وقتی کسی در حقتان بدی میکند، اولین چیزی که به ذهنتان میرسد، انتقام گرفتن است. تصور ما این است که با وارد کردن ضربهای مشابه به آن فرد، احساس بهتری پیدا خواهیم کرد.
با این که این کار باعث میشود خود بیمارمان برای مدتی کوتاه حال بهتری پیدا کند، ولی در طولانی مدت اینطور نخواهد بود. انتقام گرفتن رفتارهایی که به شما آسیب میرساند را از بین نمیبرد، فقط باعث تداوم رنج میشود.
تمرکز بر صلح
تنها راه متوقف کردن انتقامجویی، دست کشیدن از آن و پذیرفتن است. احساسات بد را با طرز فکر متضاد آن جایگزین کنید، این تنها راه است! باید خودتان را بالاتر بکشید و بگذارید این احساس بد همانجا بماند.
انتقام مثل یک سنگ نوردی است که فرد با زور آن را به بالای تپه کشانده است، ولی برمیگردد و باشدت بیرحمانه به خود فرد برخورد میکند.

خوب زندگی کردن
اگر به آن فرد نشان دهید عمل نادرست او تغییری در زندگی شما ایجاد نکرده است، عصبانیترش خواهید کرد.
چرا باید بدون اجاره دادن در مغز شما زندگی کند؟ دلیلی وجود ندارد که وقت و انرژی گرانبهای خودتان را صرف نگران شدن برای کسی کنید که هیچ اهمیتی ندارد.
تلافی کردن شما را تبدیل به همان چیزی میکند که به شما آسیب زده است. اگر روی انتقام گرفتن تمرکز کنید، زخمهایتان را تازه نگه خواهید داشت.
به دنبال انتقام نباشید
بهترین انتقام گذشتن و فراموش کردن است. نباید بگذارید دیگران از تماشای رنج کشیدن شما لذت ببرند.
تنها کسی که قدرت کنترل او را داریم، خودمان هستیم. باید بپذیرید که قادر به کنترل دیگران نیستید. با انتقامجویی در واقع دارید برای تخریب زندگیتان در طولانیمدت برنامهریزی میکنید.
هیچ انتقامی کاملتر از بخشش نیست. انتقام به هر شکلی مسموم است.
انتقام پسندیده و لازم
اسلام با هرگونه ظلم و تعدی به فرد یا جامعه مخالف است، از اینرو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امری ممدوح و گاه واجب میشمارد.

چرا به انتقام نیاز دارید؟
شما قدرت آن را دارید که از هر چیزی که شما را اذیت میکند، بگذرید. این کار قدرتمندتر از چیزی است که تصور میکنید با هر دست که بدهی، با همان دست پس خواهی گرفت. کار ما زمانی عمل میکند که خودمان را از آن چرخهی بد بیرون کنیم. صبر، فضلیت اخلاقی بسیار مهمی در این شرایط است.