مجیب مشعل، گزارشگر نیورکتایمز، روز شنبه (19 دلو) گزارشی را در رابطه به جرایم و دزدیهای اخیر در کابل با عنوانِ «پولیس با انتحاریها میجنگد؛ اما، آیا آنها میتوانند با جرایم مبارزه کنند؟» نوشته است. مشعل گزارش خود را با یک فکاهی(meme) شروع نموده و در باره عکسی نوشته که انگار در عینحالیکه خندهدار بوده، مسئله نیز بوده است. در آن نوشته شده بود: «خبر عاجل؛ دزدها اموال یک انتحاری را در کابل به سرقت بردند. آنها واسکت انتحاری، مواد انفجاری و ۲۰۰۰ افغانی(حدود 25دالر) را از وی به سرقت بردند.» مشعل در آخر همین پاراگراف دوباره تأکید میکند که این یک شوخی است. اما، بعد از چند روز، این شوخی سرخط خبرها در شبکههای اجتماعی و برخی از رسانههای داخلی افغانستان شد.
دقت در خبررسانی
دقت در منبع، مکان، زمان و عاملان خبر از اولویتهای کار ژورنالیسم خبری است. وقایع و رخدادها به عنوان رکن اساسی در خبر، در یک زمینه اتفاق میافتد. بنابراین، کار ژورنالیست مطرح نمودنِ یک رخداد و بعد بررسی وقایع در حاشیهی آن رخداد است. اما امروزه در عصرِ استیلای سرعت و شایعه، بسیاری از رسانهها با سرعت سراغ شایعه میروند، و بدتر اینکه از شایعه خبر میسازند. چنانچه یکی از خبرگزاریها، این شوخی اخیر را در قالب خبرهای روز چهارشنبه (23 دلو) چنین نشر نمود: «یک مقام امنیتی در کابل می گوید که دزدان در کابل از جیب یک فرد انتحاری مقدار ۲۰۰۰ افغانی و ریموت کنترول بمبش را به سرقت بردند… به گفته مقامات سارقین در شهر کابل ریموت کنترول یک جلیقه انتحاری و ۲۰۰۰ افغانی (حدود ۲۵دالر) را از نزد فرد انتحاری به سرقت بردند.» این رسانه، خبر را از قول مقامات امنیتی نشر نموده و هیچ منبع و آدرسی از نیورکتایمز در آن ذکر نکرده، که انگار این خبر از تولیدات خبری خود این رسانه است.
رسانهی دیگری نیز در همین روز (23 دلو) این شوخی را با عنوانِ «مقام پوليس كابل میگويد دزدان در كابل از جيب يك فرد انتحاري 2000 افغاني و ريموت كنترول بمبش را به سرقت بردند.» این خبرگزاری نیز از قول یک مقام پولیس کابل این خبر را نشر کرده، و البته در متنِ خبر از رسانهها در کابل یادآوری کرده، اما نگفته است که منبع خبر کدام رسانه بوده است. آنچه در این خبر، بهطوری نمونه از دو این رسانه که بایستی به آن توجه بیشتر نمود، مسئله منبع خبر است.
افغانستان درگیر منازعه است و در وضعیتِ منازعه و جنگ چیزی که بیشتر از همه آسیب میبیند، اعتماد است. مردم نه در نفس خبر، بلکه به منبع خبر اعتماد میکنند. بنابراین، هیچ خبری برای مردم دقیق نیست، مگر اینکه به منبع خبر اعتماد داشته باشند.
اکنون منبع بسیاری از خبرهای رسانهها، از منابع نیروهای امنیتی است. اما به دلیل وضعیت نظامی و استثنائی، معمول است که در بسیاری موارد، نامی از منبع برده نمیشود، ولی یادآوری میشود که منبع یک مقام امنیتی بوده است. به گفته برخی از آگاهان، این مسئله باعث شده که بعضی رسانهها از این مورد سوءاستفاده نمایند. طوریکه که هر خبری را از یکجایی کاپی میکند، بیهیچ تحقیق و بررسی، آن را به یک منبع نامعلوم ارجاع میدهند و نشر میکنند.
رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی اکثرا شهروندان و کاربران افغان را تبدیل به خبرنگاران و گزارشگرانِ فعال در صحنه نموده است. شبکههای اجتماعی سبکِ سنتی ژورنالیسم را به چالش کشانده است. سرعت و شایعه بارزترین وجهِ این جهانِ مجازی است.
وقتی خبرِ دزدی به دلیل ماهیتِ طنز و شوخیاش در شبکههای اجتماعی در افغانستان، بهطور گسترده به نشر رسید و تبدیل به یکی از خبرهای مهم روز در شبکههای اجتماعی شد، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی، از جمله برخی از ژورنالیستان آزاد و مستقل نیز بیتوجه به واقعیت، آن را به عنوان خبر بازنشر نمودند و بدون اینکه به واقعیت آن توجه نمایند یا به سراغ منبع این خبر بروند، طوری آن را نشر و پخش نمودند که انگار واقعیت است. به طور نمونه: یکی از خبرنگاران آزاد و فعال در شبکههای اجتماعی، خبر دزدی از فرد انتحاری را در توییتر خود بازنشر نمود، البته با نقل قول از نیورکتایمز.
یکی دیگر از ژورنالستان و تحلیلگران سیاسی نیز در صفحهی فیسبوک خود این خبر را از رسانهای بازنشر نموده در آن رسانه نیز منبع خبر نامعلوم است. این مجموعه نمونه های اندکی از بازنشر یک خبر دروغ در روزهای گذشته در رسانه های اجتماعی حتی توسط صفحات و شخصیت های پرمخاطب و بیننده افغانستان می باشد.
سرعت و شایعه در رسانههای اجتماعی
یکی از کاربران شبکههای اجتماعی در صفحه توییتر خود نوشته است: از توییتهای پشتسرهم دوستا درباره «همو دزدی که د شار کابل جیب انتحاری ره زده» میتوان نتیجه گرفت که فضای مجازی افغانستان چقدر مستعدکمپینهای دیسانفورمشن است؛ اطلاعات غلط چه راحت دست به دست و بلافاصله همهگیر میشود؛ کاربران چه زود فریب شایعه را میخورند؛ کسی به دنبال صحت و سقم خبر نیست.»
https://twitter.com/Jalilpa/status/1227652171338047493?s=20
چنانچه چندی قبل نیز ویدیوی از جریانِ سنگسار یک زن در ولایت غور، در شبکههای اجتماعی بهطور گسترده نشر و پخش شد، اما بعداً کمیسیون حقوق بشر افغانستان در گزارشی نوشت که این مورد در سالهای قبل اتفاق افتاده است، اما ویدیوهای آن اخیرا، بازنشر می شد.
همانگونه که برای چند روز عکسهای از چند شیر لاغر در شبکههای اجتماعی به طور گسترده نشر شد و ادعا شد که مربوط به باغ وحش کابل است. کمپینی هم در زمینه با عنوانِ «در باغ وحش کابل شیرها روزگار مناسب ندارد» در شبکههای اجتماعی راهاندازی شد که بعداً معلوم شد که آن عکسها از یک باغ وحشی در کشور سودان است.
شایعه خبر درگذشت یا فوت برخی از چهرههای شناختهشده، رهبران سیاسی و جهادی، هنرمندان معروف هر از چندگاهی در شبکههای اجتماعی نشر و پخش میشود. این نوع شایعات برای بسیاری از مخاطبان در شبکههای اجتماعی در افغانستان مسئله ایجاد نمیکند که آن را آسیبشناسی نمایند و پیامدهای آن را جدی بگیرند. در حالیکه نتیجهی یک تحقیق ۱۱ ساله مؤسسه تکنولوژی «ماساچوست» بر روی ۱۲۶ هزار فیکنیوز منتشر شده، در توییتر نشان داده که اشتیاق مردم برای باز نشر اخبار غیرموثق، 70 درصد بیشتر از اخبار واقعی است و بهطور نسبی اخبار واقعی به ندرت توسط ۱۰۰۰ نفر به اشتراک گذاشته میشود، در حالی که اشتراکگذاری محبوبترین اخبار غیرواقعی و کذب بیش از ۱۰۰ هزار بار است. نتیجه این تحقیق می رساند که آن چیزی که کمترین ارزش را در بین مردم دارد این است که آیا خبری را که به اشتراک میگذارند حقیقت دارد و مستند است! آنچه برای مردم اهمیت دارد؛ رد و بدل کردن اطلاعات جذابی است که تنها دیده یا شنیدهاند.
رسانهها و چالشها
بعداز سقوط طالبان و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی یکی از دستاوردهای این نظام جدید، رشد و گسترش رسانههای آزاد، گسترش آزادی بیان و همگانیساختن اطلاعات و اخبار در افغانستان قلمداد میشود. رسانهها به عنوان یک بازوی قوی در اطلاع رسانی دقیق و بیطرف در جهانِ امروزی از جایگاه بالایی برخوردار میباشد.
در افغانستان نیز چالشهای زیادی در راستای خبررسانی وجود دارد. نبردهای مسلحانه و خشونتهای عریان علیه مردم از جمله خبرنگاران در سالهای اخیر مشکلات رسانهها را بیشتر نموده است. از سوی دیگر، هرازگاهی از سوی حکومت نیز علیه رسانهها انتقاداتی شده است؛ چنانچه رییسجمهور غنی، در سال 1395، در یک نشست رسمی خطاب به نیروهای امنیتی، گفته بود که: از رسانهها باد میبرآید. اخیراً نیز به تعداد 20 رسانه با امضای نامه اعتراضی، از چالشهای دسترسی به اطلاعات، از حکومت افغانستان انتقاد نموده بودند که با رسانهها دو پهلو برخورد میکنند. با اینهمه این چالش اما انتظارات عمومی از رسانهها در افغانستان مسوولیت آن ها را سنگین تر کرده تا با خبررسانی دقیق از حوادث و رخدادها، در گام نخست اعتماد مردم را به خود جلب نمایند، و در گام بعدی با آگاهیدهی و اطلاعرسانی دقیق و به موقع همچون نیروی تأثیرگذار بر سیاستها و برنامههای حکومت عمل نمایند.
چالش فیک نیوز
فیک نیوز یکی از چالشهای عمده در راستای اطلاعرسانی در عصر رسانه های اجتماعی است. جدا از رسانه های اجتماعی در سال های اخیر، پس از روی کارآمدن دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، برخی از رسانه های بزرگ آمریکا نیز متهم به پخش خبرهای دروغ از سوی آقای ترامپ شده است. دونالد ترامپ، در سال 2016م، به 10 رسانه که بارها در باره او توییت کرده بود، «جایزه فیک نیوز» داد. ترامپ با این کار خود در واقع به رسانههای جریان اصلی آمریکا حمله نمود و به این جهت، بسیاری ها در آمریکا باور دارند که آقای ترامپ با رسانه ها برخورد سیاسی کرده است. اما برخی دونالد ترامپ را به دلیل گفتار نامعمول و به خاطر بیاعتمادیاش به رسانههای جریان اصلی ستودند.
پیدایش رسانههای اجتماعی عامل اصلی تولید فیک نیوز پنداشته می شود. منتقدانِ فیسبوک و توییتر معتقدند که این شبکهها به این هدف ساخته شدهاند که اطلاعات جعلی منتشر کنند. اطلاعاتی که این شبکهها منتشر میکنند، بیش از اینکه به راست بودن آن بستگی داشته باشد، به احساسات و واکنشهای عاطفی مخاطبان بستگی دارد.
تا چند سال قبل مفهوم فیک نیوز در رسانهها آنچنان شناخته شده نبود و چالش عمده به حساب نمیرفت، اما اکنون شبکههای اجتماعی با این سرعت و شایعه، فیک نیوز را تبدیل به چالش اصلی در راستای اطلاع رسانی نموده است. باآنکه شرکتهای بزرگی همچون «گوگل» و «فیسبوک» در سالهای اخیر، نرمافزاریهای را برای تشخیص اخبار جعلی راهاندازی کردهاند، اما از آنجایی که تشخیص چنین پدیدهای از توان ربات و نرمافزار خارج است، نتیجهی مطلوبی حاصل نشده است. بنابراین، بیش از هر وقت دیگر دانش، سواد رسانهای و دقت بیشتر لازم است؛ آنهم در کشوری مثل افغانستان که سطح سواد پایین است. با اینهمه سرعتِ حوادث و اتفاقات در افغانستان، رسانهها را با مشکلات زیادی مواجه میسازد. با همهی اینها، اما فارغ از رسانههای همگانی که در مواردی دچار خطایهای فنی میشوند، فضای رسانههای اجتماعی افغانستان با چالش جدی اخبار جعلی روبهرو است؛ امری که در بلندمدت میتواند به مشکل بزرگ برای افکار عمومی افغانستان تبدیل گردد. این میئله مهم است، از این جهت که وقتی اینچنین موارد در موضوعات مهمتر و حیاتیتر همگانی شود و بعد از مدتی معلوم گردد که شایعهای بیش نبوده، دیگر رسانهها به ویژه رسانههای اجتماعی همان میشود که رییسجمهور غنی گفته بود.
افزودن دیدگاه