ایریک پرینس، بنیانگذار شرکت امنیتی «بلک واتر» و رییس گروه «Frontier Services» به اداره دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده امریکا پیشنهاد کرده تا جنگ افغانستان را خصوصیسازی کند. او در این طرح پیشنهاد داده تا ایالات متحده حدود 5 هزار سرباز قراردادی نظامی خصوصی را به جای سربازان امریکایی برای کمک و آموزش نیروهای امنیتی افغان به افغانستان بفرستد.
آقای پرینس درحالی طرح خصوصیسازی جنگ در افغانستان را ارایه میکند که امریکا و متحدانش پس از سال 2014 میلادی به ماموریت جنگی خود پایان داده و در نبرد با شورشیان مشارکت ندارند. نیروهای نظامی امریکا تنها به آموزش، تجهیز و پشتیبانی هوایی نیروهای افغان مصروف اند.
از سوی دیگر طرح خصوصیسازی جنگ افغانستان همزمان با تصمیمگیری دونالد ترامپ در مورد استراتژی جدید امریکا در قبال افغانستان ارایه شده است. به تازگی آقای ترامپ گفته است که راهبرد تازهی نظامی واشنگتن را بهزودی اعلام میکند.
آقای ترامپ روز پنجشنبه، 19 اسد گفته است که افغانستان در یک وضعیت بهم خورده قرار دارد و این وضعیت برایش به میراث رسیده. او این وضعیت را بهتر خواهد ساخت. به گفتهی او، اعلام راهبرد جدید امریکا برای افغانستان یک «تصمیم مهم» میباشد زیرا این کشور تبدیل به طولانیترین جنگ برای امریکا شده است.

جنگ افغانستان به یکی از پر هزینهترین ماموریت امریکا تبدیل شده که پیشتر جنرالان این کشور گفته بودند این جنگ، به بنبست رسیده است. جنرال جان نیکلسون، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان درخواست اعزام سربازان بیشتر به افغانستان کرده و گفته است که برای بیرون رفت از این وضعیت به سربازان دیگری نیاز است.
همزمان با بگو مگو بر سر طرح خصوصیسازی جنگ افغانستان در واشنگتن، جنرال مک ماستر، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ این هفته، با محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان گفتوگو کرده است.
براساس اعلامیه دفتر مشاور امنیت ملی افغانستان، دو طرف بحثهای مفصل در مورد امنیت این کشور داشته و نظریات خود را درباره تحکیم امنیت در افغانستان تبادله کردهاند. همچنان دو طرف روی تشخیص نیازمندیهای فوری و رسیدگی به آنها بحث کردهاند.
هرچند در این اعلامیه در مورد طرح خصوصیسازی و یا اعزام سربازان بیشتر به افغانستان سخن گفته نشده اما مشاور امنیت ملی امریکا به آقای اتمر اطمینان داده است که دولت و مردم ایالات متحده امریکا از مبارزه افغانها و تلاشهای شان در برابر تروریزم حمایت مینماید.

خصوصیسازی جنگ
نیروهای مسلح خصوصی یا شرکتهای نظامی خصوصی، نیروهای مسلحی اند که از قالب نیروهای منظم نظامی دولتی خارج بوده و تحت مدیریت و یا در اختیار شرکتهای خصوصی اند. کشورهای مختلف برای تامین امنیت پروژهها و یا استفاده از نیروهای مسلح غیردولتی به استخدام قراردادیها رو میآورند و این افراد و یا شرکتها در بدل پول خدمات امنیتی لازم را ارایه میکنند.
تاریخ شرکتهای نظامی خصوصی به گذشتههای دور بر میگردد و با نمونههای متفاوت در دورههای مختلف از آن کار گرفته شده است. امروزه ایالات متحده امریکا و بسیاری از کشورهای دیگر برای اجرای اقدامات امنیتی در خطرناکترین مناطق دنیا با چنین شرکتهایی قرارداد میبندند.
از نیروهای مسلح خصوصی بهعنوان «مزدوران نظامی» نیز یاد کردهاند. مشتریان این بازار تنها دولتها نیستند بل که صنایع مربوط به استخراج مواد خام و سازمانهای بشردوستانه نیز برای حفاظت از پرسنل و داراییهای خود در نقاط خطرناک جهان از این نیروها استخدام میکنند. همزمان با تغییر چهره جنگ در قرن شانزدهم میلادی، جنگاورهای خصوصی نیز دگرگون شدند و با بزرگتر شدن ارتش و پدیدار شدن سلاحهای مرگبار و مخرب، نبردها در اروپا بهطور فزایندهای خونبارتر شدند. اما در قرن بیستم، زمانی که قدرت دولتهای ملی به اوج خود رسید، بازار آزاد نیروهای نظامی زیرزمینی شد.

شون مکفیت، دانشیار دانشگاه دفاعی ملی در واشنگن در مقالهای نوشته است که به فاصلهی کوتاهی پس از جنگ سرد، جهان شاهد ظهور مجدد نیروهای مسلح خصوصی بود. او نوشته است که «نخستین بنگاه واقعی خدمات مزدوری در افریقا ظهور کرد. پس از سقوط رژیم آپارتاید در افریقای جنوبی، سربازان بیکاری که در یگانهای مخصوصی همچون گردان سیودوم و یگان ویژهی پولیس، موسوم به کوئاووت آموزش دیده بودند، اولین شرکت خصوصی خدمات نظامی مدرن را تأسیس کرده و نام آن را نیز اکسکیوتیو آوتکامز نهادند.»
بنابه نوشتهی آقای مکفیت، اشغال نظامی عراق و افغانستان توسط ایالات متحده بازار را برای عرضه خدمات نظامی خصوصی مجدداً مهیا کرد. سیاستگذاران در امریکا، بهخصوص دیک چِینی، معاون رییس جمهور و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع، معتقد بودند که «جنگ تنها چند هفته بهطول خواهد انجامید و به ماه نمیرسد». البته این مربوط به بیش از یک دههی پیش است. سیاستمداران در این کشور بهزودی دریافتند که ارتش ایالت متحده که نظامش مبتنی بر سربازگیریِ اختیاری است، نمیتواند نیروی نظامی کافی برای ادامهی جنگ را از امریکا استخدام کند.
امریکا در آن زمان برای حل این معضل از پیمانکاران نظامی کار گرفت و در دوران ریاست جمهوری باراک اوبا نیز این شیوه ادامه پیدا کرد. ایالات متحده امریکا روی صنعت خدمات نظامی خصوصی سرمایهگذاری هنگفتی کرده است. براساس برآوردها، چیزی بین 20 تا 100 میلیارد دالر در سال هزینه استفاده از پیمانکاران نظامی است.

آقای مکفیت در این مورد نوشته است که «در خلال سالهای ۱۹۹۹تا ۲۰۰۸، تعهدات وزارت دفاع امریکا به پیمانکاران از ۱۶۵میلیارد دلار به ۴۱۴میلیارد دلار افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۰، ارتش ایالات متحده ۳۶۶میلیارد دلار تعهد به پیمانکاران داشت. این رقم شش برابر کل بودجهی دفاعی انگلستان است.»
استخدام شرکتهای خصوصی نظامی برای امریکا تنها سودآور نبوده است. به کارگیری نیروهای مسلح خصوصی از سوی ایالات متحده امریکا در سال 2007 میلادی تبدیل به دردسر بزرگ برای این ابرقدرت در عراق گردید.
در سال 2007 میلادی نیروهای شرکت امنیتی بلک واتر 14 غیرنظامی را در میدان نیسور در بغداد، پایتخت عراق به ضرب گلوله کشتند. این حادثه باعث شد تا عراق موافقت نکند که امریکا یک سال بیشتر از آنچه مقرر شده بود، در آن کشور بماند.
بلک واتر
اریک پرینس، عضو پیشین نیروی دریایی امریکا که در زمان ریاست جمهوری جورج بوش پدر بهعنوان کارآموز در کاخ سفید کار میکرد، در سال 1997 میلادی شرکت کوچکی را بنیان گذاشت که در ایالت کارولینای شمالی به ارتش و پولیس خدمات مربوط به میدانهای تیر و تاسیسات آموزشی ارایه میکرد.

پس از حادثه 11 سپتامبر که سیاستهای امریکا را در قبال خاورمیانه تغییر داد، بلک واتر تبدیل به یک پیمانکار امنیتی بزرگ با قراردادهای میلیارد دالری با وزارت خارجه امریکا و سیآیای شد. وظیفه این شرکت خصوصی امنیتی این بود که از دیپلماتها و سیاستمداران امریکا در عراق محافظت کند. بلک واتر افزون بر عراق و افغانستان، در کشورهای چون یمن، لیبیا، بحرین و اسرائیل نیز ماموریت انجام داده است.
یک گزارش نیویورک تایمز فاش کرده است که کارمندان شرکت خصوصی بلک واتر در شماری از حساسترین عملیاتهای سیآیای یا سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در افغانستان و عراق شرکت داشتهاند. این عملیاتها حتا شامل یورش بر مخفیگاههای منظونان در افغانستان و عراق نیز بوده است.
شرکت خصوصی امنیتی بلک واتر پس از بدنامی در عراق در سال 2009 به ایکسای سیستمز تغییر نام یافت و در اواخر 2010، اریک پرینس این شرکت را به گروهی از سرمایهگذاران خصوصی فروخت و نام آن به اکادمی تغییر پیدا کرد.
جنگ افغانستان
براساس پیشنهاد آقای پرینس مبنی بر خصوصیسازی جنگ در افغانستان، برنامه او مصرف سالانه نیروهای نظامی امریکا را در افغانستان از 45 میلیارد دالر در سال، به 10 میلیارد دالر کاهش میدهد و سپردن مسئولیت مشورهدهی و آموزش نیروهای امنیتی افغانستان به قراردادیهای شرکت خصوصی نظامی، یک «فرماندهی واحد» را در این کشور میتواند ایجاد کند.

او گفته است که امریکا در پانزده سال گذشته 17 فرماندهی مختلف داشته است بدون اینکه سفیران و روسای ادارات استخبارات مرکزی ایالات متحده را در افغانستان در نظر گرفت. اما با خصوصیسازی استراتژی جنگ امریکا در افغانستان، میتواند یک فرد را داشت که بهصورت واضح مسئول پالیسی، مصارف و قوانین تعامل ایالات متحده در ماموریت این کشور در افغانستان است.
اریک پرینس در طرح خود همچنان گفته است که سربازانی که او مدنظر دارد به افغانستان بفرستد، سربازان اجیر نه بلکه افراد قراردادی، مسلکی و سربازان پیشین عملیاتهای ویژه خواهند بود که در این عرصه تجربه کافی دارند.
براساس طرح آقای پرینس قراردادیها یونیفورم نظامیان افغان را به تن خواهند داشت و مطابق قوانین افغانستان، ایفای وظیفه خواهند کرد. نیروی هوایی مجهز با ۹۰ طیاره، در همکاری با کابل، نیز وارد عمل خواهند شد.
مخالفان و موافقان
جیرد کوشنر و ستیف بانن، مشاوران ارشد کاخ سفید از جمله حامیان این طرح به شمار میروند ولی سایر اعضای کابینه ترامپ از جمله جیمس متیس، وزیر دفاع و مک ماستر، مشاور امنیت ملی ترامپ با این طرح با شک و تردید برخورد کردهاند.

دانا روراباکر، نماینده حزب جمهوریخواه امریکا نیز در مصاحبهای با یک رسانهی امریکایی گفته است که او از حامیان برنامه خصوصیسازی جنگ امریکا در افغانستان است. به گفتهی او این برنامه «یک راهکار کاملاً درست در افغانستان است و این برنامه آقای پرینس جداً در کاخ سفید تحت غور قرار دارد.»
در افغانستان اما کمتر از طرح خصوصیسازی جنگ امریکا در افغانستان سخن گفته میشود. اما حامد کرزی، رییس جمهور پیشین این کشور در اعلامیهای در مورد خصوصیسازی جنگ امریکا در افغانستان گفته است که این طرح در تناقض صریح و آشکار با حاکمیت ملی افغانستان و نقض صریح قانون قانون اساسی این کشور است.
حامد کرزی گفته است که «به علاوه خصوصیسازی دفاع و امنیت افغانستان به معنای طولانی ساختن جنگ، ادامه کشتار مردم بیگناه و رواج بیشتر خودسری و قانونشکنی خواهد بود.»
او گفته است که تجارب خونبار در بسیاری از کشورهای جهان از جمله عراق همه گواه اند که چنین اقدامی پیامدهای بسیار خطرناک با خود به همراه خواهد داشت.
رییس جمهور پیشین افغانستان از حکومت این کشور خواسته است تا مخالفت خود را با این طرح اعلام کند و افزوده که «خودش را ملزم میداند که در برابر این تصمیم احتمالى امریکا هشدار داده و خاطرنشان نماید که چنین اقدامى با عکسالعمل شدید مردم افغانستان روبرو خواهد شد.»

برخی از آگاهان مسایل سیاسی و نظامی نیز به طرح سپردن ماموریت جنگی امریکا به یک شرکت خصوصی نظامی به دیده شک و تردید میبینند و به این باور هستند که آقای ترامپ این طرح را تایید نمیکند.
عمر صمد، سفیر پیشین افغانستان در کانادا در گفتوگو با صدای امریکا گفته است که ایالات متحده در جنگ افغانستان تنها نیست بلکه در این جنگ کشورهای ناتو نیز سهم دارند.
آقای صمد گفته است که سپردن زمان جنگ افغانستان به نیروهای خصوصی میتواند مخالفت متحدان امریکا را در قبال داشته باشد و در نهایت آن کشورها نیروهایشان را از افغانستان خارج بسازند.
فردوس کاوش، نویسنده و تحلیلگر در این مورد به خبرنامه گفت خصوصیسازی جنگ در افغانستان و سپردن ماموریت ناتو به یک شرکت خصوصی مبنای حقوقی ندارد و با قراردادهایی که افغانستان با امریکا و ناتو امضا کرده، در تناقض است.
او افزود که افغانستان با کشورهای عضو ناتو دو قرارداد همکاری های استراتژیک و همکاری های امنیتی امضا کرده است که بر مبنای آن کشورهای عضو ناتو ارتشهای رسمی خود را به حمایت استراتژیک از نیروهای امنیتی افغانستان مستقر میسازند و بحث سربازان مزدور یا قراردادی در میان نیست.

افغانستان و ایالات متحده امریکا در ماه میزان سال 1393 توافقنامه همکاری های امنیتی و دفاعی را امضا کردند. براساس این قرارداد پس از سال 2014 میلادی حدود 9 هزار و 800 سرباز امریکایی در افغانستان باقی میمانند. افغانستان همزمان با امضای توافقنامه امنیتی و دفاعی با امریکا، تفاهمنامه «سوفا» را با ناتو نیز به امضا رساند.
موضع کابل
حکومت افغانستان تاکنون در مورد این طرح دیدگاه روشن ارایه نکرده است اما میگوید که با امریکا یک رابطه استراتژیک و تعریف شده دارد. در گذشته دو کشور روی کاهش نیروهای امریکا در افغانستان باهم بحث کردهاند و اکنون در شیوه همکاریهای بیشتر باهم بحث میکند.
شاهحسین مرتضوی، سخنگوی رییس جمهور افغانستان گفت که امریکا ارزیابیهای خود را از افغانستان انجام داده است و در تماس مستقیم با رهبری حکومت وحدت ملی است.
او گفت که «رییس جمهور با آقای ترامپ و معاونش صحبت کرده است. مقامات بلندپایه امنیتی امریکا به شمول وزیر دفاع و مشاور شورای امنیت این کشور به افغانستان آمدهاند و ارزیابیهای جامع خود را دارند. ما منتظر دیدگاه رسمی حکومت امریکا در رابطه با استراتژی جدید شان هستیم.»

آقای مرتضوی طرح خصوصیسازی جنگ را دیدگاه افراد غیررسمی امریکا خواند و گفت افغانستان منتظر اعلام استراتژی جدید امریکا است و تصمیمی که در امریکا گرفته میشود، به نفع وضعیت افغانستان و منطقه خواهد بود.
هرچند هنوز روشن نیست استراتژی جدید امریکا در قبال افغانستان چه زمانی اعلام میشود، اما افغانستان انتظار دارد که همکاری مداوم ایالات متحده امریکا در افغانستان سبب شود که این کشور بتواند در جنگ طولانی که مردم امریکا و افغانستان قربانی فراوان در آن دادهاند، پیروز میدان شود. زیرا به گفتهی افغانستان مبارزه با تروریزم یک مبارزه مشترک افغانستان، امریکا و سایر کشورها است.