سعدالله و فوزیه زوج جوانی هستند که از مدتی به این سو در کنار جادهای که از پهلوی زیارت شاه دو شمشیره کابل میگذرد، نشستهاند و در کنار هم، کفش ( بوت) رنگ میکنند.
قصهی زندگی این دو زوج جوان پر از غصه است اما با این حال، این زوج جوان در کنار یکدیگر برای حل مشکلات زندگی تلاش میکنند و اینگونه در مرکزیترین نقطه شهر کابل نشستهاند و با رنگکردن کفشهای مردم، میخواهند درآمدی داشته باشند تا با این درآمد، گوشهای از مشکلات زندگی مشترک خود را حل کنند. زندگی مشترکی که مدتی است، بیماری این زن و شوهر و مشکلات اقتصادی، بر روزهای خوش آن سایه افکنده است.
بیماری زن و شوهر
فوزیه خانمی 20 ساله است. روزهای سخت زندگی او و همسرش زمانی آغاز شد که با مراجعه به داکتر متوجه میشوند که شوهرش سعدالله، به بیماری زردی سیاه دچار شده است.
بیماری هپاتیت یا زردی سیاه، یکی از مرگبارترین بیماریهایی است که مردم در مورد آن کمتر آگاهی دارند. از این بیماری به عنوان ” کشنده خاموش” هم یاد میشود. چون در برخی موارد، هیچ نشانهای از آن ظاهر نمیشود تا زمانی که کاملا به بیمار آسیب برساند. آمار دقیقی از شمار مبتلایان به این بیماری در افغانستان وجود ندارد اما به گفته پزشکان، تعداد مبتلایان به این بیماری در حال افزایش است.
فوزیه به خبرنامه میگوید، زمانی که برای درمان بینی شوهرش به بیمارستان مراجعه کردهاند، داکتران به او گفتند که شوهرش بیماری زردی سیاه دارد. اما این زوج جوان، توان مالی درمان زردی سیاه را ندارند. علاوه بر اینکه فوزیه هم مبتلا به بیماری مِرگی ( تشنج) و محرقه است.
به گفته فوزیه، او و شوهرش حالا بوت رنگ میکنند تا بتوانند هزینه درمان بیماریشان را تامین کنند. او میگوید که تاکنون 32 هزار افغانی به خاطر معاینه خرج کردهاند اما تنها توانستهاند بخشی از داروها و هزینههای درمانشان را تامین کنند.
روزهای دشوار زندگی
فوزیه با سعدالله که پسر کاکایش است، در حدود 19 ماه قبل ازدواج کرده است. او میگوید که جشن عروسی بسیار سادهای داشتند و خانوادهاش تنها یک لباس سفید و یک لباس سبز برایش خریدند و اینگونه زندگی مشترکشان را شروع کردند.
مهریه او 180 هزار افغانی بوده که آن را هم برادر کلانش از او گرفته و به قول فوزیه برای خودش خانه گرو کرده است. فوزیه در این مورد میگوید که ” وقتی به او گفتم این پول را چرا گرفتی، به من گفت که من تو را بزرگ کردم و این حق زحمات من است.”
سعدالله پیش از این جلد جواز سیر و پرچم را در نقاط مختلف شهر کابل میفروخته اما از وقتی که داکتران بیماری او را تشخیص دادهاند، او از کار کردن در زیر نور آفتاب منع شده است. اما حالا مجبور است تا به اتفاق همسرش در کنار سرک بنشیند و برای تامین هزینه درمانش کار کند.
این زن و شوهر اما با تمام این روزهای سخت زندگی، هنوز هم با امید و تلاش زیاد در کنار کار میکنند تا بتوانند با کمک هم، از این روزهای دشوار زندگی عبور کنند.
مرگ فرزند
اما زندگی این دو زوج جوان قسمت دشوارتر و تلختر دیگری نیز داشته است. بخشی که شاید بیشتر از این بیماریهای مداوم و خطرناک، آنها را زجر داده است.
فوزیه میگوید که تا همین چند ماه پیش هم از بیماری محرقه خود آگاهی نداشت. تا وقتی که تنها کودک خود را به دلیل همین بیماری از دست داد و از آن پس، غم از دست دادن فرزند هم بر دل او سنگینی کرد.
در انتظار یاری شهروندان
سعدالله همسر فوزیه در حالی که بوتی را برای رنگ کردن در دست دارد از مشکلات اقتصادی زندگی خود میگوید. او میگوید که در منطقه کارته نو شهر کابل، در یک خانه کرایی زندگی میکند و ماهانه 1 هزار افغانی باید کرایه خانه بدهد.
او میگوید که برای درمان، از خویشاوندان خود هم درخواست کمک کرده اما نتوانسته از این طریق هم برای درمانش پولی تهیه کند.
سعدالله و همسرش فوزیه، را همه روزه میتوان در کنار زیارت شاه دو شمشیره کابل دید که در کنار یکدیگر نشستهاند تا از رنگکردن بوتهای مردم، پولی تهیه کنند. درآمدی که تنها شاید بتواند نیازهای روزمره این دو زوج جوان را رفع کند و برای درمان بیماری و هزینههای سنگین زندگی از جمله کرایه خانه، یقینا کافی نیست.
سعدالله و فوزیه، با همت بزرگی که دارند این روزها به بوتهای شهروندان رنگ و روی تازهای میبخشند، اما نیاز است تا دیگر شهروندان نیز با درک مسوولیت انسانی خود نسبت به نیازمندانی که در اطرافشان زندگی میکنند، دست یاری به این زوج جوان بدهند که این روزها هم با مشکلات اقتصادی شدید دست و پنجه نرم میکنند، هم با بیماریهای کشنده و هم با غم از دست دادن فرزند.
ابوذر ملک نژاد همکار این گزارش بوده است.
افزودن دیدگاه