زهرا خاوری دانشجوی سال پنجم دانشکده دامپزشکی دانشگاه کابل خودکشی کرد. این دانشجو پس از آن دست به خودکشی زد که برای پنجمین بار، پایاننامه تحصیلیاش از سوی استاد راهنما رد شده بود.
زهرا خاوری به روز یک شنبه(۲۸ عقرب) با خوردن مرگ موش دست به خود کشی زد. فاطمه خاوری خواهر این دانشجو به خبرنامه گفت: «زهرا بعد از خوردن مواد سمی (مرگ موش) به شوهرم تماس گرفته و با او خداحافظی کرده است. پس از آن دیگر موبایلش خاموش شد.»
در همین حال هم اتاقیهای زهرا میگویند که با گذشت هر ساعت از روز یک شنبه، حالت این دانشجو به وخامت گراییده و با درخواست از مدیریت خوابگاه دخترانه دانشگاه کابل، آنان در قسمت انتقال او به مرکز صحی کم کاری کردهاند.
یکی از هماتاقیهای این دانشجو که نخواست نامی از او گرفته شود به خبرنامه گفت: «با گذشت هر ساعت وضع زهرا خراب میشد و شدیدا حالت تهوع داشت. وقتی ما از مدیریت لیله خواستیم که او را به شفاخانه انتقال دهد. اما او را به مرکز صحی نبردند.»
دانشجویان میگویند بعد از آن که مدیر خوابگاه دخترانه این دانشگاه برای انتقال این دانشجو به شفاخانه کاری نکردند، آنها او را به شفاخانه انتقال دادند.
جلیلیه خاوری عمه این دانشجو به خبرنامه میگوید که “مسوولان خوابگاه دخترانه دانشگاه کابل از وضعیت صحی زهرا با خبر بودند، ولی کم کاری آنان سبب شده که زهرا با خوردن مواد سمی به صورت تدریجی بمیرد.”

پایاننامهی زندگی
آخرین موضوع پایان نامه تحصلیی زهرا خاوری (تغذیه و پرورش جوجه مرغ) بوده که از چهل و پنج روز پیش کار پرورش مرغ را شروع کرده بود. خواهر زهرا میگوید او کار پرورش جوجه مرغ را بعد از آن آغاز کرد که موضوع قبلی پایان نامهاش که پیرامون علف بود و از سال گذشته روی آن کار میکرد، از سوی استادش رد شد.
فاطمه میگوید: «زهرا با ختم شدن درسهایش از زمستان در مورد علف و تغذیه حیوانات تحقیق کرده و در دایکندی، خودش گوسفند و مرغ پروش میداد. جوجه های مرغ را در سرمای زمستان دایکندی با هزاران درد و غم کلان کرد. مونوگرافش را تحویل استاد داد؛ اما آن مونوگراف را استادش رد کرده و زهرا را مورد تحقیر و توهین قرار داده بود.»
به گفته عمهی زهرا، این استاد با عصبانیت ورقههای تحقیق زهرا را مچاله کرده و به طرف زهرا پرتاب میکند.
با این حال جلیله خاوری اضافه میکند که زهرا بعد از آن با کرایه نمودن یک اتاق در کوته سنگی در یک سمت این اتاق مرغ را پروش میداد و با کشیدن پرده در قسمت باقی مانده خودش زندگی میکرد و از جوجه مرغها مراقبت میکرده است.
جلیله خاوری اضافه میکند: «در ابتدا زهرا در کوته سنگی با پرداخت ۶ هزار افغانی در ماه اتاق کرایه کرده بود و نتیجه این دامداری را به استاد طنین که استاد راهنمایش بود، تحویل داده بود، اما این استاد برای بار دیگر زهرا را مجبور کرده بود که در محوطه دانشکده مرغ پروش دهد تا با چشمان خود ببیند.»

همصنفیهای زهرا میگویند، استاد گل محمد طنین استاد راهنمای زهرا، بعد از چند مرتبه ردکردن پایاننامه زهرا او را وادار کرد تا مرغ را در داخل دانشگاه پروش دهد. زهرا برای این کار، کانتینری که در دانشکده وجود داشت را جهت تربیه جوجه مرغهایش برای تهیه تحقیقات، رنگ کرد و با خرید جوجه مرغ به پرورش آن اقدام کرد، ولی باز هم این استاد، پایاننامهاش را تایید نکرد و تنها او را تحقیر کرد، تا اینکه زهرا مجبور به خودکشی شد.
از خانوادهای فقیر و زحمتکش
زهرا خاوری 25 سال داشت و فرزند دوم یک خانواده پرجمعیت با وضع اقتصادی پایین بوده است. او چهار خواهر و چهار برادر دارد.
پدرش دهقان است. فاطمه خاوری خواهر بزرگ او میگوید، زهرا به دانشکده دامپزشکی راه یافت و با سختی تمام به تحصیل مشغول بود. خاوری اضافه میکند: «ما با توجه به وضع اقتصادی پدرم، من و شوهرم، از او حمایت میکردیم و تلاش میکردیم که نیازمندیهای او را برآورده سازیم.»
زهرا برای پرورش مرغ و تکمیل پروژهاش، چیزی در حدود ۶۰ هزار افغانی هزینه میکند. خواهر زهرا خاوری میگوید که تمام دغدغه و مشغلههای فکری زهرا، تکمیلکردن پروژه تحقیق و پایان نامهاش بود.

تلاشهایی که رد شد
همصنفان زهرا و کسانی که از دانشکده دامپزشکی فارغ شدهاند میگویند که تحقیق زهرا از کیفیت عالی برخوردار بود اما به دلایل نامعلومی هر بار پایاننامه او از سوی این استاد رد میشد.
به تاریخ 27 عقرب زهرا برای چندمین بار از پایان نامهاش دفاع کرد اما این بار نیز تلاشهایش از سوی استاد راهنما رد شد. روز بعد خبر خودکشی او منتشر شد که با خوردن مواد سمی به زندگی خود پایان داد.
زهرا در آخرین لحظات زندگی خود با تعدادی از دوستانش تماس گرفته و خداحافظی کرده بود.
امید به آینده
زهرا با زحمتی که برای پروش مرغ کشیده بوده، به گفته خواهرش از چندین جای درخواست کار دریافت کرده بود. یکی از آنان درخواست کار، برای یک فارم پرورش مرغ بوده است.
عمه زهرا میگوید: «زهرا با آن که نگران ردشدن پایاننامهاش بود؛ اما از طرفی شاد بود و میگفت: عمه بعد از ختم دانشگاه برای خودم کار میکنم و از حالا یک فارم مرغداری از من خواسته که با آنان کار کنم.»

او با تجربه خوبی که در این زمینه داشت بسیار امیدوار بود تا بتواند پس از پایان تحصیل، بتواند وارد بازار کار شود و بخشی از مشکلات اقتصادی خانوادهاش را برطرف کند.
دادخواهی دانشجویان
صبح امروز دانشجویان دانشگاه کابل تظاهرات بزرگی را در داخل محوطه این دانشگاه برای دادخواهی او انجام دادند.
این دانشجویان خواهان محاکمه این استاد راهنما و مدیر خوابگاهی شدند که در انتقال این دانشجو به شفاخانه، بیتوجهی و سهلانگاری کرده است. آنها هم چنین خواستند تا کمیتهای تشکیل شود تا در مورد دلایل خودکشی این دانشجوی جوان تحقیق کند.
سرپرست وزارت تحصیلات عالی با حضور در میان دانشجویان وعده داد تا به خواستههای آنان رسیدگی خواهد شد. به گفته او، استاد راهنمای این دانشجو نیز در بازداشت است. هرچند که پیش از این نیز مواردی از خودکشی دانشجویان در دانشگاههای ولایات مختلف و از جمله دانشگاه کابل رخ داده اما هرگز وضعیت این دانشگاهها و دلایل روی آوردن دانشجویان به خودکشی، به صورت جدی و دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است.

بدن بیجان زهرا خاوری که چند سال قبل با هزاران امید و آرزو برای تحصیل در دانشگاه و ساختن آیندهای بهتر برای خود و خانوادهاش از دایکندی به کابل آمده بود، عصر امروز به سوی زادگاهش برده شد تا به خاک سپرده شود.