وقتی کسی قصد مهاجرت میکند، با هزار حس مبهم کشورش را ترک میکند و به سوی آینده نامعلوم قدم میگذارد، چیزی که این روزها همیشه از آن میشنویم و شاهدش هستیم.
رضا جعفری متولد 1995، زمانی که در کودکی به تصمیم خانوادهاش افغانستان را به مقصد ایران ترک کرد، هیچ وقت فکر نمیکرد سر از فرانسه دربیاورد و روزی با پیشینه کمک به مهاجرین نامزد حزب سبزها برای انتخابات محلی آن شود.
او تا 14 سالگی مقیم ایران بوده و بعد راهی کشورهای اروپایی میشود. در اصل از خانوادهاش دل میکند تا به آرزوها و رویاهایی که در سر میپروراند، برسد.
از ایران تا فرانسه
شروع حکومت طالبان و تشدید جنگ های داخلی در افغانستان، آغاز مهاجرت رضا جعفری را رقم زده است. او که خیلی وقت است خانوادهاش را ندیده میگوید: “کودک بودم که به ایران رفتم ولی با هر سال که میگذشت درک میکردم نمیتوانم آن جا زندگی کنم. من نمیتوانستم درس بخوانم، تبعیض و آزار و اذیت ها ادامه داشت. شرایط برای مهاجرین بد بود، بسیاری ها به مواد مخدر رو میآوردند، من اما به فکر درس خواندن و پیشرفت تحصیلیام بودم. به همین دلیل آن جا را ترک کردم.”
روزی از روزها وقتی رضا جعفری از دو دوستش میشنود که میخواهند به سوی کشورهای اروپایی بروند او نیز همراه آنان میشود و سفرش را آغاز میکند.
آقای جعفری به خاطر میآورد که در نقطه مرزی ایران و ترکیه بسیاری از مهاجرین با خشونت مامورین مرزی رو به رو بودند. آن ها برای فرار از ماموران مرزی یک شبانه روز میان برف پیاده راه رفته بودند و چندین عضو گروه شان هم در میان راه جا مانده بود. ولی چون شب بوده آن ها از جا ماندن آن ها با خبر نشدند.
او گفت: “شب بود، نفهمیدیم که چند نفر از ما میان برف جا ماندهاند. بعد از آن مسیر، 40 روز در یونان زندانی بودیم، پولیس مرزی رفتار خوبی نداشت. هرچند برای ما مجرد ها فرقی نمیکرد اما برای آنهایی که با خانواده خود آمده بودند، وضعیت بدتر بود. جای بود و باش نداشتند در میان جاده و پارک ها میخوابیدند و هیچ کسی نبود که کمکشان کند. من هرگز آن روزها را فراموش نکرده و نمیکنم.”
رضا جعفری افزود: “در مسیر راه باید همه از هم مواظبت کنند. ولی وقتی در غربت هستی این حس همکاری و حمایت، تو را وادار میکند که به فکر دیگران هم باشی به همین دلیل همه سعی میکنند مشکلات همدیگر را رفع کنند، همبستگی داشته باشند تا آن رفتارهای نژاد پرستانه را به فراموشی بسپارند.”
او هیچ وقت فکر نمیکرد به فرانسه برسد و آن جا ساکن شود اما این سفر پر پیچ و خم او را به فرانسه رساند. ولی برای رسیدن به آن جا او نیز مانند هزاران مهاجر دشواری های زیادی را تحمل کرده است.
آموزش در رشته حقوق
آقای جعفری در سال 2009 وارد فرانسه میشود. هر چند آن زمان کشورهایی مانند ناروی، سویدن و دانمارک به آسانی پناهنده و مهاجر به خصوص کودکان زیر سن را قبول میکردند و بسیاری از مهاجرین به این کشورها میرفتند ولی رضا جعفری با ورود به فرانسه آن جا ماندگار میشود.
او که چند روزی سرگردان خیابان ها بوده بعد وارد یک کمپ میشود. مسئولین کمپ برای آن ها از تاریخ فرانسه، فرصت های تحصیلی و دانشگاه هایی صحبت میکند که بسیاری از سیاست مداران نام آشنای دنیا در آن درس خوانده اند.
رضا جعفری با اگاهی از این فرصت های آموزشی تصمیم می گیرد که برای استفاده از آن دیگر نخواهد به کشور دومی برود و مقیم فرانسه شود.
آقای جعفری وقتی وارد کمپ شد، همان روز با مسئولین صحبت کرد و گفت میخواهد در رشته حقوق تحصیل کند.
او یک سال را مشغول آموزش زبان بود و در کنار آن چندین مضمون درسی دیگر را نیز خواند تا وارد لیسه شود.
اما او پس از آموزش زبان در سال 2010 هیچ انتخابی نداشت و باید حرفه ایی میآموخت تا وارد کار شود.
آقای جعفری به خبرنامه گفت: “من اما میخواستم درس بخوانم. برای همین تلاش کردم و وارد لیسه تحصیلات عالی پاریس در منطقه دهم شدم و بعد با رشته علوم سیاسی آشنا شدم و فهمیدم بهتر است علوم سیاسی بخوانم تا حقوق و وکالت. زیرا در رشته حقوق میتوانستم در نقش یک وکیل برای حقوق عدهایی از مردم مبارزه کنم ولی اگر علوم سیاسی میخواندم و وارد سیاست میشدم، میتوانست روی زندگی جمعیت کثیری نقش داشته باشد.”
هرچند مخارج او تا سن 17 سالگی به عهده دولت فرانسه بود اما بعد از آن مقداری از مخارج مکتب او را دولت و مقداری را هم پدر خوانده فرانسویاش میپرداخت.
با همین فکرها و دیدن رویکرد سازمان های بین المللی که چگونه کار میکنند، رضا جعفری هم راهش را پیدا کرد. او که در زمان لیسه نمرات خوبی کسب کرده بود به راحتی توانست وارد دانشکده علوم سیاسی شود، زیرا این دانشگاه با لیسه او قرارداد داشت و دانش آموزانی که نمرات خوبی داشتند بدون کانکور وارد آن میشدند.
آقای جعفری هم این شانس را داشت و وارد دانشگاه “Lycee Colbert” یا دانشگاه علوم سیاسی پاریس شد و مدت دو سال مشغول تحصیل بود ولی به دلیل آمدنش به کابل دیگر نتوانست به درس هایش حاضر شود.
زیرا او در سال 2012 موسسه خودش به نام “اطفال افغانستان” را ایجاد کرده بود.
فعال عرصه مهاجرت
رضا جعفری که اکنون به عنوان فعال عرصه مهاجرت در فرانسه شناخته میشود از همان کودکی به فکر کمک و همکاری با دیگران بوده.
او با تجربه ایی که خود از مسیر مهاجرت دارد و با دیدن زندگی مهاجران در کشورهای اروپایی، تصمیم گرفت در این بخش کار کند. قبل از ایجاد موسسه خودش، کارش را از موسسه خیریه فرانسوی شروع کرد، در فدراسیون صدای اطفال نیز به صورت رضاکار مشغول شد. همچنین تجربه کار با موسسه راه تبعید همراه با قربانیان شکنجه و خشونت را نیز دارد.
او در سال 2013 به کابل آمد و در منطقه قلعه قاضی دشت برچی به مکتبی کمک کرد که مسئولیت آن را پسر جوانی به عهده داشت که زیرزمینی خانه ایی را گرفته بود اما امکانات خوبی نداشت، به جای میز و چوکی، فرشی روی آن پهن بود. او که به قصد ایجاد شاخه دوم موسسهاش پا به افغانستان گذاشت با دیدن آن مکتب به جای تاسیس شاخه دوم موسسه، کمکهایش را به این مکتب که نامش الکوثر بود تخصیص داد، مکتب دو طبقه شد و میز و چوکی در دسترس دانش آموزان قرار گرفت.
این رفت و آمدها به افغانستان تا سال 2015 ادامه داشت. بعد از سال 2014 بیشتر وقت خود را کابل بود و داخل این مکتب مرکز مشاوره و روان درمانی را ایجاد کرد، برای خانم ها و آقایان صنوف سوادآموزی را راه انداخت، دو بار هم تعدادی از دانش آموزان را به فرانسه برد تا به آن ها چشم اندازی بزرگتر بدهد و انگیزه آنان را به تحصیل بیشتر کند.
اما چرا نام “اطفال افغانستان”
او در مورد نام موسسهاش میگوید: “من در ایران در زمان کودکی بیعدالتی های زیادی را دیده بودم، میدیدم که افغانها در راه ترکیه و کشور های مختلف اذیت میشوند و بسیاری از کودکان از حق زندگی آرام و آموزش محروم هستند به همین دلیل نام موسسه خود را “اطفال افغانستان” گذاشتم و آرزو کردم که هیچگاه هیچ کودک افغان در افغانستان با آرزوی درس خواندن، مشکلات اقتصادی و امنیتی بزرگ نشوند.”
آقای جعفری ادامه داد: “من میخواستم دانش آموزان بیشتری را به فرانسه بیاورم و برای آنان دنیای بزرگتری را به تصویر بکشم ولی با مشکلات زیادی رو به رو شدم. به خصوص وقتی که در سال 2015 در راه قندز طالبان به ما حمله کردند، با این که خوشبختانه نتوانستند موتر ما را بگیرند ولی همین باعث شد که دوباره به فرانسه برگردم.”
در این سال ها آقای جعفری با تیم 50 نفری خود در موسسهاش و همکاری های موسسات دیگر با یکدیگر و صدها رضاکار به بسیاری از مهاجرین کمک کرده. آن ها هر شب به 1 هزار نفر غذا، پتو و وسایل اولیه را توزیع میکنند و توانسته اند 300 خانه از مردم فرانسه را در اختیار مهاجرینی که وارد فرانسه میشوند، قرار دهند. و روند اسکان مهاجرین توسط دولت این کشور را از 2 ماه به 15 روز تقلیل دهند.
در اواخر سال 2018 نیز آقای جعفری مرکز فرهنگی به نام “مرکز فرهنگی افغانهای پاریس” را راه اندازی کرد تا کارهای فرهنگی مانند نمایش فیلم، نقاشی و عکاسی را در آن به نمایش بگذراند.
به گفته او مردم فرانسه تصویر منفی از افغانستان دارند، تصویر جنگ و ویرانی اما او و همکاران اش تلاش دارند تا تصویر مثبت تر از افغانستان را به آن ها نشان دهند.
نامزدی حزب سبزها برای انتخابات محلی
اکنون رضا جعفری میان همه فعالیت ها و کارهایی که کرده است، نامزد حزب سبزها برای انتخابات محلی است.
او که قصد کاندیداتوری در این پست را نداشته اما با شناخته شدن بین احزاب و فعالیت هایی که انجام داده، از حزب چپ به او پیشنهاد میشود تا کاندیدای این شورا باشد.
او میگوید: “این که من توانسته بودم به صدها خانواده مهاجر، مکانی برای اسکان آماده کنم برای احزاب جالب بود و باعث شد که دو حزب چپ برای من پیشنهاد دهند. من نیز با توجه به باورها و ارزشهایم، پیشنهاد حزب سبزها را که در تمام اروپا وجود دارند و به بسیاری از چالش ها و مشکلات جهانی میپردازند و خیلی نزدیک به باورهای من فعالیت دارند، قبول کردم. رئیس این حزب نیز پسر جوانی است که چند سال قبل خود مشغول کمک به مهاجرین و چنین فعالیت هایی بود که بهتر مرا درک میکند و این شد که من کاندیدای شورای منطقه ای پاریس شدم.”
اکنون از این حزب 240 نفر نامزد است که یکی از آنان کاندیدای ریاست شورا میباشند و باقی عضویت شورا را خواهند گرفت. در حال حاضر کاندیدای زیادی در این انتخابات شرکت کرده اند اما تنها 240 نفر میتواند وارد شورا شوند.
او که میخواهد 4 سال دیگر نامزد انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا شود، در صورت برنده شدن این انتخابات میخواهند مراکزی ایجاد شود که با ورود پناهندگان به پاریس مکانی برای زندگی آن ها داده شود که نه تنها جایی برای زندگی باشد بلکه تمام کارهای اداری آنان از آموزش زبان تا رفتن آن ها به دیگر شهرها، در آن اجرا شود. در صورت ایجاد این مراکز، یکی برای زنان و فامیل ها و یکی برای افراد مجرد ساخته میشود که هزینه هر کدام 60 میلیون یورو خواهد بود.
از سوی دیگر این حزب میخواهد به کسانی که مدارک اقامت ندارند، کارت هویت توزیع کنند که با آن اجازه کار و درس خواندن به مهاجرین داده شود.
آقای جعفری گفت: “این جا چنین اختیاری به احزاب برنده داده میشود تا این کار را انجام دهد. با عملی شدن این پروژه مهاجرینی که اسناد قبولی ندارند، میتواند در فرانسه کار کنند. با این که کارت اقامت نیست که به دیگر کشورها سفر کنند، اما میتوانند کار کنند تا قبولی کار را بگیرد. زیرا وقتی شما کار کنید و مالیه به دولت دهید میتوانید درخواست اقامت نمایید. یا درس بخواند و قبولی تحصیل بگیرد و راهی برای آنان باز میشود تا درخواست کارت اقامت نمایند.”
هر چند او هنوز در تلاش رفع مشکلات مهاجرین است و به فکر گام های بزرگتر اما تا این جای مسیر راضی است و با انرژی بیشتری حرکت میکند.
او بزرگترین شانس اش در زندگی را تلاش میداند. این که با وجود زندگی سخت و گاها طاقت فرسا، دست از تلاش نکشیده و هنوز در پی ادامه راهی است که نه تنها زندگی خودش بلکه زندگی مهاجرین دیگر را نیز تغییر میدهد.
او که قرار است سال آینده دوباره تحصلات عالی اش را آغاز کند گفت اگر برنده این انتخابات شویم، یقینا زندگی صدها مهاجر متحول میشود.
آقای جعفری که سال هاست خانواده پدریاش را ندیده اما حالا خانواده ایی 3 نفری دارد، دختری دو ساله به نام آتنا و همسری که با وجود مشغله های کاری و زیاد آقای جعفری در این سال ها همیشه او را همراهی کرده است.
رضا جعفری میگوید: “برای دخترم زندگی آرام و به دور از دغدغه هایی میخواهم که خودم تجربه کردهام. به او راه درست را نشان میدهم و میگذارم به آن چه میخواهد دست پیدا کند. و آرزو میکنم روزی او را به افغانستان بیاورم و با فرهنگ و مردم خودش آشنا کنم.”
افزودن دیدگاه