چرا سخنرانی استیو جابز در مراسم فارغ‌التحصیلی سال ۲۰۰۵ پربیننده‌ترین سخنرانی تاریخ است

توسطتحریریه خبرنامه

خرداد ۲۴, ۱۴۰۰ به روز رسانی : آذر ۲۵, ۱۴۰۰
سخنرانی استیو جابز

فصل فارغ‌التحصیلی در ایالات متحده است و چهره‌های مشهور سخنران در به در به دنبال خردی هستند که به دانشجویان فارغ‌التحصیل ارائه کنند. اگرچه تلاش‌های آن‌ها شجاعانه است، اما تمام سخنرانی‌های مراسم سخنرانی برابری نیستند. برخی بلافاصله فراموش می‌شوند، و برخی دیگر خبرساز. اما عده کمی می‌توانند امیدوار باشند که جایگاه کسب شده توسط سخنرانی استیو جابز در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ را به دست آورند.

سخنرانی نادری که فراتر رفته از ژانر خود و آمیخته با بافت فرهنگی‌ست، با بیش از ۴۰ میلیون بازدید در یوتیوب به پربیننده‌ترین سخنرانی مراسم فارغ‌التحصیلی در تاریخ تبدیل شده است – که البته بی‌دلیل نیست.

موسس اپل، و الگوی کسب و کار و فرهنگ، چهره شناخته شده‌ای بود که اسرارآمیز و مبهم باقی ماند؛ به همان جذابیت محصولات جدیدی که در مراسم رونمایی از آن‌ها پرده بر می‌داشت. رویکرد منحصفر به فرد جابز، که نگاه یک زیبایی‌شناس را نسبت به ابتکار و ابداع به کار می‌گرفت، بی‌تردید دروازه موفقیت اپل بود: فناوری بود در قالب زیبایی. اما مانند محصولات اپل، که ساز و کار درونی خود را پشت ظاهر پر زرق و برقشان پنهان می‌کنند، پی بردن به زیر و بم آن‌چه که رفتار جابز را شکل می‌داد همیشه آسان نبود.

وقتی صحبت می‌کرد مردم گوش می‌کردند، و جابز به ندرت خود را آن چنان عریان در میان می‌گذاشت که در آن روز از ماه ژوئن در کالیفرنیا به دانشجویان نشان داد.

نزدیک‌ترین فاصله من در رویارویی با مرگ

سخنرانی جابز شامل سه داستان از زندگی او بود: یکی که در آن ماجرایی را درباره انصراف از دانشگاه تعریف می‌کند؛ یکی درباره درس‌هایی که از اخراج شدن توسط اپل در سال ۱۹۸۵ آموخت؛ و آخری تأملات وی درباره مرگ است.

شاید دو داستان ابتدایی را بتوان در لزوم اعتماد به غریزه خود و پیدا کردن آن‌چه عاشقش هستید خلاصه کرد، اما داستان سوم عمیق‌تر بود. در سال ۲۰۰۵، اولین دوره سرطان جابز پس از عمل جراحی موفقیت‌آمیز او پشت سر گذاشته شد. جابز گفت: “این نزدیک‌ترین فاصله من در رویارویی با مرگ بود، و امیدوارم تا چندین دهه دیگر هم اینگونه بماند”. این اتفاق میرایی او را پررنگ‌تر از پیش ساخته بود و در سخنرانیش فضیلت‌های مرگ را در میان گذاشت و تا آن‌جا پیش رفت که آن را “احتمالاً بهترین اختراع زندگی” توصیف کرد.

او به فارغ‌التحصیلان گفت: “به یاد داشتن اینکه قرار است بمیرید بهترین راهی است که برای پرهیز از به دام افتادن در این فکر که چیزی برای از دست دادن دارید می‌شناسم”.

“زمان شما محدود است، پس آن را با زندگی کردن زندگی شخص دیگری تلف کنید… شجاعت پیروی از قلب و شهود خود را داشته باشید. آن‌ها به نوعی از قبل می‌دانند که واقعا چه می‌خواهید بشوید”.

آن روز او یک میلیاردر حوزه فناوری نبود، تنها کسی بود که چنگال مرگ را حس کرده و از دست او گریخته بود تا شانس خود را دوباره امتحان کند، و حالا به مردم میگفت اولین فرصت خود را بچسبند.

کارماین گالو، یک مربی و نویسنده ارتباطات می‌گوید: “تقریبا شبیه آن بود که نسل بعدی کارآفرینان را نصیحت می‌کرد”.

جابز هیچ وقت آن دهه‌های بیشتر را زندگی نکرد و در سال ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی بر اثر سرطان درگذشت. گالو می‌گوید: “مرگ او سخنرانیش را در ذهن همگان ماندگار کرد”.

یک ادای احترام مناسب

ماه گذشته، همسر استیو جابز، لورن پاول جابز، یک سخنرانی فارغ‌التحصیلی را در دانشگاه پنسیلوانیا ایراد کرد. او خاطره همسر فقید خود و سخنرانی وی را در سال ۲۰۰۵ یادآوری کرد و ضمیمه‌ای را به حضار ارائه داد.

او گفت: “یکی از زیباترین ابعاد زندگی یکی شدن با کسانی که عاشقشان بوده‌اید و از دست داده‌اید، در وجود خود است. ما بیشتر می‌بینیم – و بیشتر می‌فهمیم – و بیشتر عشق می‌ورزیم”.

“استیو عادت داشت بگوید: کار شما قرار است بخش عظیمی از زندگیتان را پر کند، و تنها راه برای آن‌که حقیقتاً راضی باشید انجام دادن آن چیزی است که باور دارید یک کار بزرگ است. تنها راه برای انجام یک کار بزرگ آن است که عاشق کاری باشید که انجام می‌دهید. اگر هنوز آن را پیدا نکرده‌اید به جستجوی خود ادامه دهید.”

“بگذارید این کلمات راهنمای شما باشد همانطور که برای من چنین بوده است. تنها راه برای انجام کاری بزرگ این است که عاشق کاری باشید که انجام می‌دهید. و در حین انجام آن … عاشق کسی باشید که به خاطرش این کار را می‌کنید – و عاشق کسی باشید که در حین انجام آن کار هستید.”

پاول جابز می‌دانست که سخنرانی استنفورد چقدر برای همسر فقیدش معنا داشت. او به نویسندگان کتاب استیو جابز شدن که سال  ۲۰۱۵ منتشر شد گفت که در صبح اجرای آن سخنرانی “تقریباً هیچ وقت او را مضطرب‌تر از آن روز ندیده بودم”.

استناد به سخنرانی او یادآوری به موقع درباره قدرت آن و همینطور ادای احترامی مناسب به مرد حاضر در پشت آن بود، که چنانچه خودش آن روز فاش کرد، در نهایت چندان با بقیه ما فرق نداشت.

 

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *