سرمایه گذار افغان که با ۵۰۰ افغانی آغاز کرده و اکنون برای دهها زن در افغانستان شغل آفرینی نموده است. اما این سرمایه گذار، پس از آن که کارخانه اش مورد دستبرد سارقان قرار میگیرد، بیش از یک میلیون افغانی بدهکار شده است.
ظریفه از سال ۱۳۹۱ هجری خورشیدی به پروسس سبزیجات و تولید مواد خوراکی در یکی از ولایتهای ناامن افغانستان شروع کرد. او اولین زن است که به بازرگانی در ولایت ناامن کاپیسا روی آورده و وارد بازار کار و رقابت شده است.
در این ولایت با حضور مخالفان دولت افغانستان فعالیت زنان محدود است و ظریفهاحمدی اولین زن در سطح این ولایت است که این محدودیتها را شکسته و با تولیداتش در حالی وارد بازار شده که شرکتهای بزرگ تولید و پروسسی مواد غذایی خارجی ظرفیت رقابت داخلی را بسیار محدود کرده است. با این حال، ظریفه اشتغال زایی برای زنان و مبارزه با فقر را دلیل اصلی آغاز کارآفرینی خود عنوان میکند.
سرمایه اندک
این سرمایه گذار زن افغان با ۵۰۰ افغانی، کار پروسس مواد غذایی را شروع کرده بود. سپس او توانست تا با خرید مکانی، شرکت خصوصی تولید و پرسس مواد غذایی را تاسیس کند.
خانم ظریفه احمدی بر خلاف باورها، در آغاز به تولید ترشی پرداخت. او میگوید با سرمایهای نسبتا هیچ، مواد خام و اولیه برای تولید ترشی خریداری نموده و ترشی میسازد و به بازار عرضه میکند و بعد کارش را گسترش میدهد.
ظریفه در باره آغاز کار خود به خبرنامه میگوید: «بیکاری و بد بختیهای زیادی دیدیم و در نهایت من با شوهرم مشوره کردم که چیکار کنیم؟ بعد به توافق رسیدیم که مواد خوراکی تهیه کنیم وبه بازار ببریم و بفروشیم، اما آن وقت ما فقط پنج صد افغانی داشتیم. آن مقدار پول را گرفته به دکان رفتم و در مورد قصدم با دکان داری( خدا از او راضی باشد) صحبت کردم او هم به من و کارم اعتماد کرد و سبزیهای تازه و یک مقدار مواد برای تهیه ترشی برایم داد و من با آنها ترشی تهیه کردم و وقتی آماده شد به دکانش بردم و …»
او به زودی توانست بدهکاری مغازه دار ادا نماید و وارد مرحله دوم کار خود شده و نام مشخصی را برای کار خود تعیین میکند.
زمستان سرد
ظریفه اضافه میکند که با افزایش تقاضا و آمدن زمستان مواد خام لازم دیگر در کاپیسا برای شان قابل دسترس نبوده و او برای تهیه مواد اولیه، ترشی، مربا و رب مجبور میشود که در فصل سرد سال به ولایتهای دیگر برود و مواد اولیه را به قیمت زیاد تهیه کند.
اما پس از آن فصل، این خانم کارآفرین میتواند به وضعیت عادی کار خود برگردد و با تقاضای فراوان در بازار 5 تن را به صورت روزمزد استخدام کند. او در عین حال با کشاورزان نیز به صورت مستقیم قرارداد میبندد.
خانم احمدی در این باره میگوید: «با خرید مواد از دهقانان در قسمت پول و وقت تا اندازهای صرفه جویی شد و مواد خام در وقت مناسب به دست ما میرسید و به این ترتیب ما میتوانستیم در زمان مناسب تولید کنیم و در اختیار مشتریان بگذاریم.»
او با این روش کاری، میتواند که تقاضا برای تولیدات خود را افزایش دهد و کارمندان بیشتری را آموزش داده و استخدام کیند.
عبور از کاپیسا
همکار خانم احمدی ابتدا تنها خواهرش بودهاست. یعنی دو نفر ترشی و دیگر خوراکیها را تولید میکرده و بعد تولیدات شان را در چند دکان محدود در کاپیسا برای فروش میگذاشته. اما در مدت اندک این وضعیت تغییر میکنند و مشتریان آنها افزایش مییابد.
ظریفه میگوید که: «با گذشت یک سال کار تولیدات ترشی و مربا زیاد شد و من و خواهرم و دیگر اعضای خانواده نمیتوانستیم تقاضاها را برآورده سازیم و به این منظور ما تصمیم گرفتیم افراد دیگر را آموزش داده و به کار استخدام کنیم.»
این موضوع باعث میشود که مکان ویژه ای تولیدی را خریداری نموده و شرکت خود را در آن جا انتقال دهد.
کابوس بزرگ
اما این تغییر در زندگی خانم احمدی به طول نمیانجامد. ظریفه احمدی میگوید که پس از تهیه مکان کار او ماشین آلات تولیدی را با پول قرض تهیه میکند به امید این که بتواند وضعیت زندگی خود را تغییر بیشتری دهد.
ظریفه میگوید: «به هزار امید با پول قرض چند پایه ماشین را خریداری کردم که از جمله دستگاه تثبیت کیفیت که ۲۰ هزار افغانی خریده بودم. ماشین بسته بندی که قیمت آن یک لگ خریداری کرده بودم و …»
اما این ماشین آلات به سرقت میرود و رویاهای بزرگ او را به خاک میزند. با این حال، اما ظریفه همچنان مسمم است که بتواند دوباره وضعیت زندگی خود را تغییر دهد. او می گوید که نهادهای امنیتی را در جریان این سرقت قرار داده و عاملان این سرقت تا به حال مجازات نشده اند.
دشواریهای آوارگی
خانواده ظریفه نیز همانند بسیاری از افغانها در ناارامیهای داخلی مهاجر میشود و به ایران میرود. این خانواده مدت ۱۴ سال در ایران زندگی میکند و با سختیها و مشکلاتی زیاد دست و پنجه نرم میکند.
ظریفه احمدی در ایران تولید مربا، رب و ترشی میآموزد. او میگوید: «تازه زندگی در ایران برای ما کمی سهل شده بود که یاد برگشت به وطن به ذهن ما رسید و ما به افغانستان برگشتیم.»
با بازگشت به افغانستان اما رنج زندگی آن ها بیشتر میشود و وضعیت آنان بدتر میگردد.
ظریفه دو پسر دارد که یکی از آنها دانشجو و دیگری دانش آموز است. شوهر ظریفه شغل آزاد داشته و حالا این خانواده باهم کار میکنند. اما با سرقت وسایل کارخانهاش با مشکلات مالی روبرو شدهاست.
شکایت از نهادهای حامی
ظریفه احمدی به خبرنامه میگوید: «با از دست دادن تعداد از ماشینهای ضروری کارخانهام مشکلات مالی ما زیاد شده و هماکنون در حدود یک میلیون بدهکار شدهایم.»
با این حال خانم احمدی اما از نهادهای حامی زنان همچنان شاکی است. او میگوید که نهادهای حامی زنان همیشه سنگ حمایت از زنان و فعالیتهای اقتصادی آنان را به سینه میکوبند اما برای او کاری نکردهاند.
خانم احمدی میگوید: « نهادهای که میگویند از زنان حمایت میکنیم برای من کاری نکردهاست. من چندین بار در چندین نهاد حامی زنان مراجعه کردهام، هیجیک از آنها برای من کمکی نکردهاند. تنها وزارت زراعت، مالداری و آبیاری در قسمت تهیه مواد خام تولیدی با من همکار است. »
شرکت این بانو اولین شرکت تولید و پروسس مواد خوراکی زنان در ولایت کاپیسا است که نه تنها رییس آن یک زن است بلکه کارمندان آن نیز زنان اند. اما اکنون این شرکت تولیدی در شرایط سخت قرار گرفتهاست. ظریفه احمدی ریس این شرکت تولیدی مواد خوراکی با سپاسگذاری از تمام مصرف کنندههایش از آنان انتظار دارد که بهخاطر مشکلات که این شرکت با آن مواجه شده او را تنها نگذارد و به او و تولیدات زنان اعتماد کنند.
این خانم تاجر با آن که بیشتر از یک میلیون بدهکاری دارد اما برای پاسخ دادن به آنانی که با دزدی و تخریب وسایل کارخانهاش خواسته فعالیت او را محدود سازد، شبعه دیگرش را میخواهد در آینده نزدیک باز نماید.
افزودن دیدگاه