فرزانه واحدی، عکاس افغان برنده جایزهی برتر انتاریو 2016، در کانادا شد. جوایز این دور، در شش دسته تقسیم شده بود که فرزانه، توانست در دستهی «طراحی و هنرهای خلاق» از میان 107 رقابتکننده از کشورهای مختلف جهان، این جایزه را به دست آورد.
فرزانه از نخستین عکاسان حرفهای زن درافغانستان میباشد که برای پنجمینبار جایزه برتر عکاسی را میگیرد. او تحصیلات اش را در کانادا به پایان رسانده و حالا نیز از دورترین و جنگی ترین نقاط افغانستان عکس میگیرد.
دنیای زیبا
فرزانه در سال 1984 در قندهار متولد شده و در شش سالگی با خانواده اش به کابل آمده است. او در زمان حکومت طالبان در افغانستان، دخترخانم نوجوانی بوده که بخاطر نپوشیدن برقع مورد ضرب و شتم قرار گرفته است؛ کاری که باعث شد او پس از سقوط طالبان مستندی از زندگی زنان افغان و پوشیدن برقع بسازد.
واحدی در زمان طالبان توانست با شرکت در یک مدرسهی زیر زمینی همراه با 300 دانشآموز دیگر در یک منطقه مسکونی در کابل درس بخواند.
با پایان دوره طالبان در سال 2001 در افغانستان، دوره لیسه را در یکی از مکاتب کابل شروع میکند.
اولین گامهای واحدی در عرصهی عکاسی از انستیتیوت عکاسی خبری آینه (AINA) که برای آموزش عکاسی برای زنان و مردان افغان در کابل راهاندازی شده بود، آغاز شد. در اوایل سال 2002 او درجمع 15 عکاس قرار گرفت که از میان 500 متقاضی برای یک دوره آموزشی انتخاب شده بودند.
او اولین عکاس زن افغان بود که برای کار در خبرگزاری فرانسه ( AFP) استخدام شد. او پس از آن در اسوشتید پرس(AP) نیز به عنوان عکاس مستند کار کرد.
خانم واحدی در سال 2007 موفق به دریافت بورس تحصیلی در بخش عکاسی خبری در کالج لویالیست کانادا شد.
مستند فرزانه از زندگی زنان و برقع پوشیدن توانست در سال 2008 جایزه معتبر نشنل جیوگرافیک ( National geographic) را بدست آورد.
فرزانه بعد از بازگشت در سال 2010 از طریق انستیتیوت جامعه باز حمایت شود. واحدی به عنوان یک زن با استفاده از دسترسی که به زنان افغان داشت، بر روی زنان افغان و نقش آنها در جامعهی سنتی افغانستان، تمرکز کرد. از جمله روی زنان روسپی و زنان که برای “جرایم اخلاقی” زندانی شده بودند.
دلدادگان رقیب
فرزانه واحدی، همسر مسعود حسینی، عکاس مشهور افغان است. مسعود در سال 2012 با عکسی که از یک بمبگذاری انتحاری در جریان عزاداریهای عاشورای در کابل گرفته بود، برنده جایزه پولیتزر شد؛ جایزه ای که معتبرترین در عرصه خبرنگاری پنداشته می شود و در تاریخ معاصر افغانستان شاید مسعود تنها خبرنگار باشد که آن را به دست آورده است.
این زوج عکاس در کنار زندگی مشترک و عشق و محبت خانوادگی، رقبای جدی نیز بوده اند. مسعود میگوید که “با وجود که در اوایل زندگی، روی عکسها و کارهای یکدیگر بحث و نظرخواهی میکردیم، اما وقتهایی هم بود که حس رقابتمان گل میکرد.”
حسینی گفت که ” رقابت کار خیلی خوبی است. اما راه عکاسی من و فرزانه دیریست که جدا شده. من راه عکاسی خبری را ادامه دادم در حالی که فرزانه راه عکاسی مستند را در پیش گرفته است و این باعث شد که در کار مان تفاوت آید و حس رقابت اندکی در میان دو یار ضعیف شود.”
مسعود در مورد کارهای فرزانه میگوید، که من به عنوان یک عکاس به کارهای فرزانه، دختر خانمی که برای اولین بار، رنج زنان افغان را با لینز دوربیناش بازتاب داد و صدای این زنان را بلند کرد، افتخار میکنم.
اما انگار زندگی دو عکاس، زندگی دشواری باشد؛ چون خیلی وقتها پیش آمده که این دو زوج جوان فرصت با هم بودن را برای مدتی نداشته اند. با آن هم آنان زندگی مشترک متفاوت و دیدنی را تجربه می کنند و 11 سال است که با حرفهی جذاب و متفاوت شدن به عنوان دو عکاس برتر زندگی مشترکی را ادامه می دهند.
افزودن دیدگاه