ماندن یا ترک افغانستان؛ بایدن، از منتقدان دیرین اعزام نیروهای آمریکایی به این کشور، با یک ضرب الاجل روبروست

توسطتحریریه خبرنامه

اسفند ۱, ۱۳۹۹ به روز رسانی : بهمن ۲۶, ۱۴۰۲

نویسندگان: هلن کوپر، اریک اشمیت و دیوید ای. سنگِر

نشر شده در: نیویورک تایمز

واشنگتن – دو رئیس جمهور قبلی ایالات متحده اعلام کردند که می‌خواهند همه نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کنند و در پایان هر دو تصمیم گرفتند که قادر به انجام این کار نیستند.

در حال حاضر، رئیس جمهور بایدن نیز با همین مساله روبروست و کمتر از سه ماه مهلت برای او باقی مانده‌است.

پنتاگون که مطمئن نیست فرمانده کل جدید چه خواهد کرد، در حال آماده‌سازی تغییراتی روی طرحی برای ماندن، طرحی برای ترک و طرحی برای خروج بسیار بسیار آهسته ‌است – بازتابی از بحثی که اکنون در کاخ سفید جریان دارد. مطابق با یک توافقنامه صلح بسیار نقض شده که خواستار عقب نشینی کامل 2500 نیروهای باقیمانده آمریکایی است، ضرب الاجل فعلی اول ماه می است.

این مهلت، نقطه‌ای حیاتی برای اتخاذ تصمیم توسط آقای بایدن است و ماه‌ها قبل از بیستمین سالگرد حملات تروریستی 11 سپتمبر 2001 که موجبات حمله آمریکا به افغانستان را برای حذف القاعده فراهم کرد، اتفاق می‌افتد.

با گذشت دو دهه، اهداف استراتژیک بارها تغییر یافته‌است، از ضد تروریسم و ​​دموکراتیک‌سازی تا ملت‌سازی و اهداف بسیار محدودتری که دولت باراک اوباما آن را “افغانستان به‌ اندازه کافی خوب” خواند. آقای بایدن – که به عنوان معاون رئیس جمهور اوباما، خواهان حضور کمینه نیروهای آمریکایی بود – باید تصمیم بگیرد که آیا پیروی از تمایلش برای خروج، خطر زیاد تصاحب شهرهای مهم کشور توسط طالبان را دارد یا خیر.

آقای بایدن، یکی از دستیاران ارشد، کار بلند مدت خود را در سنا درست قبل از اینکه ایالات متحده پرسنل خود را از سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی تخلیه کند، آغاز کرد. تصویر هلی‌کوپترهایی که آمریکایی‌ها و چند ویتنامی را از روی یک بام برمی‌داشت، نماد بارز یک استراتژی شکست‌خورده بود. به گفته دستیاران او، آقای بایدن از خطرات رخ دادن اتفاق مشابهی در کابل، پایتخت افغانستان، در صورت ترک همه سربازان غربی کاملاً آگاه‌است و به طور محرمانه این امکان را بازآیند توصیف کرده‌است.

اما رئیس جمهور همچنین با این سوال مواجه است که آیا تعداد اندک آمریکایی‌های باقیمانده می‌توانند پس از 20 سال که تقریبا 800000 سرباز آمریکایی در این کشور مستقر شده‌ بودند، به نتیجه برسند یا اینکه آیا بازگرداندن آنها به خانه اصلا امکان‌پذیر است؟

آقای بایدن زلمی خلیلزاد، دیپلمات دیرینه‌ای را که تحت توافق رئیس جمهور دونالد جی. ترامپ مذاکرات توافق صلح را بر عهده داشت، به امید تداوم در برخورد با طالبان و حکومت افغانستان در جایگاه خود حفظ کرده‌است. اما مشاوران اصلی در این رابطه، وزیر امور خارجه آنتونی جی. بلینکن و مشاور امنیت ملی، جیک سالیوان – به همراه جون فینر، معاون آقای سالیوان هستند.

بر اساس خوانده‌ها و شنیده‌ها، آقای بایدن با توجه به تجربه خود پیش خواهد رفت، و هنوز تصمیمی نگرفته‌است. متحدین در نشست سران ناتو که از روز چهارشنبه آغاز می‌شود، به دنبال برخی نشانه‌ها هستند، اگرچه دستیاران آقای بایدن می‌گویند که آنها برای اتخاذ یک تصمیم حیاتی عجله ندارند.

امیلی جی هورن، سخنگوی شورای امنیت ملی گفت: “ما در حال بررسی دقیق وضعیتی هستیم که به ارث برده‌ایم، از جمله تمام گزینه‌های مربوطه و با در نظر گرفتن کامل عواقب هرگونه اقدام بالقوه. در این نقطه، تصور نتیجه آن روند برای هر کسی اشتباه‌ است.”

به طور همزمان، طالبان و حکومت افغانستان در حال آماده‌سازی برای یک بهار پر از خشونت هستند. مقامات دولت هفته گذشته تبادل نظر در مورد نحوه کار با مقامات افغان را که آقای ترامپ آن را در معامله خود با طالبان از قلم انداخت، آغاز کردند.

به گفته معاونین، یکی از گزینه‌های در نظر گرفته شده تمدید مهلت خروج نیروهای نظامی در اول ماه می به مدت شش ماه است تا به همه طرفین فرصت بیشتری برای تصمیم‌گیری در مورد ادامه این روند داده شود. اما مشخص نیست که آیا طالبان با این موضوع موافقت می‌کنند – یا اینکه آقای بایدن موافقت می‌کند یا نه.

در کانون تصمیم‌گیری، رئیس جمهور جدید آمریکا قرار دارد که 20 سال موضع خود را حفط کرده‌است، در حالی که رهبران دیگر به توصیه‌های او در مورد افغانستان توجهی نکردند، تعداد زیادی از سربازان آمریکایی را در یک جنگ نگه داشتند، و استدلال او را مبنی بر اینکه تمام آنچه ایالات متحده نیاز دارد، یک حضور ضد تروریسم موثر و متمرکز است، نادیده گرفتند.

اتخاذ تصمیم دشوار است زیرا اگر آقای بایدن تصمیم به عقب‌نشینی بگیرد، و سقوط حکومت منتخب افغانستان که نیروهای آمریکایی و متحدین ناتو برای حصول آن جنگیده‌اند و برای حفظ آن میلیاردها دالر هزینه‌ کرده‌اند،‌ رخ بدهد، بیشترِ نکوهش‌ها را بر دوش خواهد کشید.

رئیس جمهور بایدن و دستیاران ارشد امنیت ملی وی، افغانستان را اساسی‌ترین مورد در میان مجموع تصمیمات سیاست خارجی پیش روی او نمی‌دانند. رابطه صحیح با چین برای پیشرفت آمریکا بسیار مهم‌تر است. وفای به عهدِ آقای بایدن مبنی بر عدم اجازه به روسیه برای توطئه علیه ایالات متحده، برای امنیت این کشور از اهمیت بیشتری برخوردار است. و برنامه هسته‌ای ایران به شکلی مبهم بر محاسبات خاورمیانه سایه افکنده‌است. افغانستان برای وی بسیار شخصی است و تأثیرگذارترین صدایی که رئیس جمهور گوش خواهد داد ممکن است صدای خودش باشد.

برایان کاتولیس، یکی از اعضای ارشد مرکز ترقی آمریکا، نوعی اتاق تحقیق در واشنگتن که ارتباط نزدیکی با دولت بایدن دارد، گفت: “ذهن او بیشتر درگیر این مسئله‌ است زیرا سال‌ها با این افراد در سراسر جهان ارتباط داشته‌است.”

آقای کاتولیس برخورد با آقای بایدن را در هتل ماریوت در اسلام آباد، پاکستان، در سال 2008 به خاطر می‌آورد، زمانی که رئیس جمهور فعلی یک سناتور بود که به عنوان بخشی از تور کنگره با همکارانش جان کری، که بعدها وزیر امور خارجه شد، و چاک هیگل، که وزیر دفاع شد، به این کشور سفر کرده‌بود. آقای کاتولیس اظهار داشت که نیمه شب در کلابِ هتل بود که آقای بایدن می‌خواست در مورد آسیای جنوبی گپ بزند. به مدت دو ساعت.

آقای کاتولیس گفت: “او فقط از این موضوع انرژی می‌گرفت.”

ضرب‌الاجل اول ماه می که نزدیک به یک سال پیش در توافق صلح با طالبان تعیین شده‌است، موضوع اصلی صحبت جلسه این هفته وزیران دفاع متحدان از جمله وزیر دفاع لوید جی. آستن سوم در بروکسل خواهد بود. در حال حاضر، همانطور که ناتو تعهد خود را نسبت به این کشور ارزیابی می‌کنند، به دنبال نقشه راه از سوی آقای بایدن و آقای آستن هستند.

تلاش برای اثرگذاری روی رئیس جمهور از سوی همان صداهایی است که طی 20 سال گذشته، از حفظ حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان حداقل به صورت محدود، حمایت کرده‌اند.

در ماه دسمبر، قبل از شروع به کار آقای بایدن، گروه مطالعاتی مورد حمایت دو طرف و منتخب کنگره که تحت مدیریت موسسه صلح ایالات متحده است، با مشاوران سیاست خارجی او ملاقات کرد تا آنها را در مورد گزارشی مرتبط با افغانستان مطلع کند. این گزارش که در تاریخ 3 فبروری منتشر شد، با این استدلال که طالبان شرایط عقب نشینی آمریکا را که در توافق نامه ترامپ و طالبان تعیین شده بود، رعایت نکرده‌اند، اساساً بر این ادعا بود که برنامه 1 ماه می باید لغو شود.

این گروه گفت که خروج کامل سربازان، چنانچه در توافقنامه ترامپ و طالبان آمده، منجر به جنگ داخلی، توقف منافع آمریکا در منطقه و به هدر رفتن فداکاری 3500 سرباز ائتلافی خواهد شد که در پیگری اهدافِ جنگ به رهبری آمریکا در افغانستان کشته شده‌اند.

جان اف. کربی، دبیر مطبوعاتی جدید پنتاگون، اصرار داشت که دولت بایدن به تعهد در مورد خروج کامل نیروهای آمریکایی و توافقنامه پایبند است؛ اما او در عین حال، بدبینی خود را نسبت به اینکه طالبان آنچه را وعده داده‌اند (قطع ارتباط با القاعده و کاهش خشونت‌ها) انجام خواهند داد یا نه، ابراز کرد.

آقای کربی گفت: “بدون پایبندی آنها به تعهدات خود مبنی بر دوری از تروریسم و ​​توقف حملات خشونت‌آمیز علیه نیروهای امنیت ملی افغانستان، پیدا کردن راهی مشخص برای رسیدن به یک توافق بسیار دشوار است. اما ما هنوز به توافقنامه متعهد هستیم.”

اما روند استاندارد پنتاگون حتی در زمان دولت ترامپ هم همین بود. آنچه در این مرحله مشخص نیست این است که آقای بایدن کجای این طیف قرار می‌گیرد.

هنگامی که بایدن معاون رئیس جمهور بود، برای قانع کردن مافوق خود، آقای اوباما به کاهش تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان، در کشمکش با رهبران پنتاگون بود.

آقای اوباما در خاطرات خود به نامِ «سرزمین موعود» می‌نویسد،”جو و تعداد قابل توجهی از کارمندان N.S.C.، پیشنهاد جنرال استنلی ای. مک کریستال برای هجوم ده‌ها هزار نیرو به داخل این کشور را” فقط آخرین تلاش یک ارتش مهار نشده برای فرو بردن کشور به کار بیهوده و بسیار هزینه‌برِ ملت‌سازی می‌دیدند، آن هم در شرایطی که ما می‌توانستیم و باید بر تلاش‌های ضد تروریسم متمرکز شویم. “

اگرچه آقای بایدن در سال 2009 در بحث باخت، اما آقای اوباما پس از کشته شدن صدها آمریکایی و نیروهای متحدین و دستاوردهای این هجوم که بیشتر به دست طالبان افتاد و در پایان ریاست جمهوری خود به حرف بایدن رسید.

اکنون، آقای بایدن باید تصمیم بگیرد که آیا شکست دادن گروه‌های تروریستی در صورت عدم حضور نیروهای فیزیکی امکان‌پذیر است. معاونین می‌گویند که او کاملاً آگاه ‌است که غالبِ آمریکایی‌ها از جنگ خسته شده‌اند و شک دارند که ادامه هزینه کردنِ جان و مال، اصلا نتیجه‌ای در بر خواهد داشت؟ و افغانستان، بدون تردید، به لحاظ آگاهی جمعی پس‌روی داشته‌است.

این امر می‌تواند برای آقای بایدن، باعث تغییر این فوریت شود که افغانستان دوباره به عنوان پایگاهی برای آغاز حمله تروریستی دیگری به ایالات متحده یا دیگر هدف‌های غربی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، او فقط باید به عراق و ظهور داعش در عراق و سوریه نگاه کند، که پس از خروج نیروهای آمریکایی توسط اوباما در سال 2011 و پایان مأموریت جنگی در آنجا رخ داد.

منتقدان ادعا می‌کنند که طالبان هنوز به تعهد خود مبنی بر قطع روابط با القاعده و سایر گروه‌های تروریستی تهدیدکننده ایالات متحده، چنانچه در توافق نامه فبروری 2020 خواسته شده‌است، عمل نکرده‌اند.

علاوه بر این، برخی از تحلیلگران بر این باورند که طالبان با پیروزی در میدان جنگ و موفقیت سر میز مذاکره در قطر برای آزادی بیش از 5000 زندانی، همچنان مطمئن هستند که می‌توانند منتظر دولت جدید باشند و انگیزه کمی برای سازش دارند.

جنرال جوزف اف.دانفورد، جنرال بازنشسته چهار ستاره نیروی دریایی و رئیس سابق ستاد مشترک ارتش، که به رهبری گروه مطالعات افغانستان کمک کرد، گفت که ایالات متحده هنوز از اهرم فشار برخوردار است. جنرال دانفورد، فرمانده ارشد سابق در افغانستان، گفت که فراتر از افزایش فشار در میدان جنگ، طالبان می‌خواهند که در سطح بین‌المللی به عنوان یک جنبش سیاسی قانونی به رسمیت شناخته شده و از مجازات تحریم‌های اقتصادی رها شوند.

یکی از گزینه‌های جالب توجه برای برخی از دیپلمات‌های سابق و متخصصان افغانستان این است که واشنگتن با متحدین خود برای مذاکره در مورد تمدید چند ماهه مهلت خروج نیروها همکاری کند. این برای دولت جدید وقت می‌خرد تا مذاکرات صلح در قطر را تقویت کند، حمایتِ سایر کشورهای منطقه را از جمله پاکستان به دست آورد، و ارزیابی جدیدی از تهدید تروریسم در آینده در افغانستان انجام دهد.

لورل ای. میلر، مقام ارشد سابق وزارت امور خارجه که در زمینه دیپلماسی افغانستان و پاکستان برای آقای اوباما و آقای ترامپ کار می‌کرد، گفت: “این کار آسان نخواهد بود، اما شدنی است. طالبان علاقه دارند این روند را ادامه دهند زیرا برای آنها کارساز بوده‌است.”

با این حال، اگر این رویکرد به حصول موفقیت منتهی نشود، طالبان تهدید کرده‌اند که اگر ایالات متحده یک‌جانبه بر حفظ 2500 سرباز خود بیش از مهلت ماه می در این کشور تصمیم بگیرد، حملات علیه نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای ناتو را از سر خواهد گرفت. نیروهای آمریکایی اکنون در حدود دوازده پایگاه دارند و دو مأموریت اصلی را انجام می‌دهند: عملیات ضد تروریسم و ​​مشاوره دادن به نیروهای امنیتی افغانستان در مقرهای مختلف.

به گفته مقامات پنتاگون، فرماندهی مرکزی ارتش در حال آماده شدن برای احتمال حملات مجدد علیه آمریکایی‌ها، طیف وسیعی از گزینه‌ها را برای تصمیم به ماندن یا رفتن نیروها و مقابله با سطوح بالاتر خشونت طالبان، تدارک می‌بیند.

به عنوان مثال، دولت می‌تواند به طور موقت تعداد نیروهای خود را در کشور افزایش دهد، و دستور آقای ترامپ برای کاهش نیروها در هفته‌های آخر دوره ریاست جمهوری خود را تغییر دهد. این تصمیم می‌تواند از نظر سیاسی خطرناک باشد زیرا آقای بایدن در تلاش است قوانینی با اولویت بالاتر، مانند رهایی فراگیر  را از طریق کنگره عملی کند.

گزینه دیگر افزایش حملات هوایی آمریکا علیه طالبان در سراسر این کشور است، مانند جنگنده‌هایی که شهرهای بزرگ افغانستان مانند کابل و قندهار را هدف قرار دهند. مقامات نظامی گفته‌اند که این امر می‌تواند نیاز به ارسال هواگردهای تهاجمی بیشتر برای فرود در پایگاه‌های خاورمیانه یا اطمینان از حضور یک ناو هواپیمابر با بال حمله آماده در منطقه خلیج فارس داشته باشد.

کلی ای. آیوت، سناتور جمهوری خواه سابق از نیوهمپشایر و یکی دیگر از رهبران کمسیون افغانستان که از سوی کنگره مسئول است، گرایشات نه تنها اعضای هیئت، بلکه بسیاری از مقامات اداری را به این ترتیب خلاصه کرد:

“مساله این نیست که می‌مانیم یا می‌رویم. آنچه اهمیت دارد شیوه رفتن ماست.”

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *