پروژه مصالحه در افغانستان با هزینه بلند خود تا کنون نتیجه ملموس در پی نداشته است.
در تازه ترین مورد حدود یک ماه پیش، خوشبینیهای فراوان در باره بازگشت گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی – که یکی از شاخه های شورشیان مخالف دولت افغانستان در چهارده سال اخیر پنداشته می شود و مسوولیت حملات تروریستی و کشتارهای فراوان نیروهای امنیتی و غیر نظامیان افغان را نیز پذیرفته است – به روند مصالحه مطرح شده، اما اکنون اخبار متفاوتی در این باره درز کرده است.
از همان ابتدا، این پیوستن بدون مطالبات سیاسی نبود. حکمتیار برای پیوستن اش به حکومت حق و سهمی می خواست که ظاهرن حکومت افغانستان از عهده ی آن نتوانست برآید. هر چند بارها سخنگویان حکومت و شورای عالی صلح، از نزدیک شدن توافقات دو طرف و پذیرفته شدن حدود بیست مورد از خواست های این حزب، خبر دادند.
اکنون اما پس از آن که هر لحظه گمانه زنی ها در مورد آمدن حکمتیار به کابل وجود داشت و بسیاری از افراد و جریان ها انتظار استقبال از این رهبر جهادی دشمن حکومت را می کشیدند، او به تازگی در سخنرانی در پاکستان اعلام کرده که گفتگوهای صلح با حکومت افغانستان دیگر به گونۀ عملی از میان رفته است.
آقای حکمتیار گفته که” حکومت وحدت ملی افغانستان به لحاظ قانونی نامشروع است و من نمیتوانم آن را به رسمیت بشناسم.”
آنطور که در جریان یک ماه گذشته مقام های دولت افغانستان و شورای عالی صلح گفته اند، این حزب خواسته های مشخص و در مواردی خارج از توان حکومت کنونی کابل داشته است.
بیرون شدن تمام نیروهای خارجی از افغانستان، آوردن اصلاحات در نظام انتخاباتی، لغو موافقت نامه همکاریهای استراتیژیک کابل-واشنگتن، درج واژه دولت جمهوری اسلامی به جای حکومت وحدت ملی، رهبری و مدیریت گفتگوهای صلح توسط افغانها از جمله مهمترین پیشنهادهای حکمتیار و تیم گفتگو کننده اش با دولت افغانستان بوده که در بیشتر از بیست ماده ترتیب و تقدیم حکومت افغانستان شده بود.
ظاهرن سران حکومت افغانستان با شماری از این پیشنهادها موافق بوده اما اکنون حکمتیار گفته که مذاکره کنندگان دولت برایش گفته اند که” پیمان استراتیژیک با امریکا از خطوط سرخ ماست و نمی شود در باره آن بحث کرد.” هرچندحکومت مرکزی با تغییر نام از دولت وحدت ملی به دولت جمهوری اسلامی نیز موافقت نکرده است.
بی خبری شورای عالی صلح
گفتگوهای صلح حکمتیار با دولت افغانستان در مراحل اولیهی آن بود. این گفتگوها باید از فلتر شورای عالی صلح میگذشت و به موافقت رییس جهمور غنی میرسید. اما، ظاهرن مسأله در نطفه خنثا شده است. یک منبع شورای عالی صلح که نخواست نامش فاش شود، به خبرنامه گفت که” ما هنوز از خبری که آقای حکمتیار گفتگوهای صلح را رد کرده است، خبر نداریم. تاهنوز نامهای رسمیای دریافت نکرده ایم که در آن حکمتیار گفته باشد با این روند مخالف است. زمانی که این مسأله به ما تأیید شد، ما گامهای بعدی مان را بر میداریم.”
اتهامات بر ریاست اجرائیه
در مقالهای که آقای حکمتیار در ویب سایت رسمی این حزب نشر کرده، آمده است که ریاست اجرایی نمیخواست تمام اختیارات را برای پیروزی این روند به رییس جمهور غنی واگذار نماید و برای همین دست درازیهای کرد که این گفتگوها به ثمر نرسد.
در بخشی از مقالهای آقای حکمتیار آمده که” متاسفانه طرف مقابل، یک رهبر نه، بل دو رهبر دارد با اختیارات مساوی و برابر. آنها، یک دیگر را نمی پذیرند. یکی از این طرفها حاضر نبود که به نمایندگی از دولت، تمام اختیارات به رییس جمهور داده شود. برای همین، مخالفت شدید با این سند را آغاز کرد، تا جایی که نه تنها توافق به تأخیر افتاد که همهای تلاشهای صلح به ناکامی منجر شد.”
اما ریاست اجرایی با گفتههای حکمتیار و تیم مذاکره کنندهاش موافق نیست. مشاور مطبوعاتی عبدالله عبدالله رییس اجرایی افغانستان به خبرنامه گفت که داکتر عبدالله از آغازین روزهای بحث صلح با حکمتیار گفته است که “حاضر است برای تأمین صلح با حکمتیار حتا در یک کاسه نان بخورد.”
حشمت رادفر به خبرنامه گفت که” چنین گفتههای در واقع تلاشی است از سوی حکمتیار برای فرار از صلح. این حزب برای ادامه جنگ شان و نپیوستن به صلح دنبال بهانه میگردد و گفتههای تازهی شان نیز از همین آبشخور، سرچشمه میگیرد.”
پیشینه طولانی مصالحه بی نتیجه
پس از سقوط رژیم طالبان در سال دوهزار و یک میلادی در نتیجه بمباران شبانه روزی هواپیماهای امریکا، خوشبینیهای زیاد بود که صلح در افغانستان جای جنگ را خواهد گرفت. اما این خوشبینیها دیری نپایید و حملههای طالبان در سال دوهزار و سه از سر گرفته شد. از آن زمان تاکنون، تلاش حکومت پیشین و کنونی همین بوده که با هر هزینهی صلح را در افغانستان تأمین کند؛ تلاش های که با هزنیه های مالی فراوان و زمان طولانی نتیجهای در پی نداشته است.
حتا در سال دوهزار و ده میلادی، حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان ظاهرن برای تأمین صلح ابتکاری به خرچ داد و شورای عالی صلح را ایجاد کرد. اما، با تمام این تلاشها، تا کنون افغانستان دامن گیر جنگ طولانی و فرسایشی است.
عزیز رفعیی، رییس مجمتع جامعه مدنی افغانستان در گفتگو با خبرنامه میگوید که” خیلی از رهبران حاضر در افغانستان از تداوم جنگ در این کشور ثروت مند میشوند. در کنار آن، رهبران جنگ در افغانستان در اختیار پاکستان است و پاکستان نمیگذارد مهرههای شان بدون اجازه آنها به میز گفتگوهای صلح بنشیند.”
آقای رفیعی افزود که”در سوی دیگر، دولت مرکزی هم برای تأمین صلح استراتیژی روشن و تدوین شده ندارد و نه چندان قدرت دارد که حریف اش را برای صلح مجبور بسازد. هیچ کسی با چنین دولتی ضعیفی حاضر به مذاکره نیست و نخواهد بود.”
رییس جمهور غنی در آغاز حکومت اش سرمایه گذاری های کلان سیاسی بر حکومت نظامی و غیرنظامی در پاکستان انجام داد، تنها با این هدف که کلید صلح افغانستان به دست پاکستان است. پاکستانیها نیز در آن سو در حضور رسانه ها اعلام کرد که ” دشمن افغانستان، دشمن پاکستان است و دشمن پاکستان، دشمن افغانستان”.
این تصمیم اخیر حکمتیار، واکنش برخی از کاربران شبکه های اجتماعی را نیز در پی داشته است. خیلی ها از این که حکمتیار از این روند خارج خواهد شد و از این که او به عنوان یکی از شناخته ترین چهره های خرابکاری و تروریستی، مصوونیت سیاسی – قضایی نمی تواند به دست بیاورد، خوشحال اند. هرچند، واژه های را که برخی از این کاربران در استقبال این خبر نوشته اند، تند و زننده است.
اما نکته واضح این است که آدرس دقیق مخالفان مسلح دولت افغانستان تا اکنون ناپیداست. با این حال، علاوه بر این که دولت افغانستان استراتژی مصالحه را به عنوان یکی از گزینه ها حتی با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار به پیش برده است، استراتژی دیگری آن که اخیرا روی دست گرفته شده جنگ با مجموع شورشیان مخالف مسلح این کشور می باشد. اخیرا، رییس جمهور افغانستان بخشی از طالبان را تروریست و دشمن مردم افغانستان خواند و تاکید کرد که افراد این گروه را در تمام نقاط افغانستان سرکوب خواهد نمود.
افزودن دیدگاه