جاغوری، باز خبرساز شد. این بار با دو دختر آبیپوش دانشآموز که روزانه حدود بیست کیلومتر راه را به تازگی با موترسایکل طی میکنند. این دختران عادله و شکیلا نام دارند و به خبرنامه گفتهاند که پیش از این که موترسایکل بخرند، روزانه سه ساعت از خانه به مکتب پیادهروی میکردند.
سنت شکنیها در ولسوالی جاغوری که نمادی از پیشرفت مردم روستایی در افغانستان است، همواره تکرار میشوند. پیش از این مرتضی مسی کودکی از همین ولسوالی با ابتکار خلاقانهای که از پلاستیک لباس لیونلمسی ملی پوش شماره ده مهاجم آرژانتنی را برای خود ساخته بود، شهرت جهانی یافت.
علاوه بر او، جوانی دیگری از همین ولسوالی دل دختر بلوند نوروژی را ربود که این دختر به خاطر این جوان حاضر شد به جاغوری بیاید و پس از آمدن به جاغوری با این پسر ازدواج کرد.
اما برخلاف این دو نمونه، این بار دو دختر دانشآموز منطقهی دورافتاده، در این ولسوالی سنت شکنی کردهاند. آنان البته چارهای دیگری نداشتهاند. برای ده سال گذشته، همه روزه سه ساعت پیادهروی میکردهاند تا بتوانند در تنها مکتب دخترانهای این منطقه درس بخوانند.
پاتو منطقهای که این دو دختر دانشآموز در آن زندگی میکنند، هممرز با ولسوالی خاک ایران زابل است، مکانی که سال گذشته شاهد حضور گستردهای جنگجویان داعش بود و همواره مورد تهدید قرار داشت. مکتب این دو دختر همواره با شبنامههای داعش تهدید میشد و میشود.
قنبر همدرد، مدیر مکتب عادله و شکیلا، میگوید که در یک جامعهی سنتی و در یک جامعهی که آنان از طرف داعش مورد تهدید قرار دارند، چنین هنجارشکنی کار بسا دشوار است؛ اما این دو دخترخانم با انگیزهی فراوان تحصیل، این ریسک بزرگ موترسایکل سواری را پذیرفتهاند.
آقای همدرد در گفتوگو با خبرنامه تأکید کرد که مکتبهای این منطقه به صورت شبانه روزی از سوی اهالی این منطقه نگهبانی میشود.
عادله و شکیلا که بین 16 تا 18 سال سن دارند، دانشآموزان صنف یازدهم لیسهی نسوان پاتوی ولسوالی جاغوریاند و 15 روز میشود که مسیر مکتبشان را با موتورسایکل طی میکنند.
مدیر مکتب شکیلا و عادله، این دوتن را دانشآموزان متفاوت یافته است و میگوید که آنان را از صنف هفتم میشناسد. او میگوید که شکیلا و عادله از دانش آموزانیاند که در مکتب به کارهای فرهنگی علاقهمندی زیادی داشتهاند و دارند و برنامههای فرهنگیای که در مکتب برگزار میشوند، این دو تن میزبانی میکنند.
عادله در گفتوگویی با خبرنامه گفت که او در مدت سه سال گذشته موتور سایکل سواری میدانسته است؛ اما به دلیل سنتهای حاکم بر جامعه، در انزار عمومی موتور سایکلرانی نمیتوانسته است، فقط میتوانست در دوروبر خانه موترسایکلسواری کند. او میگوید که امسال سرانجام طلسم را شکست و به خاطر دوری راه مکتب، مجبور شد با موتورسایکل به مکتب برود.
او میگوید: “از این پیش مسیر خانه تا مکتب را با پای پیاده در حدو دو و نیم تا سه ساعت طی میکردم در حالی که حالا با موتورسایکل این مسیر را در چهل دقیقه طی میکنم.”
عادله میگوید که منطقهی آنان که «الوم بالا» نام دارد، نزدیک به یکی از ولسوالیهای ناامن ولایت زابل است که گاهی با تهدیدهای از طرف آنان مواجه است. او میگوید که شام ناوقت و صبح وقت که سرک خلوت باشد، نمیتواند به خاطر تهدید داعش موتورسایکل سواری کند.
او میگوید که اگرچند این کنش آنان واکنشهای از طرف پسران داشته است و به رسم مسخره کردن به آنها میخندند؛ اما او و دوستش به خاطر هدفی که دارند، خندههای آنان را جدی نمیگیرند.
عادله یک سال بعد، از مکتب فارغ میشود، دوست دارد خبرنگار شود و در این رشته تحصیل کند. او میگوید از زمان که به مکتب خواندن شروع کرده است به این رشتهی تحصیلی علاقه داشته است.
شکیلا دوست عادله که تازه با او در صف موتورسواری پیوسته است، میگوید که موتور سواری را همین زمستان یاد گرفته است و دوست دارد مانند پسرها که راحت با موتر به مکتب میروند، او هم بتواند به مکتب برود.
پدر شکیلا دهقان است و خواهران و برادرانش مثل او درس میخوانند. او دوست دارد در آینده داکتر دندان شود و از این طریق برای مردمش به ویژه مردم ولسوالیاش خدمت کند.
این دو دختر دانشآموز در صنف 45 نفری درجهی هفتم و دهم را دارند. عادله هفتم است و شکیلا درجهی دهم را در صنف دارد.
با این حال هنجارشکنی آنان در سطح افغانستان بیسابقه بوده است و اکنون عکسهای آنان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشوند.
از این پیش تیم بایسکلرانی بانوان بامیان خبرساز شده بود که آنان نامزد جایزهی صلح نوبل شدند و به احتمال زیاد نامزدی آنان برای این جایزه نهایی خواهد شد.
رازق اختیاربیگ همکار این گزارش بوده است.
افزودن دیدگاه