ارتباطات زن و شوهر تاثیر جدی بر سلامت خانواده و نوع زندگی آن ها در حال و آینده دارد. به این جهت، اگر پدر و مادر خانواده پیوسته درگیر مشکلات مانند سکوتهای درازمدت، برخوردهای آزاردهنده کلامی و جسمی، فاصله گرفتن عاطفی، ناخشنودی جنسی و کاهش تدریجی عزت نفس باشند کل آن خانواده می تواند آشفته شود.
عوامل فراوانی میتواند باعث آسیب زندگی مشترک یک زوج شود. این عوامل می تواند حتی به طلاق و جدایی بی انجامد. به این جهت باید همواره آن را پیش گیری کرد.
برتری جویی
استحکام روابط یک خانواده بستگی به شرایط زیادی دارد؛ از آن جمله تفاهم و درک مشترک زیربنای زندگی زناشویی است. اما اگر فضا به گونه ای باشد که این درک متقابل از میان برود و زندگی بر مبنای اجبار یکی از طرفین به پیش برده شود، سلامت یک خانواده به مخاطره می افتد. نتیجه این وضعیت لجاجت در رفتار اعضای خانواده خواهد بود.
در چنین خانواده ای مشارکت و مشاورت معنا ندارد و شوهر یا زن تنها تصمیم گیرنده و همه کاره است. این وضعیت از سوی هر یک از زوج ها باشد، بنیان خانواده را متزلزل میکند و موجب بروز ستیزه های خانوادگی می شود و می تواند به جدایی یک زوج تمام گردد.
انتظارات بالا
نوع رفتار دو جوان به ویژه در جوامع مثل افغانستان طوری است که انتظارات دو طرف به شدت بالا می رود. این افزایش انتظارات در زمانی که زندگی مشترک شکل می گیرد، باعث دلسردی یکی از طرفین می شود چرا که آن ها نمی توانند آنچه را که طرف مقابل می خواهد برآورده کنند.
زندگی واقعی دارای مشکلات زیادی است. به این جهت، به میزانی که سطح انتظارات هر یک از طرفین واقعی تر باشد، مواجه با واقعیت های زندگی نیز برای آن ها آسان تر است.
در صورتی که انتظارات بالا پاسخ داده نشود، باعث سردی روابط می شود و تاثیر مستقیم بر زندگی زناشویی دارد.
تفاوت فرهنگی
تفاوت فرهنگی در زوج ها می تواند باعث بروز مشکلات خانوادگی شود. در صورتی که هر یک از طرفین متناسب با احساسات خود تصمیم بگیرند، نتیجه آن می تواند زیان بار شود. این تفاوت فرهنگی می تواند از هر لحاظ قابل لمس باشد. در صورتی که وضعیت اقتصادی و استندردهای زندگی یکی از طرفین بالا باشد، می تواند در بلندمدت باعث تغییر نظر طرف دیگر گردد و منجر به جدایی و یا سردی روابط شان شود.
تفاوت های فرهنگی می تواند باعث تحقیر یکی از طرفین گردد. در عین حال، از آن جایی که در افغانستان مسئله خانواده ها به شدت مورد بحث است، می تواند به عدم تعامل درست دو خانواده نیز بی انجامد.
ادبیات تحقیر آمیز
بسیاری از زوج ها پس از ازدواج همدیگر را با ادبیات رکیک تحقیر می کنند. کاربرد جملاتی نظیر “من بدبختم که با تو ازدواج کردم” یا “گرفتار تو شدم” و یا این که “اگر با این و یا آن ازدواج کرده بودم” می تواند تاثیر به شدت مخرب بر رابطه ها داشته باشد.
به رخ کشیدن وضعیت فعلی زندگی خود به طرف دیگر و مقصر دانستن او می تواند به جدایی و نفرت از هم دیگر بی انجامد. به این جهت، نباید از ادبیات نفرت حتی در قالب شوخی ها استفاده کرد.
بهانه جویی
بهانه گیری و عیب جویی از مهمترین عوامل آسیب زایی خانواده و روابط زن و شوهر به شمار میآیند. مطرح کردن “دلخوری ها”، نقاط ضعف و نارسایی ها، روابط زناشویی را تهدید و تخریب میکند.
بنابراین در مواقع اختلاف و خطا سعی کنید همسرتان را عفو کنید. نقاط مثبت او را ببینید و “کهنه قباله ها” را زنده نکنید. به قول معروف از “کاه” “کوه” نسازید و با دیده اغماض به رفتار و گفتار یکدیگر نگاه کنید.
گمانهزنی
گمانهزنی و پیشفرضسازی یکی از رایجترین مشکلاتی است که زوجها با آن دست به گریباناند. زیرا حدس زدن دربارهی کسی که بهخوبی میشناسید کار آسانی است. اما حتی اگر برای سالها با همسر خود زندگی میکنید، هنوز هم امکان دارد نیت شریک زندگی تان را غلط درک کرده باشید.
گمانهزنی در مورد نحوهی استفاده از تلفن همراه و یا مسائل دیگر ایجاد شک در رابطه ها می شود و می تواند زندگی تان را برهم بزند. استفاده فیسبوک و بسته های رایگان پیامها هر چند امکانات خوبی را فراهم کرده اما این تسهیلات ارتباطی در مواردی، تاثیری بدی روی ارتباطات زناشویی نیز داشته است. چنان که زنی بهخاطر دریافت پیام ناآشنا به قتل رسیده است.
بی توجهی
در افغانستان به ناراحتی و حتا بیماری زن نیز بی توجهی صورت میگیرد. در حالی که در ازدواج های موفق زن و شوهر هر دو در صدد ارضای نیازهای همدیگر میباشند.
بنا بر این هر زن و شوهر نیازمند درک نیازهای جسمی و روحی یک دیگر می باشند. توجه به نیازها سبب رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوج ها می گردد. به عنوان نمونه، هر انسانی نیاز به “امنیت” ، “محبت” “توجه و احترام” دارد. لذا هرگاه این گونه نیازها در زندگی مشترک تامین نشود، فرد احساس ناامنی روانی میکند و بهداشت روانی خانواده مختل میشود.
دخالت طرف سوم
بزرگترین اشتباه زندگی مشترک این خواهد بود که زوج هر اتفاقی که برای شان و یا در خانهی شان میافتد را با دیگران شریک کند. این کار زمینه دخالت دیگران مانند اقوام و آشنایان، والدین زن یا شوهر شده و موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر میگردد و حتا به طلاق و جدایی نیز منجر میشود.
زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترک به طور ناشیانه از سوی دیگران راهنمایی و یا در برخی موارد تحریک می شوند. گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن می توانند با نیت خیر سلامت یک خانواد نو تشکیل را برهم زنند.
زندگی مشترک، حریم شخصی دو نفر و آسیب پذیرترین فضا است که شکایت ها و مشورت های بیرونی می تواند در مورد آن زمینه مداخلهای اطرافیان را بیشتر کرده و سبب از بین رفتن محبت خانوادهگی شود.
مسائل اقتصادی و مالی
بسیاری از زوج ها به مسائل اقتصادی به شدت بها می دهند. آن ها بدون این که به حوزه اقتصاد توجه نمایند، با مصارف هنگفت و عدم توجه به زندگی نو تشکیل یک خانواده می توانند به رابطه شان آسیب بزنند.
رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم تجمل گرایی در مسائل اقتصادی می تواند باعث بقای جدی تر زندگی مشترک شود. رعایت نکردن آن سبب سردی و بیزاری از رابطه ها می شود.
حسادت
یکی از اشتباه های که ممکن است زوج ها از روی شوخی و مزاح مرتکب شود، این است که خودش را با دیگر اعضای خانواده مقایسه کرده و حسادت ورزد. خیلیها میگویند که جنگ خشو و عروس تمامی ندارد یا داماد از خشوی خود بد می برد.
بسیاری از مواقع در ازدواج ها انتظار این است که همگان به جز همسر یا شوهر در صدر قرار گیرد و دیگران از زندگی فرد خارج شود. چنین دیدگاهی در جامعه سنتی نظیر افغانستان می تواند مشکل ساز شود. به این جهت، نیاز است تا درک مشترک از خانواده و مسائل خانوادگی وجود داشته باشد تا تنش در رابطه ها ایجاد نگردد.
منفی گرایی
یکی از بدترین وضعیت ممکن این است، زمانی که همسر تان خسته و گرفتار باشد، شما در مقابلش آرزو کنید که “کاش یکی پیدا شود و از من بپرسد در این لحظه چه میخواهم؟”
اجازه دهید رک و راست بگویم در چنین مواقعی نق زدن چیزی را عوض نمیکند و تکرار شکایت، این خواهد شد تا رابطه تان سردتر شود.
قدرنشناسی
حسن نیت، اساس همه روابط ما با دیگران است؛ نیتی که ما را وا میدارد نزدیکان مان را خوشحال کنیم. در شرایطی که پیدا کردن امکانات اولیه زندگی به هفت خوان رستم می ماند نیازمند قدردانی از تلاش ها در رابطه ها می باشیم.
بی توجهی یا حتا بدتر از آن نادیده انگاری تلاشهای او به هر دلیلی، علاقهی انجام کارها و فداکاری که موجب شکوفایی روابط میشود را از بین می برد. این موضوع حتی منجر به ایجاد نفرت از یک دیگر می شود.
نادیده انگاری
به خود بها دهید و به خود برسید. اگر غافل از این موضوع شوید می توانید رابطه تان را آسیب بزنید. به هر اندازهی که به خود تان اهمیت داده به خود رسیدگی کنید، شور و هیجان را در زندگی تان بر می انگیزید و به همسفر تان این انگیزه را می دهید که او فوقالعاده است.
دوست نداشتن خود یعنی ابراز خستگی از زندگی و همسفر بودن با او که نه تنها روابط تان سرد میشود بل که در نهایت فضای خانواده سمی می شود و دیگر نشاط در رابطه ای تان باقی نمی ماند.
بی بندوباری
عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی، هوسرانی و چند همسری است. این موضوع به شدت اهمیت دارد و ارتباط خارج از ازدواج می تواند آسیب های بزرگی را بر یک خانواده وارد کند. در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابط پنهانی خارج از چهارچوب خانواده می شود. این وضعیت موجب میشود روابط زن و شوهر مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد.
هیچ جدایی به یکبارگی اتفاق نمی افتد. بلکه خرده مشکلات و مسائل زناشویی است که جدی گرفته نمیشود و تبدیل به سرطان رابطه شده و در نهایت طلاق راهکار نهایی تشخیص داده میشود.