بر اساس مطالعات اخیر معده به طور متوسط 14 تا 23 بار در روز گاز تولید میکند. بله درست خواندید، 14 بار! در حالی که اکثر اوقات کسی متوجه باد معده کسی نمیشود، اما موقعیتهای خاصی نیز وجود دارد که باد معده کار دستتان میدهد. تصورش را بکنید! نه نه! تصورش هم عرق شرم بر پیشانی مینشاند! اما امروز در بخش سرگرمی خبرنامه با یک داستان واقعی در رابطه با همین موقعیتهای خاص کنارتان هستیم تا ببینید که گاهی اتفاقات آنطوری که به نظر میرسند هم ناخوشایند نیستند!
وقتی باد معده دردسر ساز میشود!
باب جانسون، یک حسابدار 45 ساله از کلیولند هفته گذشته در بد مخمصهای گیر کرد. باب سوار آسانسور، در حال رفتن به سمت دفتر کارش در طبقه بیستم یک آسمان خراش بود که ناگهان احساس کرد باد معدهاش آماده خارج شدن است. باب که یک فرد مودب بود، تلاش میکرد تا جلوی خارج شدنش را بگیرد. اما افسوس که هر چه کرد نشد و باد معدهاش امان نداد!
بدتر این که باب در آسانسور تنها نبود و 5 نفر دیگر از جمله رئیسش، 3 همکار و مدیر عامل شرکت نیز سوار همان آسانسور بودند. بوی باد معده باب به یک باره در فضا پخش شده و مانند یک مشت به صورت همه برخورد کرد.
مدیر عامل هم به محض استشمام بو، سریع و بلافاصله دکمه توقف اضطراری را می زند تا کسی که این کار را انجام داده را شناسایی کنند. او رو به هم گفت: “تا معلوم نشود که چه کسی این کار را انجام داده، هیچ کدام از آسانسور خارج نمیشویم.”
همه ساکت بودند و هیچ کس نمیخواست بگویید باد معده چه کسی بوده است. همه آنها حتی بدون این که نفس بکشند، ایستاده و به هم دیگر خیره شده بودند. خدای من!
اعتراف به باد معده
سرانجام باب حسابدار به حرف آمد: “متاسفم، من بودم. صبحانه لوبیا خوردم.»
مدیرعامل که غافلگیر شده بود گفت: “یعنی میخواهی بگویی یک لوبیا میتواند چنین بویی ایجاد کند؟”
باب با ناراحتی سری تکان داد.
مدیرعامل گفت: “اصلا نمیدانستم، لوبیا چنین بوی قدرتمندی دارند.”
در نهایت آسانسور مدت زیادی در حالی که آنها داخل آن حضور داشتند، معلق بودند. باب هم از این که چنین بوی بدی ایجاد کرده بود ناراحت بود، اما آن روز یک درس ارزشمند گرفت که بهتر است شما هم یادبگیرید، و آن این که هرگز نباید صبحانه لوبیا بخورد!
اما نکته جالبتر این که باب به دلیل شهامتی که در چنین شرایطی به خرج داده بود و به دلیل اعتراف به خارج شدن باد معدهاش، ترفیع گرفت. او اکنون مدیر بخش تهیه حبوبات است!