا،حرارت را مانند اتشی که از دهان اژدهای افسانه ها بیرون می اید،به اطراف می پراکند.با این حال،سر تا پایم از شدت سرمایی که از بدنم بیرون نمی رود،می لرزد. سرمایی که هشتاد سال است در وجودم ماوا گرفته است.هشتاد سال،بله،هشتاد سال،اگرچه باور کردن ان برایم دشوار است،تعجب می کنم که از زمان ریاست جمهوری جرج بوش هرگز گرم نشده ام.دلم می خواهد بدانم تمام هم سن و سال های من همین طور هستند یا نه.”
رمان رمانتیک “جنگل نروژی” اثر “هاروکی موراکامی”
رمان عاشقانه جنگل نروژی، نوشته ی هاروکی موراکامی است که برای نخستین بار در سال 1987 به چاپ رسید. داستان از شخصیت تورو، دانشجویی جوان و آرام در توکیو است که عاشق دختری زیبا و باهوش به نام نائوکو است…
این کتاب جزء لیست کتاب هایی قرار دارد که به بیشترین زبان دنیا ترجمه شده است. همچنین فیلمی از داستان این کتاب در سال 2010 ساخته است. آثار موراکامی تا کنون به 50 زبان مختلف دنیا ترجمه شده و بیش از 30 کتاب نوشته است.
تکه ای از کتاب:
“هجده سال گذشته بود، اما هنوز می توانستم تک تک جزئیات آن روز را در مرغزار به خاطر بیاورم. حافظه چیز مسخره ای است. زمانی که آنجا به سختی به آن توجه داشتم. هرگز فکر نکردم که آن لحظه، اثری دراز مدت روی من خواهد گذاشت. قطعا تصورش را هم نمی کردم که هجده سال بعد، آن منظره را با همه ی جزییاتش به خاطر خواهم آورد. آن روز، به منظره ی پیش رویم ذره ای هم اهمیت نداده بودم. به خودم فکر می کردم. به دختر زیبایی که کنارم قدم بر می داشت، فکر می کردم. به با هم بودن مان و دوباره به خودم فکر می کردم. در آن سن خاص بودم، در آن دوره از زندگی که هر منظره، هر احساس، هر فکری مانند بوم رنگ به خودم بر می گشت و بدتر از آن، عاشق بودم، یک عشق با تمام پیچیدگی هایش. تماشای منظره، آخرین چیزی بود که به ذهنم خطور می کرد.”
رمان عاشقانه “پرنده خارزار” اثر “کالین مک لو”
این رمان که به نام پرنده خارزار یا مرغان شاخسار طرب ترجمه شده است. این کتاب روایت گر داستان زندگی مگی برادرزاده پیرزن ثروتمندی به نام خانم کارسون را روایت میکند که از بچگی مورد توجه کشیش رالف بریکاسارت جوان و خوش چهره قرار گرفته. اما عشق پا گرفته بین او و پدر روحانی عشقی ممنوعه است. عمه مگی در صحبت با بریکاسارت او را بر سر یک دو راهی قرار میدهد…
این داستان برای اولین بار در سال 1977 به چاپ رسیده است.
قسمتی از کتاب:
پس از رفتن پشمچینها و در آستان زمستان، کارها سبکتر شد. نوبت نمایشها و مسابقههای تفریحی سالانه رسید. این بزرگترین واقعهی سال بود و دو روز ادامه داشت. فی چندان سردماغ نبود که کفش و کلاه کند. از این رو پدی مری کارسون را بهتنهایی سوار بر رولزرویسش کرد و به شهر برد. بیآنکه همسرش از او حمایت کند و یا مرد را به سکوت وادارد. پدی دریافته بود که خواهرش به دلیلی نامعلوم در حضور فی همیشه ساکت میماند. اکنون که فی نیامده بود او وضع نامساعدتری داشت. بچهها همگی راهی شدند. بهرغم خطری که جانشان را تهدید میکرد، همراه پت بشکه، جیم، تام، خانم اسمیت و خدمتکارها سوار کامیون شدند. اما فرانک صبح زود بهتنهایی با فورد مدل تی راه افتاد. بزرگسالها همگی منتظر روزم دوم بودند. مری کارسون به دلایلی که فقط خود میدانست، پیشنهاد رالف را مبنی بر اقامت در خانهی کشیشی رد کرد. اما پدی و فرانک را مجبور کرد که این کار را بکنند. این دو گلهدار و تام باغبان کجا ماندهاند، بر کسی معلوم نشد. اما خانم اسمیت، مینی و کت در گیلی دوستانی داشتند که جورشان را کشیدند.”
رمان عاشقانه “بلندی های بادگیر” اثر “امیلی برونته”
بلندی های بادگیر اثر امیلی برونته، شاعر و نویسنده انگلیسی است که در سال 1847 با نام مستعار الیس بل به چاپ رسید. این رمان بارها به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. رمانی که روایت کننده زندگی دو خانواده از نجیب زاده های زمین دار است که در اسکلههای یورکشایر غربی زندگی میکنند. سبک این رمان متاثر از رمانتیسم و داستانی گوتیک است.
قسمتی از رمان:
“الان برایم کسر شأن است که با هیث کلیف ازدواج کنم؛ او نباید بفهمد که چقدر عاشقش هستم، نه فقط به خاطر اینکه خوش سیماست بلکه چون بیش از من شبیه خود من است. روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است.”
کتاب “مرا با نام خودت صدا کن” اثر “آندره آسیمن”
این کتاب که توسط آندره آسیمن نوشته شده است توسط فرار اشتراوس و ژیرو در سال 2007 به چاپ رسیده است. در این رمان عاشقانه داستان پسر 17 ساله کنجکاو و یک دانشور 24 ساله آمریکایی نوشته شده که در دهه 1980 در ایتالیا زندگی میکردند.
همچنین فیلمی با همین نام ساخته شده است.
افزودن دیدگاه