زنان افغان همواره در طول سالهای گذشته یکی از بخشهای اساسی مورد توجه دولت و جامعه بین الملی بوده است. گزارش ها میرساند که وضعیت زنان در شهرهای بزرگ تغییر کرده است. با این حال، تا کنون نسبت به زنان در حوزه خانواده نگرش دوگانه وجود دارد.
خوشبختی یعنی داشتن پسر
پس از ازدواج در افغانستان، فرزند پسر در اولویت همه خانوادهها است. هنگامی که تازه عروسی وارد خانه شوهر می شود، شاید از اولین جملاتی که برمی خورد آوردن وارث پسر برای خانواده شوهر میباشد. انتظار این است که در حاملگی اول، این تازه عروس پسر به دنیا بیاورد. نُرم این است که پسر دست گیر روز مبادا است. به دید عدهای از مردم که میگویند: “نداشتن پسر برای ما ننگ شمرده میشود و باید به هر قیمتی یک و یا دو پسر داشته باشیم.” برای بسیاری از خانواده های افغان، دختر مال مردم شمرده میشود. به این جهت، زیاد به او توجه صورت نمیگیرد.
داشتن فرزند به هر بها
شرایط دشوار اجتماعی و حساسیت خانوادهها حتی تقویم بارداری یک زن و شوهر را در افغانستان مشخص میسازد. بسیاری از خانوادهها انتظار دارند که در ماههای اول ازدواج در خانواده شان، کودکی متولد شود. در صورتی ناباروری زنی در سال های اول ازدواج، اکثرا خانواده او را عقیم تصور می نمایند و فکر ازدواج دوم را برای پسرشان میکنند.
ستاره یک خانم افغان در گفتگو با خبرنامه گفت که “۲۰ سال عمر دارم. در حدود دوسال از عروسی من میشود در این مدت باردار نشدم و خانواده شوهرم به من عقیم میگویند. آن ها میخواهند که برای شوهرم زن دوم بیگرند.”
شرم یا ترس از همسر
در بسیاری از خانواده ها زنان که تازه عروس هستند و باردار میشوند، از گفتگو در این باره با شوهر خود حتی میشرمند و یا هم میترسند. بسیاری از خانم ها میترسند که کودک اول آن ها دختر نباشد. این مجموعه در اکثر خانوادههای سنتی حضور دارند. اما برخی دیگر که در خانوادههای شهری زندگی میکنند، با این مشکل دچار نیستند. این مجموعه اندک اند.
عروس یا کارگر بدون مزد
زنان باردارد در بسیاری از خانواده ها حق داشتن شرایط متفاوت را ندارند. حتی در موقع بارداری عروس شان نیز، انتظار دارند تمامی کارهای خانه را انجام بدهند. آنان می خواهند که در شرایط سخت بارداری نیز همانند حالت نورمال عروس در کارهای خانه و فعالیت های خانوادگی مشارکت داشته باشد و بار این مسائل را بر دوش بکشد. آنان به خاطر ترس از خشونت در خانواده، اکثرا مجبور اند با تحمل مشکلات بارداری نیز کار کنند.
در صورتی که عروس نتواند به خوبی از عهده کارهای درون خانه بیرون شود، به او القاب مختلفی داده می شود. این که احتمالن این فشارها روی طفلی که در بطن اوست چه تاثیری منفی خواهد گذاشت برای خانواده اکثرن قابل درک نیست.
بسیاری از اوقات، همین القاب و گفتگو های خانوادگی باعث مشکلات و دعوا های زیاد بین اعضای خانواده و به ویژه عروس و خشو و یا عروس و ننو می شود که در بعضی حالتها، دعوا ها منجر به لت و کوب عروس از سوی شوهر و خانواده او میگردد.
نام گذاری از آن خانواده
در زمان تولد کودک حتی در مرحله نام گذاری او نیز در بسیاری از خانواده ها عروس خانواده اولویت را ندارد. معمولا در خانواده ها این حق مربوط به بزرگ خانواده است. با آن که این یک سنت خوب است که بزرگان خانواده احترام شوند، اما مادر و پدر کودک آرزوهای بلندی برای کودک شان دارند که شاید نام گذاری یکی از آن ها باشد.
در افغانستان اما در میان خانواده ها هنوز این رسم حاکم است که باید نام را بزرگ خانه و یا ملای قریه بگذارد، زیرا باور ها بر این است که هر کسی نام بگذارد، طفل تازه به دنیا آمده پا جای پای او می گذارد و در آینده مانند او خواهد شد.
اکثر خشونت های خانوادگی که در مواردی به قتل های ناموسی آنجامیده نیز ریشه در این همین باورهای سنتی و یا ناآگاهی از حقوق انسانی زنان و به ویژه تازه عروسان دارند. پدیدهای که در بسیاری مناطق کشور هنوز هم به عنوان تابو با آن برخورد می شود و تکرار فاجعه های اند که زنان قربانی اصلی آن می باشد.
زحل نصرت همکار این گزارش بوده است.
افزودن دیدگاه