نویسنده: اسکات پیترسن
نشر شده در: کریستین ساینس مانیتور
کابل، افغانستان – تالار عروسی خورشید که در بمبگذاری ماه سپتمبر آسیب دید، با همان موادی ترمیم شدهاست که اکنون افغانها برای توافقنامهی خروج ایالات متحده، بین این کشور و طالبان که شنبه امضا شد اعمال میکنند: مقداری امید به علاوهی دوز زیادی از احتیاط!
حملهی انتحاری طالبان که در یک ایست بازرسی نزدیکِ این تالار در جنوب کابل رخ داد، منجر به کشته شدن یک آمریکایی و بیش از ده تن دیگر شد. این حادثه باعث شد که رئیسجمهور ترامپ مذاکرهی پشت درهای بسته با طالبان را بعد از یک سال و در نقطهی اوج خود، به طور ناگهانی مختومه اعلام کند.
امروز، این تالار عروسی ترمیم شدهاست، دستههای مصنوعی گل سر جایشان برگشتهاند و چلچراغهای شیشهای مجددا آویخته شدهاند – با این امید که گفتگوهای بینالافغانی که ۱۰ مارچ آغاز میشود، صلحی بلند-مدت را در پی داشته باشد و عروسیها و میهمانیها دوباره رونق بگیرند.
اما بعد از رُفتنِ خرده شیشههای حاصل از انفجار پنجم سپتمبر، سازندگان به جای شیشه از تخته لایه استفاده کردند و روی آن را با پرده و کاغذ دیواری پوشاندند؛ نوعی اقدام احتیاطی، زیرا آنها نگرانند که شاید تلاشهایی که برای برقراری صلح صورت گرفته، نتواند مانعی برای توقف جنگ در افغانستان شود و انفجارها مجددا شروع شوند.
مقامات ایالات متحده توافقنامهای را که قرار بود بعد از هفت روز کاهش خشونت امضا شود، به عنوان گامی «سرنوشتساز» برای پایان دادن به طولانیترین جنگ آمریکا و کاهش تعداد نیروهای آمریکایی از ۱۲۰۰۰ تن به ۸۶۰۰ تن، معرفی کردند.
اما این فرایند شرطی و قدم به قدم که در سندی چهاربرگی مشخص شده، در مورد خروج همهی «نیروهای خارجی» طیِ ۱۴ ماه، بسیار صریح و روشن است اما در مورد اینکه گفتگوهای بینالافغانی چطور دشمنان قسمخورده و دارای جهانبینیهایی متفاوت را آشتی خواهد داد، ابهامات زیادی دارد. و این سند در شنبهای پر از هیاهو و اضطراب در دوحهی قطر به امضا رسید.
در حقیقت، روز بعد از امضا، رئیسجمهور اشرف غنی که حکومتش از مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان حذف شده بود، از آزاد شدن ۵۰۰۰ زندانی طالب در ازای ۱۰۰۰ فرد حکومتیِ تحت اسارت طالبان، به عنوان یکی از ملزومات توافق قبل از ۱۰ مارچ، سر باز زد.
سخنگوی طالبان در واکنش به این کار غنی، روز دوشنبه اعلام کرد که دورهی کاهش خشونتها پایان یافتهاست، و این گروه شورشی عملیاتِ «معمولِ» خود را علیه نیروهای امنیتی افغانستان از سر خواهد گرفت – هرچند ایالات متحده را هدف قرار نخواهد داد.
در نتیجه، امید در دل بسیاری از افغانها گاه زنده میشود و گاه میمیرد چرا که آنها میدانند، فعلِ دشوارِ پایان مناقشات هنوز حتی آغاز نشدهاست!
محمد نجیب نصرت، مدیر تالار عروسی که هنوز هم جای زخم حاصل از انفجار روی پایش است، میگوید: «همه خواهان صلح هستند، و ما به این توافقنامه امید داریم.»
او ادامه می دهد: «نه فقط ما، همهی افغانها خوشحال هستند. اما ما از آیندهمان هیچ نمیدانیم.»
در توافقنامه، صحبتی از آتشبس نیست
این عدم قطعیت در اثر توافقنامهی ایالات متحده- طالبان، برای بسیاری از افغانها چند برابر شدهاست؛ آنها شگفتزدهاند از خواندنِ اینکه یک «آتشبس همیشگی و گسترده» چیزی بیش از یک آجندا در مذاکرات میان طالبان و «طرفهای افغان» نیست، آن هم آتشبس برای جنگی که از ۲۰۱۴، سالانه بیش از ۱۰۰۰۰ تن را به کام مرگ کشانده یا زخمی کردهاست.
در این توافقنامه، اسمی از حکومت رئیسجمهور غنی نیست، حکومتی که حمایت ایالات متحده را با خود دارد و از سوی طالبان غیرمشروع قلمداد میشود، اما قطعا در گفتگوهای بینالافغانی یک تیم خواهد داشت.
و این نیروی جهادی که سال ۲۰۰۱ و در هفتههای پس از حملات یازده سپتمبر توسط ایالات متحده از قدرت ساقط شد، در متن معاهده به گونهای غیرمنطقی «امارت اسلامی افغانستان که از سوی ایالات متحده به عنوان یک دولت پذیرفته نشده و با نام طالبان شناخته شدهاست» توصیف میشود – نوعی تاییدِ اصرار طالبان مبنی بر اینکه با اسم حکومت اسلامی سابقشان خطاب شوند.
طالبان به کَرات پیامهایی برای ۸۰۰۰۰ جنگجویشان میفرستند که این توافقنامهی خروج، نشانی از پیروزی آنها و تسلیم یک ابرقدرت است!
رهبران طالب در پاکستان نیز پیامهای صوتی برای جنگجویانشان میفرستند و آنها را به ربودن مقامات محلی تشویق میکنند، با این هدف که برای تبادل زندانیها، نفوذ و قدرت بیشتری داشته باشند.
فقط در ولایت وردک، دژ محکم طالبان در جنوب غربی کابل، مقامات گزارش دادند که تا غروب آفتاب 3 نیروی پولیس و ۵۵ غیرنظامی ربوده شدهاند.
توافقنامه، پیشگفتارِ کتاب صلح
اندرو واتکینز، تحلیلگر ارشد افغانستان برای گروه بینالمللی بحران میگوید، «در کتاب نوشتهشده در مورد فرایند صلحی که امید داریم پایان بپذیرد و مرهمی برای ۴۰ سال جنگ و درگیری در افغانستان باشد، [توافقنامهی دوحه] پیشگفتار است و ما هنوز حتی وارد فصل یک نشدهایم!»
او اشاره میکند، این توافقنامه سرانجام یک فرایند دشوارِ ۱۸ ماهه است و دو طرفِ افغان هنوز پشت میز مذاکره ننشستهاند.
اگر بخواهیم پایان مناقشات را از یک نقطهنظر جهانی بررسی کنیم، رسیدن به صلح در کلمبیا از زمان مذاکرات رو در رو به بعد چهار سال طول کشید، و فرایند صلح برای فیلیپین و سودان جنوبی نیز دورههایی چندین ساله بود؛ هرچند باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که در همهی این موارد شورش و مناقشات در سطح بسیار ضعیفتری رخ داده بود.
تحلیلگران و افغانها، هر دو بر این باورند که مسائل عظیم کماکان باقی خواهند ماند، از شکل هر حکومت موقت و ساختار تقسیم قدرت گرفته تا مکانیسمی برای ترکیب جنگجویان طالب و نیروهای امنیتی افغانستان، آن هم بعد از چندین سال که این شورشیان دشمنان خود را به عنوان کافران تصویر میکردند.
آقای واتکینز میگوید، «این توافقنامه هیچ چیز را تضمین نمیکند. … در واقع دارای قید و شرطهای بسیار زیادی است. حکومت ایالات متحده این معاهده را به گونهای نوشتهاست که در صورت عدم رضایت از رفتار طالبان در هر نطقهای بتواند خروج خود را منتفی اعلام کند.»
و در حالی که رئیسجمهور ترامپ خواستهی خود را مبنی بر پایان دادن به جنگ ۱۸ ساله در افغانستان، آشکارا اعلام کردهاست، طالبان پیامهایی درهم و برهم فرستادهاست.
از سویی، طالبان از سال گذشته کمتر حکومت افغانستان را به عنوان بازیچه و دستنشاندهی آمریکا خطاب میکند و در عوض عبارتِ «دولت کابل» را به کار میبرد. مدت کوتاهی قبل از امضای توافقنامهی روز شنبه، رهبران طالب با حالتی مسالمتآمیز و آشتیجویانه مشغول خودنمایی و عرض اندام در دوحه بودند.
آقای واتکینز میگوید: « صحبتهای آنها، که در پیرزومندانهترین لحظهی این مناقشه با پیروانشان صحبت میکردند، بسیار جالب بود… یکی از اولین چیزهایی که از دهانشان خارج شد این بود که “برادران، زود تحریک نشوید، برادران افغانتان را آزار ندهید، این را به عنوان فرصتی برای شروع یک جنگ به کار نبرید.” و این پیامی بسیار جالب است، پیامی که با لحنی کاملا تازه عنوان شدهاست!»
این توافقنامه با آمریکا بودهاست، نه افغانها
از سویی دیگر، یک سخنگوی طالب روز یکشنبه اظهار داشت که آنها فقط با ایالات متحده توافق کردهاند نه «با افغانها.» اظهارات این فرد نشان میدهد که طالبان فقط اندکی تغییر کردهاند، به خصوص برای آنهایی که کابل اند و حامی حکومت مورد حمایت ایالات متحده می باشند. در عین حال، سالها ناظرِ پیشرفتهای قابلتوجهی در رابطه با حقوق زنان و جامعهی مدنی بودهاست.
مینا، دختری بیست و اندی ساله که در وزارت مالیهی افغانستان کار میکند و فقط نام کوچکش را افشا کرد، میپرسد: «این گفتهها برای ما نامفهوم است و ما نگران هستیم که آیا آنها نیروهای افغان را مورد آسیب قرار خواهند داد یا مردم عادی را!»
مینا که لاک فیروزهای رنگ زده و شالی بر سر دارد که مدام از روی سرش سر میخورد، ادامه میدهد: «چند دهه است که ما از تحصیل و ابتداییترین حقوقمان دور ماندهایم؛ در این شرایط زنان به ویژه آسیب زیادی را متحمل شدهاند… متاسفانه ما هنوز هم خاطرات تاریکی از کودکیمان داریم.»
او میگوید: «ما به عنوان شهروندان این کشور، تشنهی صلحیم. [این توافقنامه] باز هم مرا شاد کرد و سبب شد که احساس کنم آیندهی روشنی در انتظارمان است.»
اما متن این توافقنامه هیچ اشارهای به حفظ حقوق زنان، دستیابی به تحصیلات، یا نپوشیدن برقه ندارد و اینها همگی مسائلی هستند که طالبان در دههی ۹۰ که قدرت را در دست داشتند، ممنوع کرده بودند.
بنا به گفتهی فوزیه کوفی قانونگذار سابق و اولین بانویی که در راس یک حزب سیاسی افغان (موج تحول در افغانستان) قرار گرفت، مشکلات دیگری هم وجود دارند. زیرا درست هفتهی پیش بود که آقای غنی به عنوان پیروز انتخابات سپتمبر معرفی شد، اما رقیب اصلی او در برابر نتایج ایستادگی کرد، اتفاقی که حاصلی جز چندپارچگی و متعاقبا ضعف میان نخبگان سیاسی نداشت.
کنترول جنگجویانی که جنگ را بر صلح ترجیح میدهند، از دیگرمسئولیتهای طالبان است.
خانم کوفی که سال گذشته دو بار در مسکو با طالبان دیدار داشت، میگوید: «من فکر میکنم اینکه طالبان به توافقنامهشان با امریکا پایبند باشند اما با افغانها مبارزه کنند، اعتبار و باورپذیری آنها را به نابودی میکشاند.»
او ادامه میدهد: «برخی از این نیروهای طالب در جنگ به دنیا آمده و بزرگ شدهاند …اسلحه به آنها حیات و هویت میدهد. چطور میتوانید آنها را از آن هویت دور کنید، چطور میتوانید آنها را به زندگی عادی برگردانید؟ به هر حال این فرصت پیش آمدهاست، اما با چالشها و دشواریهای زیادی همراه است.»
افزودن دیدگاه