در یک روستای دورافتاده، قتلی هولناک رخ داده است. تنها مظنونان، پنج نفر از اهالی روستا هستند: علی، سارا، محمد، فاطمه و حمید. کارآگاه باهوش روستا به دنبال سرنخهایی برای حل این معما است.
در حین تحقیقات، کارآگاه متوجه نکات عجیبی میشود:
- علی میگوید: “من قاتل نیستم، اما میدانم قاتل چه کسی است.”
- سارا میگوید: “من قاتل نیستم، اما علی دروغ میگوید.”
- محمد میگوید: “من قاتل نیستم، اما سارا و علی هر دو دروغ میگویند.”
- فاطمه میگوید: “من قاتل نیستم، اما محمد فقط در مورد یکی از دو نفر قبلی راست میگوید.”
- حمید میگوید: “من قاتل هستم.”
با این اطلاعات، کارآگاه باید هویت قاتل واقعی را پیدا کند.
سوال: قاتل چه کسی است؟
راه حل:
فرض کنید حمید راست میگوید و او قاتل است. در این صورت، گفتههای فاطمه نیز درست میشود، یعنی محمد فقط در مورد یکی از دو نفر قبلی (علی و سارا) راست میگوید.
حال دو حالت وجود دارد:
حالت اول: محمد در مورد علی راست میگوید.
در این حالت، علی دروغ میگوید و قاتل نیست. اما این تناقض با فرض اولیه ما (قاتل بودن حمید) دارد.
حالت دوم: محمد در مورد سارا راست میگوید.
در این حالت، سارا دروغ میگوید و قاتل نیست. اما این تناقض با گفتههای محمد دارد، زیرا او میگوید سارا و علی هر دو دروغ میگویند.
از آنجایی که هر دو حالت به تناقض میرسند، فرض اولیه ما (قاتل بودن حمید) غلط است.
بنابراین، حمید دروغ میگوید و قاتل نیست. با بررسی گفتههای باقی افراد، به این نتیجه میرسیم که:
- علی راست میگوید و قاتل نیست.
- سارا دروغ میگوید.
- محمد راست میگوید و سارا قاتل است.
نتیجه:
.
.
.
.
.
.
.
.
قاتل سارا است.
نکته:
این معما نمونهای از یک معما با منطق استنتاجی است. در این نوع معماها، با استفاده از اطلاعات داده شده و استدلال منطقی، به راهحل نهایی میرسیم.
افزودن دیدگاه