مرد 67 ساله با عصایی که در دست دارد، برای رسیدن به هدفاش همه روزه به جز جمعه ها، ساعت 4:15 صبح از خانه بیرون میشود و از پنج منزل بالا میرود تا در کلاس درس دانشگاه حضور یابد و بتواند در رشته ای که فکر می کند برای بسیاری از همنوعان او زندگی را آسان می سازد، مدرک لیسانس خود را بدست آورد. این رشته درس او حقوق است.
داستان از جایی شروع میشود که برای مشکلات قضایی و حقوقی که برایش پیش میآید نمیتواند کاری را به تنهایی و با توانایی های فردی و یا هم همکاری های اجتماعی در این عرصه به پیش ببرد.
او با این که در زمینه حقوق کتاب های زیادی را خوانده و در این بخش خوب می داند، اما به دلیل این که سند لیسانس ندارد نمی تواند به کسی در این بخش کمک کند.
این مرد نامش محمد اکبر دلاور است و دانشجوی سمستر سوم رشته حقوق در یکی ازدانشگاه های خصوصی در کابل می باشد.
67 سال زندگی
محمد اکبر دلاور 67 سال سن دارد و درس های ابتدای خود را در لیسه سالنگ تمام کرده و بعد با سپری کردن اولین دوره امتحان کانکور وارد انستیتوت تربیه معلم تخنیکی میشود.
بعد از فراغت در اولین فرصت، به حیث معلم بخش آزمایشگاه در دانشکده ساینس جذب میشود. بعد برای مدت دو سال در زمان حکومت محمد داوود خان – 1352 تا 1357- با موفقیت در برنامه فیلوشیپ انرژی اتمی بین اللملی به مجارستان میرود. برای مدت دو سال در این کشور در مورد دستگاه تداوی سرطان آموزش می بیند و بعد از بازگشت به افغانستان مسولیتی را در شفاخانه علی آباد برعهده می گیرد.
آقای دلاور بنیانگذار فزیوتراپی در شفاخانه علی آباد میباشد و تا زمان تقاعد در این شفاخانه کار کرده است.
کار برای محرومان
این مرد بازنشسته که ماموریت حکومتی طولانی را انجام داده، پس از آن که دکانش غصب می شود و در مسیر طرح دعوا و مسائل حقوقی حکومتی قرار می گیرد، چالش های فراوانی را که هر کسی شبیه او می تواند با آن مواجه شود، درک می کند. او از آن جاست که تصمیم به تحصیل در رشته حقوق را می گیرد؛ تحصیل در سن 67 سالگی.
او در این مورد به خبرنامه گفت: “به خاطر غضب دکانم و دست گیری دامادم پایم به سارنوالی باز شد و در مورد حقوق من میفهمیدم اما به دلیل اینکه سندی نداشتم کسی بالای حرف هایم حساب نمیکرد و توان آن را هم نداشتم که وکیل مدافع بگیرم. بنا براین خواستم در این بخش سند خود را بدست بیاورم و بتوانم کمک به خود و همنوع خود کنم. مطالعهی زیادی در مورد حقوق داشتم و کتاب های زیادی در این مورد مطالعه کردم.”
آقای دلاور چهار سال است که به تعقیب یکی از قضایای خود می باشد و تااکنون به هیچ نتیجهای نرسیده است.
یگانه دلیلی که محمد اکبر دلاور خواست تا در این سن تحصیل کند، مشکلات قضایی و حقوقی بود. او هدف بزرگی دارد تا این که روزی بتواند برای مردمی که توان پرداخت هزینه های مالی برای وکلای مدافع را ندارند به طور مجانی کار کند و بتواند مشکلات خودش را نیز حل نماید.
او در مورد هدفاش به خبرنامه گفت:” سن من بالاتر از 65 سال است و در این سن من، قاضی، وکیل، والی و سارنوال شده نمی توانم. فقط می خواهم به طور مجانی از حقوق کسانی که پول ندارند، کمک کنم.”
او اکنون همیشه نشریه وزارت عدلیه را میخواند تا در مورد قوانین افغانستان خوب بداند.
دل کندن از استراحت در میان سالی
آقای دلاور دانشجوی یکی از نزدیکترین دانشگاه های خانهاش است و از ساعت 5 صبح تا 7:30 در صنف حاضر می شود. او کمتر میخوابد تا بتواند درس بخواند و در پهلوی آن در تعقیب کارهایش باشد و همچنان وقتی را با خانوادهاش سپری کند. او 6 دختر و 4 پسر دارد که کوچکترین پسرش صنف 9 مکتب است.
همه فن حریف
محمد اکبر دلاور در پهلوی اینکه تکنیسین در آزمایشگاه دانشکده ساینس بود، نسبت به علاقهای که به علم و دانش داشت یک کورس را به نام ” کورس ساینس و لسان اکبر دلاور” راه اندازی کرد. در این مرکز آموزشی تعداد زیادی از دختران و پسران آموزش میدیدند. برعلاوه کتاب هایی در این بخش نیز چاپ میکرد و بعدها تصمیم گرفت تا مکتب خصوصی را ایجاد کند
آقای دلاور بعد موسسهای را راه اندازی کرد که برای زنان و دختران جارو بافی و قالین بافی آموزش می داد. او در زمان طالبان با کمک یونیسف سه مکتب خصوصی را ایجاد کرد که برای دانش آموزان کتابچه و قلم نیز توزیع می کردند.
در سال 1382 آقای دلاور شروع به ساخت میز و چوکی نمود که بعد آن را در ولایت های بامیان و زابل برای مکاتب توزیع می نمودند.
آقای دلاور نیز یک شرکت ساختمانی به نام”نور آفتاب” داشت که در این شرکت تنها دو یا سه پروژه کار کرده است. او در عین حال، در سالنگ از زمین های پدریاش قسمتی را به مدرسه و یک کلینیک حیوانی واگذار کرده است.
این مرد با همه فعالیت های که نزدیک به هفت دهه عمرش انجام داده، حالا کمر بسته تا در کهن سالی حقوق بخواند و بتواند علاوه بر این که به خود و خانواده اش کمک می کند، به شهروندان نیازمند دیگر افغانستان نیز کمک نماید؛ امری که خود می تواند الگوی برای نسل جدید و قدیم افغانستان باشد. نسلی که نیاز دارد تا با تمام چالش های موجود در داخل کشور، با انگیزه تر و فراتر از افراد معمولی کشورهای دیگر که در درون منازعه نیستند، به تحصیل و آموزش روی آورند.
افزودن دیدگاه