ترامپ با تمام آمریکا جنگید. او بیگانه‌ای بود که در جهان نخبگان پا گذاشته بود و بر اساس قواعد و قوانین نانوشته آن‌ها بازی نمی‌کرد.

ترامپ در سخنرانی‌های خود، همه‌ای این قواعد نانوشته را نقض می‌کرد. او بزرگان و موسفیدان حزب جمهوری‌خواه را به سخره می‌گرفت و آن‌ها را بابت گذشته‌ی شان، نقد می‌کرد.

این ترامپ، اعجوبه‌ای در سیاست آمریکا پنداشته می‌شد. به این جهت، نه رقبای دموکرات‌اش او را می‌خواست و نه‌هم جمهوری‌خواهان که او به عنوان نامزد حزب‌شان خود را بر آن تحمیل کرده بود. او با رای آمریکای‌ها در انتخابات مقدماتی این کشور، توانست خود را به مرحله‌ی نهایی برساند و تمام رقبای حزبی‌اش را کنار بزند.

با موج سازی‌های بزرگ رسانه‌ای، تصور می‌شد، ترامپ برنده نمی‌شود. همه نظرسنجی‌های آمریکا نشان از برد هیلاری کلنتون داشت. اما ظاهرا به گفته یک دوست، همه این نظرسنجی‌ها، نظرسنجی نبود بل که نظرسازی بود.

با همه‌ی این اما و اگرها ترامپ آمد و به لحاظ قانون اساسی، قدرتمندترین سیاست‌مرد آمریکا شد. پیروزی او همه‌ی جهان را شگفت‌زده ساخت. شفگتی و حیرت برخی‌ها نسبت به این پیروزی، اظهارات گذشته‌ای ترامپ بود.

دبیرکل ناتو در اولین ساعات اعلام پیروزی ترامپ خواهان همکاری با او شد و گفت که امیدوار است به عنوان یک پیمان باقی بمانند. این نگرانی او ناشی از اظهارات گذشته ترامپ بود که گفته بود آمریکا باید از ناتو خارج شود در صورتی که هزینه‌ی سربازان این کشور که برای دفاع از اروپا فرستاده می‌شود را دیگر اعضای ناتو نپردازند.

دیگران نیز با چنین وضعی روبرو بودند. مسلمانان به ویژه از آمدن او مات‌ومبهوت شده بودند.

اما سخنرانی پیروزی ترامپ شاید به همه‌ای این اما و اگرها پایان داده‌باشد.

ترامپ مثل همیشه بی‌پرده سخن گفت و اما متفاوت از گذشته.

او از آمریکای متحد حرف زد و با ادبیات فاخر مثل همیشه کلینتون، رقیب سرسخت خود را که روزهای دشواری را برای او تحمیل کرده بود، سکرتری (وزیر) کلنتون خطاب کرد و گفت که قدر کارکرد او را برای آمریکا پاس می‌دارد.

ترامپ با تاکید بر اولویت‌دهی به منافع ملی آمریکا از هم‌گرایی در جهان سخن گفت و تاکید کرد که پیش از منازعه به گفت‌وگو می‌اندیشد و بنای همکاری با همه بازی‌گران جهانی را دارد.

ترامپ گفت که رییس‌جمهور همه‌ی آمریکایی‌هاست. اگرچه او بلد نیست این همه را در قالب ادبیات اوبامایی یا آبراهام لینکن تشریح کند و توضیح دهد.

این سخنان از ترامپ بعید به نظر می‌رسید. چرا که بسیاری‌ها فکر می‌کردند او همان مواضع انتخاباتی را تکرار کند و با سرب و سرنیزه به برخی‌ها مثل ایران خط و نشان بکشد و برخی‌های دیگری مثل اسرائیل را عزیز بدارد. اما ترامپ هیچ یکی از این نکته‌ها را یادآوری نکرد.

این بدان معناست که ترامپ از فصل کمپاین گذشته است و به دنیای واقعیِ مدیریت قدرت در آمریکا پا نهاده.

امری دیگری که اهمیت حیاتی دارد، این است که ترامپ با لابی اسرائیل به قدرت نرسید. چیزی که همیشه در آمریکا سرمشق قدرت سیاسی بوده است. او به اسرائیل برای ادای احترام و گذاشتن کلاه یهودیان نرفت. او خودش آمد با قدرت خود و با تصمیم و اراده خود. او به نحوی به عنوان بیگانه، انقلابی در برابر نخبگان‌ِ حاکم آمریکا بود.

ترامپ اما به دنبال بازگشت به درون آمریکا است؛ تیوری که در پنج سال اخیر به شدت از سوی برخی از نظریه‌پردازان آمریکایی مطرح می‌شود. ترامپ ادامه بازگشت آمریکا به انزواگرایی جدید است. او به دنبال ساخت‌وساز آمریکا از درون است. او می‌خواهد آمریکا این بار پس از دوره‌ای با قدرت فراگیرتر به رهبری جهان بازگردد. اما در این مدت، یکی از رهبران جهان باقی بماند. نظم جهانی که این روزها بسیاری‌ها از آن صحبت می‌کنند؛ نظم جهان چند قطبی.

با همه‌ی این‌ها، اما تفاوت ترامپ با بسیاری از سیاست‌مدارانِ آمریکایی در سخنرانی پیروزی‌اش در عشق به خانواده‌اش بود. او برخلاف بسیاری از آمریکایی‌ها خانواده خود را در روز پیروزی خود به پسران و دختران و زن‌اش خلاصه نکرد. بل‌که او آمد و از خانواده‌ی بزرگِ خود سخن گفت و قدردانی کرد.

ترامپ قدردانی را از پدر و مادرش شروع کرد و با ادبیات باورنکردنی عشق خودرا به آن‌ها بیان کرد و گفت که آن‌ها شاهد و ناظر و مسرور از این پیروزی اند.

او سپس به خواهران خود اشاره کرد و از آن‌ها نام برد و گفت که خجالتی هستند که در استیج حضور ندارند. پس از آن ترامپ به برادر اش رو کرد و گفت که روبرت عالی است و صدا زد “رفیق من کجایی تو؟”. از برادر که از دنیا رفته نیز یاد کرد و او را دوست‌داشتی و عزیز خطاب کرد.

سپس ترامپ به خانم خود و دخترش اشاره کرد و از آن‌ها نام برد. او از پسرانش به ترتیب قدردانی کرد.

جالب‌تر این‌که ترامپ با سخن‌رانی از پیش آماده نشده آمده بود. او آن‌جا، آن‌چه که فکر می‌کرد ارائه کرد و البته در موضوع سیاست خود، ذهن طبقه‌بندی‌شده و آماده‌ای داشت که نشان از روشنی راه برایش می‌داد.

با این‌همه، او یک ترامپ متفاوت بود. در قامت یک رهبر ظاهر شد و آرام و با طمئنینه سخن گفت.

آمریکای ترامپ ظاهراً، آمریکای متفاوت از گذشته خواهد بود.

این مقاله برای خبرنامه نگاشته شده و دیدگاه‌های که در آن آمده، مختص نویسنده آن می‌باشد و لزوما بازتاب سیاست نشراتی خبرنامه نیست.

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *