به تازگی یک هیأت متشکل از رهبران طالبان از دفتر سیاسی در قطر به دعوت وزارت خارجه پاکستان، به این کشور سفر کرده است. چنانچه سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر، در صفحه توییتر خود نوشته است: «یک هیئت بلندرتبه دفتر سیاسی به رهبری معاون سیاسی و رئیس دفتر سیاسی امارت اسلامی افغانستان محترم ملا عبدالغنی برادر به دعوت وزارت خارجه پاکستان روانه آن کشور شد.»
شاهین در رابطه به هدف و اجندای سفر هیأت طالبان به پاکستان نوشته است: «هیئت امارت اسلامی با مقامات بلندرتبه پاکستان در مورد جریانات اخیر پروسه صلح افغانستان، مهاجرین افغانی مقیم در پاکستان و رفت و آمد مردم و ایجاد سهولتهای تجارتی بین هر دو کشور و دیگر موضوعات مربوطه بحث میکنند.» او در ادامه یادآوری کرده است که؛ به دلیل شیوع ویروس کرونا که مانع سفر نمایندگان طالبان به کشورهای مختلف شده بود، نمایندگان طالبان از روی خطمشی سیاسی امارت اسلامی، به هدف روابط مثبت با کشورهای منطقه و همسایه و رسانیدن نظر و موقف خود درباره صلح به جهانیان، سفرهای خواهند داشت.
این در حالی است که پروسه صلح افغانستان در روزهای اخیر به نوعی در حالت تعلیق قرار گرفته است. بر مبنای توافقنامه صلح آمریکا با طالبان در قطر، که قرار بود 5 هزار زندانی طالبان از زندانهای حکومت افغانستان آزاد شوند، در نهایت با همهی پیچیدگیهایش از سوی حکومت افغانستان پذیرفته شد و به جز چند مورد معدود، همهی این تعداد زندانیان طالبان اکنون آزاد شده، اما هنوز از اصول دیگری توافقنامه صلح آمریکا با طالبان خبری نیست؛ چنانچه قرار بود پس از آزادی زندانیان طالبان گفتگوهای صلح بینالافغانی شروع شود و خشونتها نیز کاهش یابد، اما به نظر میرسد به جز خواستهی طالبان، دیگر هیچ یک از بندهای توافقنامه صلح آمریکا با طالبان عملیشدنی نیست. با اینحال، پاکستانیها به شدت در تلاش مشروعیتبخشی به گروه طالبان است تا در گفتگوهای بینلافغانی در برابر حکومت افغانستان به اعتماد بهنفس بیشتر ظاهر شوند.
تحریم یا تکریم؟
در روزهای اخیر برخی از رسانهها گزارش دادند که دولت پاکستان برخی از رهبران طالبان را تحریم کرده است. چنانچه در اطلاعیهی که از سوی وزارت خارجه پاکستان به نشر رسیده، آمده است؛ «دولت فدرال خوشحال است که دستور میدهد قطعنامه شماره ۲۲۵۵ (۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل به طور کامل اجرا شود، به ویژه بالای افراد و اشخاص ذکر شده… باید مطابق با قطعنامه فوق مورد تحریم دارایی، ممنوعیت سفر و تحریم تسلیحاتی قرار گیرند.»
وزارت خارچه پاکستان یادآوری کرده که؛ ملاعبدالغنی برادر، معاون رهبر طالبان و رییس دفتر سیاسی این گروه در قطر، و همچنان سراج الدین حقانی، رهبر فعلی شبکه حقانی همراه با ۱۰۵ تن از اعضای ارشد گروه طالبان را در فهرست تعزیرات و محدودیتهای مالی قرار داده و براساس آن داراییهای این افراد ضبط خواهد میشود و سفر این افراد به پاکستان محدود خواهد شد. در همینحال، برخی این اقدامات اخیر پاکستان را چالش جدی برای طالبان در جریان مذاکرات دانسته اند؛ «این اقدام پاکستان در تروریست خواندن رهبری و مذاکرهکنندگان طالبان، موضع شورشیان در میز مذاکره را خرد و خمیر میکند.»
در واکنش به تحریم و وضع تعزیرات از سوی دولت پاکستان به رهبران طالبان، گران هیواد، سخنگوی وزارت خارجه امروز یک شنبه 2 سنبله، در پیام ویدیویی گفته بود: «اعلامیه وزارت خارجه پاکستان در تطبیق تعزیرات بالای طالبان با نظرداشت قطعنامه ملل متحد این یک انکشاف مهم است.» اما هنوز یک روز از این انکشاف مهم نگذشته بود که سخنگوی گروه طالبان از سفر رهبران طالبان به شمول ملا برادر به دعوت وزارت خارجه پاکستان، به این کشور خبر داده است. با اینحال، به نظر میرسد که پاکستان همچنان تمایل به تکریم طالبان دارند، تا تحریم. چرا که این گروه منافع پاکستان را در افغانستان به خوبی تأمین نموده، و در واقع همچون ماشین جنگ از سوی پاکستان در افغانستان عمل میکنند.
ارباب جنگ افغانستان
بازگشت طالبان به صحنهی جنگ در افغانستان رابطهی مستقیم با سیاست پاکستان در قبال افغانستان دارد. طالبان بعداز فروپاشی امارت اسلامی، در زمستان 2001م، به طور مخفیانه به سوی مرز پاکستان فرار نکردند؛ بلکه به صورت گروهی و به وسیلهی اتوبوس، تاکسی، تراکتور، سوار بر شتر و اسب و حتی پیاده به مرز پاکستان رسیدند. برای بسیاری از آنها، این یک فرار نبود؛ بلکه بازگشت به خانه بود. بازگشت به اردوگاههای پناهندگان در بلوچستان، یعنی جایی که در آن رشد کرده بودند و خانوادههای شان هنوز آنجا زندگی میکردند، بازگشت به مدارس مذهبی که روزگاری در آن درس میخواندند، مهمان مساجدی که زمانی در آنها عبادت میکردند. آنهای که خانوادهای نداشتند تا از آنها استقبال کند، به وسیلهی گروههای شبه نظامی پاکستان و جمعیت علما، همراه با پتو، لباسهای نو و بستههای پُر از پول مورد استقبال گرم قرار میگرفتند. مقامات «آی.اس.آی» برای طالبان دست تکان میدادند. پرویز مشرف، رییس جمهور پیشین پاکستان، بر آن نبود تا طالبانی را که به مدت دو دهه به وسیلهی ارتش این کشور آموزش دیده بودند، ناامید یا دستگیر کند. برای پاکستان، طالبان تجسم آیندهی پاکستان بودند و باید تا زمان موعود پنهان میشدند. طالبان متواری که شامل رهبران ارشد شان هم میشد، در مناطق قبیلهای هم مرز با افغانستان پناه گرفتند. مناطقی که تا به حال برای بقا و فعالیتهای طالبان بسیار حیاتی است.
تاریخ روابط افغانستان و پاکستان از آوان شکلگیری پاکستان به عنوان یک کشور مستقل تا کنون با فراز و نشیبهای همراه بوده است. تا حالا در هیچ دورهای تاریخی این دو کشور نسبت به همدیگر با دید مثبت و همگرایانه ندیده است. پاکستان نسبت به افغانستان نگاه امنیتی دارد. بنابراین، همیشه تلاش کرده تا در افغانستان حکومتی را روی کار بیاورد که تابع سیاستهای امنیتی پاکستان باشد. چنانچه یکی از عناصر ثابت رفتار استراتژیک پاکستان، اعتقاد به ضرورت عمق استراتژیک در افغانستان بوده است. طوریکه جنرال میرزا اسلم بیگ، رییس ستاد ارتش پاکستان در زمان دوره نخست صدارت بینظیر بوتو، عمق استراتژیک را؛ نصب یک رژیم دوست و اسلامگرا در کابل تعریف میکرد که تا به احساس ناامنی دایمی پاکستان نقطه پایان گذاشته و یا مانع نفوذ دولتهای متخاصم در مناطق قبایلی در غرب این کشور شود و حکومتهای افغانستان از روابط بسیار عمیق با هند پرهیز کنند. بنابراین، ارتش پاکستان در تلاش برای مهار تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم از ناحیهی افغانستان، از منابع فراوان خود از جمله طالبان استفاده کرده است. با اینحال، گفته میتوانیم که ارباب جنگ افغانستان، پاکستان است. پاکستانیها طرف اصلی جنگ در افغانستان به حساب میروند و طالبان در این جنگ بازیچهی بیش نیستند. چنانچه اگر گفتگوهای صلح آمریکاییها با طالبان تا اینجا پیش آمده، با همکاری مستقیم پاکستان از طریق فشار و تهدید بوده است، وگرنه فلسفه وجودی طالبان جنگ است، آنهم جهاد علیه آمریکاییها. با این همه حکومت افغانستان همواره از گفتگوی مستقیم با ارباب طالبان دوری کرده و برعکس در تلاش است تا با سرباز جنگ گفتگو کنند، که به نظر میرسد تا با ارباب جنگ صلح نکند، با سرباز جنگ صلح ممکن نیست.