گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان در سال ۲۰۱۷، پس از توافق صلح با حکومت این کشور به کابل بازگشت، او یکی از معدود رهبران باقیمانده مجاهدین است که نقش بهسزایی در تحولات تلخ افغانستان در چهار دهه گذشته داشته است. روایت او میتواند گوشههایی از تاریخ گذشته و آینده افغانستان را روشن کند. آقای حکمتیار حالا در گفتوگویی با شبکه خبری طلوعنیوز حاضر شده و مجری این شبکه نیز سوالات خود را بیپرده از او پرسیده است. رهبر حزب اسلامی در این گفتوگوی ویژه در مورد گذشته، حال و آینده افغانستان، روند صلح این کشور و برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری سخن گفته است. خبرنامه نکات مهم این گفتوگو را در این گزارش برجسته کرده است.
حضور ملا برادر در دور جدید گفتوگوهای طالبان و امریکا
گلبدین حکمتیار در مورد جدیترین مذاکرات بین فرد شماره دو طالبان(ملا عبدالغنی برادر) با طالبان در دوحه قطر گفته که این یک پیشرفت خیلی بزرگی است که فرد شماره دو طالبان که به صلحخواه معروف است، با نماینده امریکا گفتوگو میکند.
طالبان خواهان جنگ و خواهان صلح
وی طالبان را مشخصا به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی که خواهان توافق صلح است و گروهی که خواهان ادامه جنگ است. گروهی که اسرار بر ادامه جنگ دارد، شامل کسانی هستند که به آسانی بالای میز گفتوگو های صلح حاضر نخواهند شد، به خاطری که آنها کسانی هستند که قربانی بیشتر را در این جنگ داده و از این ناحیه آسیبهای فراوانی دیدهاند.
از سوی دیگر، در صفوف نیروهای طالبان، کسانی نیز هستند که به استخبارات منطقه و گروهای مرتبط به کشورهای بیگانه مرتبط است، که منافع خود را در ادامه جنگ در افغانستان میبیند و حدود سی تا چهل سال در اینجا بالای جنگ سرمایهگزاری کرده است.
به گفته رهبر حزب اسلامی، در بین طالبان کسانی زیادی نیز هستند که خواهان صلح هستند. مشکل طالبان با ایالات متحده و امیدواری وجود دارد که این گفتوگوها نقطهای پایانی برای این اختلافها باشد. طالبان با افغانها نیز مشکلاتی دارند که تنها میتوان از راه مذاکرات بینالافغانی حلش کرد.
تفاوت حزب اسلامی با طالبان
وی در پاسخ به این سوال که حزب اسلامی در ۱۷ سال گذشته بخشی از جنگ افغانستان بوده، تفاوت این گروه با طالبان در چیست، گفته است: “ما نیز مانند طالبان وادار به جنگ شدیم، بعد از خروج نیروهای شوروی بالای ما توطئه بینالمللی صورت گرفت … تفاوت عمده ما با طالبان در این بود که ما همواره به مجاهدین خود دستور دادیم از جنگ با نیروهای داخلی خودداری کنند، مگر اینکه مجبور به دفاع از خود باشین، و تمام تمرکزتان را برای حملات بالای نیروهای خارجی مبذول دارید”.
حکمتیار در ادامه در پاسخ به سوال دیگری که هیچگاه بالای نیروهای داخلی حمله نکردید، خاطرنشان کرد: “من به عنوان رئیس حزب اسلامی هیچگاهی دستور حمله بر نیروهای داخلی را ندادهام. استراتیژی حزب جنگ علیه نیروهای خارجی بود و من بارها در پیامهایم به صراحت دستور دادم که هیچ حملهای بالای نیروهای داخلی صورت نگیرد”.
به گفته او، دیگر تفاوت آنها با طالبان این بود که طالبان پس از ظهور شان، صریحا دستور حمله بالای نیروهای داخلی را داد و خیلی طول کشید که آنها تغییر استراتژی بدهد.
فرصتی در ۲۰۰۱
رهبر حزب اسلامی در این گفتوگو در مورد اینکه در سال ۲۰۰۱ فرصتی یافت که از جنگ هفده ساله جلوگیری کند. گفت: “بله فرصت این را یافتم، ولی ایمانم، سابقه جهادم و حزبام به من این اجازه را نداد که کشورم در اشغال باشد و من دست از سلاح بردارم. دولت امریکا به من پیام فرستاد که ما به افغانستان میآییم و قرار است رقیب سیاسی شما، یعنی طالبان را سرکوب کنیم. موقف شما چیست؟ ما به آنها گفتیم که اشتباه نیروهای شوروی را تکرار نکنید، شما میتوانید کابل را بگیرید اما بیرون شدن از این جنگ، کار آسانی نخواهد”.
صلح پس از هفده سال
اینکه چه اتفاقی پس ازهفده سال افتاد که حزب اسلامی صلح را پذیرفت، آقای حکمتیار تصریح کرد: “من همیشه گفتهام که افغانستان در اشغال است و اینکه چه تغییرات آمده است، باید بگویم؛ نخست اینکه بیش از ۹۵ درصد نیروهای خارجی از افغانستان رفت و رئیسجمهور ایالات متحده بارها تکرار کرد که بعد از ۲۰۱۶ هیچ نیروی جنگی امریکا در افغانستان حضور نخواهد داشت. ما این موقع را مناسب دانستیم و به سوی صلح گام برداشتیم”.
حکمتیار خاطرنشان کرد که پیوستن آنها به روند صلح بدون شک تاثیراتی در روند جنگ در افغانستان داشته است؛ “وقتی امروز طالبان بر سر میز مذاکرات صلح با دولت حاضر میشوند، این نشاندهنده ایناست که آنها راه ما را پیش گرفته و آغازگر این حرکت ما بودیم”.
عدم شرکت در نشست مسکو
وی در بخش دیگر مصاحبه خود، در مورد اینکه چرا در نشست بینالافغانی مسکو، با وجود دعوت به این نشست شرکت نکرده، گفت: “من شرایط خود را داشتم و خواستم تا آجندا و ترکیب جلسه بر من معلوم باشد، اما ترکیب و آجندای جلسه برای من قابل قبول نبود و این نشست بیشتر مانند کمپاین انتخاباتی میماند تا یک نشست صلح”.
شرطهای صلح
این رهبر جهادی چند شرط اساسی را برای تأمین صلح در افغانستان مطرح میکند؛
ـ یک، عوامل جنگ باید پایان یابد، یکی از عوامل عمده جنگ، حضور نیروهای خارجی و حکومتی است که این نیروها آن را بر افغانستان تحمیل کرده و باید نظام تغییر کند.
ـ دو، نیروهای خارجی باید طبق تقسیم اوقات معقول، از افغانستان خارج شوند تا طالبان به مذاکرات بینالافغانی تن دهد.
ـ سه، طالبان باید آتشبس را بپذیرد، انتخابات را قبول کند و اگر ضرورت حکومت موقت دیده شد، باید آنرا قبول کند. و دولت هم حاضر باشد که در صورت لزوم از موضع خود کنار برود.
به گفته آقای حکمتیار، فقط در این صورت میتوان به صلح نزدیک شد؛ در غیر این صورت رسیدن به صلح پایدار ناممکن بهنظر میرسد.
حکومت موقت
گلبدین حکمتیار در پاسخ به این سوال که طرفدار حکومت موقت است، پاسخ داد: “بهنظر من توافق بر سر حکومت موقت یک پروسه پیچیده است و ضرورت به وقت بیشتری دارد. اگر همه جوانب بر سر آتشبس توافق کند و طرفهای درگیر برای رسیدن به قدرت، راه انتخابات را در پیش گیرد، و همه توافق کنند که دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنند و در اینسو دولت نیز متعهد به برگزاری انتخابات شفاف به دور از تقلب و گزینش کمیشنران بر اساس توافق جناحها صورت گیرد، در این صورت اسراری بر تشکیل اداره موقت نخواهد بود. اما اگر لزوم تشکیل اداره موقت دیده شد، باید تشکیل کابینه از شخصیتهای بیطرف و بدون وابسته به هیچ جناح صورت گیرد، و رئیس اداره موقت باید کسی باشد که برای همه قابل قبول باشد.
این حکومت باید مدت آن کوتاه و ماموریت آن فقط برگزاری انتخابات باشد، اگر با این شرایط حکومت موقت انتخاب شود، من از این حکومت استقبال و حمایت میکنم”.
وی در مورد اینکه آیا تشکیل اداره موقت را یک احتمال جدی میداند، افزود: “بلی احتمال بر سر توافق حکومت موقت زیاد است، اما مشکل اینجاست که حکومت فعلی از این بیم دارد. بیم آن دارد که طالبان با آمریکاییها به توافق بر سر تشکیل حکومت موقت برسد”.
لویه جرگه مشورتی صلح
رهبر حزب اسلامی در پاسخ به سوال دیگری که آیا در لویه جرگه مشورتی صلح شرکت میکند، خاطرنشان کرد: “ما شرایط خود را برای اشتراک در این لویه جرگه داریم، اما با اصل لویه جرگه هیچ مشکلی نداریم؛ مشروط بر اینکه اعضای لویه جرگه انتصابی نباشد. والیان و اعضای برجسته حکومتی در انتخاب اعضای آن نقشی نداشته و باید شبه انتخابی باشد و صلاحیت تصمیمگیری نیز داشته باشد”.
اما به گفته آقای حکمتیار، لویه جرگه مشورتی راه بهجایی نخواهد برد و نمیتواند هیچ مشکل این حکومت را حل کند و دولت نیز از تشکیل چنین لویه جرگه با چنین ابعاد عاجز است و ممکن به مسیری برود که دلخواه هیچکس نباشد.
ادامه حکومت وحدتملی پس از اول جوزا
حکمتیار در مورد ادامه کار حکومت وحدت ملی پس از اول جوزای ۱۳۹۸ گفت: “اگرچه این حکومت مشروعیت آنچنانی ندارد، اما بعد از اول جوزا بدون شک حتا همان مشروعیت اخلاقی خود را نیز از دست میدهد.
کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری
آقای حکمیتار در مورد اینکه چرا خود را در انتخابات ریاست جمهوری نامزد کرده است، تصریح کرد: “من بیش از ۵۰ سال از عمر خود را در سنگر جهاد و مقاومت گذراندهام. با وجودی قربانیهای بی شماری، که این ملت داده است باید فرد فرد این ملت برای رسیدن به صلح و آبادی کشور تلاس کند. من اگر شخصی لایق و مدبری که دارای سابقه روشن و متعهد به حفاظت از ارزش های جهاد و تمامیت ارضی کشور باشد، یافتم قطعا از آن شخص حمایت میکردم و خود را نامزد نمیکردم”.
این رهبر جهادی در ادامه در این مورد که “آیا در تاریخ معاصر چنین شخصی با چنین ویژگیهایی یافته است؟” گفت: “دورههای هم شده است که من از امارت استعفا دادم و بارها از من سوال شده که در بین رهبران چهکسی را شایستهتر از بقیه میدانید. برای من گزینش یکی از رهبران بهعنوان رهبر شایسته خیلی دشوار بود، اما انتخاب من ملا محمد عمر بود. ملا محمد عمر اگرچه با من در جنگ بود، اما من بخاطر ویژگی شخصیتیشان، او را ترجیح میدهم، بهخاطری که ایشان حاضر شد امارت را ترک کند، اما به اشغال تن ندهد و مردانه در مقابل این اشغال ایستادگی کند”.
تجربه انتخابات پارلمانی
وی در مورد تجربه انتخابات پارلمانی گذشته و موفقیت حزب اسلامی نیز گفته است: “با وجودی که انتخابات با همه ساز و برگاش از کمیسیون گرفته تا والیان و ماموران دیگر، رقیب حزب محسوب میشدند، اما برای ما تجربه خوبی بود و دستآورد ما در این انتخابات چشمگیر بود. ما بیش از ۴۲ نماینده در پارلمان آینده خواهیم داشت. پسر من با وجودی که بیش از ۶ هزار رای داشت، ولی قصدا از سوی کمیسیون ناکام معرفی شد و کسانی هم برنده شدند که از یک هزار و دوصد رای بیشتر نداشتند”.
حکمتیار در عین حال مخالفت خود را با تعویق بیش از پیش انتخابات ریاست جمهوری از افغانستان از ۲۹سرطان اعلام کرد.
اختلافات داخلی حزب اسلامی
گلبدین حکمتیار با اختلاف درون حزبی نیز مواجه است؛ به خصوص با حزب اسلامی افغانستان که به رهبری عبدالهادی ارغندیوال در وزارت عدلیه این کشور ثبت شده است.
آقای حکمتیار میگوید که سال گذشته نشست شورای مرکزی حزب اسلامی را با حضور بیش از ۳ هزار اشتراککننده از سراسر افغانستان در کابل برگزار کردند. در این نشست آنها شورای قایم مقام را با ۵۰۰ نفر عضو و همچنان شورای تصمیمگیری را با ۱۵۰ نفر تشکیل دادند. شورای اجرایی نیز با ۳۶ نفر اعضا در این نشست تعیین شد.
به گفته آقای حکمتیار، با وجودی اصرار او مبنی بر انتخاب شخص دیگر به عنوان امیر حزب اسلامی، اما اعضا با اکثریت آرا او بهعنوان امیر حزب تعیین کردند.
اما او در مورد مخالفت ارغندیوال گفت: “من هیچ گفتنی برای آقای ارغندیوال ندارم، ایشان دوست قدیمیام بود که اکنون راه دیگری را در پیش گرفته که من نمیخواهم مانع راه ایشان شوم”.
امیر حزب اسلامی در پاسخ به این سوال که آیا تلاشی برای ادغام این دو حزب کرده، پاسخ داده است: “وضعیت از مرحله تلاش گذشته است”.
منبع تمویل حزب اسلامی
مجری طلوعنیوز در بخشی دیگر از مصاحبه خود با گلبدین حکمتیار، از او در مورد جزییات تمویل نیروهای نظامی این حزب در ۱۷ سال گذشته و محل زندگی او پرسیده است.
اما او پاسخ داده است: “با کمال صداقت و به عنوان یک مسلمان که به خدا ایمان دارم و دروغ را حرام میپندارم، باید بگویم که از هیچ مرجع رسمی و یا کشورهای خارجی تمویل و مساعدت مالی نشدهام. ما با برنامهریزی دقیق، حملات که انجام میدادیم، مصارف چندانی در پی نداشت.”
امیر حزب اسلامی افزود: “ما نیروی منظم نداشتیم که از ما خواهان معاش بوده باشد. و بهطور دایمی در سنگرها حضور داشته باشد. اما بازهم برای فراهم کردن اعاشه و اباطه شان از منابع داخلی و ذاتی استفاده میکردیم”.
وی در مورد تعداد نیروهای این حزب گفته است: “تعداد مجاهدین با تجربه در چوکات حزب اسلامی به دهها هزار نفر میرسد که در داخل افغانستان حضور دارند. برخیها سلاح شان را بر زمین گذاشته و برخیها هم هنوز سلاح به دست دارند”.
اما حکمتیار تأکید کرد که اکنون گزینه صلح را روی دست گرفته و تا آخر هم خواهند رفت؛ مگر اینکه دوباره جنگ بر آنها تحمیل شود.
به گفته او، حدود ۳۰ هزار نیروی او با سلاحشان ثبت دولت شده و خواستند در چوکات نیروهای داخلی شامل شوند، اما دولت موافقت نکرد.
حملات انتحاری
این رهبر جهادی در مورد خانمی که از طرف حزب اسلامی دست به یک حمله انتحاری در کابل زده، گفت: “آن خانم که حمله انتحاری انجام داد شخصا داوطلب به این کار شد. برادران ما اسرار کردند که بگذار این حمله را جوانان انجام دهد، اما خود خانم اصرار بر انجامش کرد”.
او خاطرنشان کرد که هیچگونه مدارس و مراکز تربیت انتحارکننده نداشته و کسانی که حملههای انتحاری را انجام دادند، خودشان داوطلب بودند و حتا امکاناتاش را هم خودشان فراهم میکردند.
حکمتیار در پاسخ به سوال یکی از حاضرین در مورد معذرتخواهی در برابر حملات انتحاری حزب اسلامی گفت: “مسوولیت حملات را گروههای که تدارک دیده، بر عهده میگیرد، حمله بر فروشگاه فاینست که در آن یک فرد خارجی ترور شد، توسط یک خانم راهاندازی شد. حملات دیگر را که شما یادآوری کردین، هیچوقت مسوولیت آن را بر عهده نگرفتیم”.
از افغانستان خارج نشدهام
حکمتیار در مورد محل زندگی خود در ۱۷ سال گذشته گفته است: “محل بود و باش من در افغانستان و خاصتا منطقه شیگل(در ولایت کنر) بود که در آنجا مورد حمله راکتی نیز قرار گرفتم. مدتی که در دانگام کنر بودم، یکبار نیروهای خاص امریکا تا چند صد متری من آمده بودند، طوریکه من میتوانستم صدای قدمهایشان را بشنوم. شرایط طوری بود که نمیتوانستیم در آن جنگ اشتراک کنیم. و من اکنون هم افسوس میخورم”.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که در این مدت هیچگاهی به پاکستان نرفتهاید؟ تصریح کرد: “نخیر من این مدت در افغانستان و در داخل بودم و حتا گذرنامه نداشتم”.
امیر حزب اسلامی در پاسخ به سوال مجدد مجری طلوعنیوز که آیا گاهی شده در این هفده سال از خط دیورند گذشته باشد؟ خاطرنشان کرد: “نخیر! این سوال را نپرسین، چون شرایط گاهی ایجاب میکرد از سرحد بگذرم و در آن سوی خط دیورند بروم”.
او گفت که پس از پیوستن به روند صلح، در روزهای نخست ورود به کابل، خانوادهاش را نیز انتقال داده و در یک نشست که در ارگ برگزار شده بود، از همه رهبران و بزرگان دیگر خواسته که خانواده و فرزندانشان را به کابل انتقال دهند و باید کابل خانه و قبرستان آنها باشد.
عملی نشدن مادههای توافق صلح
امیر حزب اسلامی در عین حال خاطرنشان کرد که هیچ مادهای از توافق صلح حزب اسلامی با حکومت افغانستان به طور کامل عملی نشده است، ولی برخی مادههای آن تا حدودی عملی شده که همانا رهایی برخی زندانیان غیر مهم حزب اسلامی است.
آقای حکمتیار خاطرنشان کرد: “ما فهرست هفتاد نفر از زندانیان حزب اسلامی را به دولت دادیم که
پرونده های شان بعد از طی مراحل در امنیت ملی و لوی سارنوالی در مقام ریاست جمهوری متوقف شده است. استدلال آنها بر این است که امریکاییها اجازه رهایی این زندانیان را نمیدهند”.
او ادامه داد: “باید عرض کنم که آخرین زندانی نیز در زندان گوانتانامو مربوط حزب اسلامی است. از دیگر گروهها نظیر طالبان در گوانتانامو هیچ زندانی باقی نمانده است، اما از حزب اسلامی هنوز هم زندانی در آنجا هست”.
حکمتیار در مورد حذف نام خود از فهرستهای سیاه بینالمللی نیز گفته است: “در اوایل نام من در فهرست سیاهKGB و همچنان فهرست سیاه CIA و فهرست سیاه شورای امینت سازمان ملل بود که اینها همه نام مرا از فهرستشان حذف کرده است، اما امریکا هنوز هم نام من را از فهرست سیاه خود حذف نکرده است”.
سفر به ایران؛ اشتباه بزرگ زندگی ام بود
آقای حکمتیار در مورد سه اشتباه بزرگ زندگی خود گفته است: “اشتباهات زیادی را مرتکب شدهام. اما اشتباه بزرگ من این است که بالای تعدای اعتماد کرده و به ایران رفتم و این یکی از اشتباهات بسیار بزرگ من بود که باید اعتراف کنم، ولی باید این را هم بگویم که من مجبور بودم و انتخاب دیگری هم نداشتم. ما با استاد ربانی و یک هیئت بزرگ برای جلسه وارد دوشنبه، پایتخت تاجیکستان شدیم، ولی فردای آن روز استخبارات تاجیکستان پیغام فرستاد که باید هرچه زودتر خاک این کشور را ترک کنم. من ناگزیر به ایران رفتم و چندین سال همانند زندانی سیاسی در آنجا زندگی کردم و در اخیر هم میخواستند مرا به امریکا تحویل دهند. آنها به من سه روز مهلت دادند که هرچه زودتر تهران را ترک کنم. آنها حتی به من گذرنامه هم ندادند و من شام همان روز، بعد از فیصله شورای وزیران ایران، خاک آن کشور را به مقصد افغانستان ترک کردم”.
افزودن دیدگاه