زندگی شبیه یک چرخ فلک است. میتوانید آن را بپذیرید و لذت ببرید، و در طول مسیر از تجربیاتتان درس بگیرید یا میتوانید در برابر همهی چالشهای زندگی عصیان کنید و طعم خوش لحظهها را از بین ببرید. حالت دوم مانع هرگونه پیشرفتی میشود، در حالی که اولی، فرصت آموختن از سختیها را به شما میدهد و آدم بهتری از شما میسازد. هرچند واژهی «بهتر» معنایی نسبی دارد اما یک چیز، قطعی است، بهتر شدن به معنای پیشرفت است! و هدف این است که هرچه از چالشها یاد میگیرید، برای تبدیل شدن به بهترین نسخهی خودتان به کار ببرید!
در این نوشتار با ۶ چالش رایج در زندگی آشنا خواهید شد؛ سختیهایی که برای بهتر شدن باید بر آنها غلبه کنید!
۱. فقدان
فقدان، بخشی اجتنابناپذیر از زندگی است و هر طور که رخ بدهد، یکی از بزرگترین چالشهای زندگی محسوب میشود، اما در عین حال به شما فرصتی میدهد تا روی آنچه واقعا اهمیت دارد تمرکز کنید. از دست دادن چیزی که داشتید یا واقعا میخواستید، مجبورتان میکند از خودتان بپرسید: «چیزی که از دست دادم برایم ارزشمند بود ولی خوب حالا که چه؟» و «برای به دست آوردن چیزی که میخواهم باید چه کنم؟»

با پرسیدن این سوالات، ارزش واقعی آنچه از دست دادهاید و همینطور علت ارزشمند بودنِ آن را ارزیابی میکنید. داشتن درک روشن از آنچه برایتان ارزشمند است، کلیدی برای بهتر شدن است زیرا به گفتار و رفتارتان یکپارچگی میدهد.
۲. شکست
هیچ آدمی در این دنیا وجود ندارد که شکست را تجربه نکرده باشد. شما برای رشد و پیشرفت، باید شکست بخورید. شکست، مانند یک ایستگاه بازرسی در میانهی سفرتان است که کمکتان میکند انتخابهایتان را مرور کنید. به این ترتیب مجددا دچار همان خطاها نخواهید شد و در آینده رویکرد آگاهانهتری نسبت به امور خواهید داشت. به علاوه، با شکست میتوانید همدردی، شفقت و ترحم را نسبت به کسانی که تجربهی مشابهی داشتهاند در خودتان توسعه بدهید. این سه احساس در این سفر اهمیت زیادی دارند زیرا آدمها در حضور شما احساس امنیت خواهند داشت.
۳. پسروی
همهی ما کندیِ پیشرفت یا تاخیر را تجربه کردهایم. چالش، آنجاست که چراییِ این تاخیر را درک کنیم. چه چیزی سبب شده که پیشرفتتان با وقفه مواجه شود؟ پسرویها و موانع فرصتهایی برای یادگیری هستند. داشتن یک درک مشخص از چیزهایی که پیشرفتتان را کند کردهاند، سبب میشود که آگاهانه از آنها پرهیز کنید.
سفری که برای تبدیل شدن به یک آدم بهتر آغاز کردهاید، مستلزم این است که به لحاظ ذهنی آدمی محکم باشید. موانع و پسرویها، شیوهای طبیعی هستند برای اینکه ذهنتان را تقویت کنید.
۴. خلق یک قطبنمای اخلاقی
تشخیص درست و غلط یکی از چالشهای همیشگی زندگی است. شاید امروز با یک ایدئولوژی موافق باشید و روز بعد، ایدئولوژی دیگری را بپذیرید. تغییر نظر، حقِ شما و تصمیمگیری در مورد جایگاهتان، مسئولیت شماست.
تصمیم گرفتن در مورد باورهایتان در مسیر بهتر شدن اهمیت زیادی دارد. بیشتر آدمها مطابق با ارزشها و باورهای خودشان تصمیم میگیرند. برای تبدیل شدن به یک آدم بهتر، به خودتان اجازهی بازبینی هر دو را بدهید. شاید، به این نتیجه رسیدید که برخی از باورها و ارزشها دیگر با هدفتان سازگاری ندارند. با ارزیابی این عدم سازگاری میتوانید گام لازم را برای پیدا کردن حقیقت درونیتان بردارید. توانایی اصلاح خویشتن، در طول مسیر زندگی اتفاقی فوقالعاده است!
۵. تسلط بر ذهن
در مسیر بهتر شدن، ذهنتان میتواند حریف قدرتمندی باشد. ذهن میتواند شما را با هجوم افکار منفی مواجه کند و قدرت این را دارد که در دلتان شک و تردید بیندازد. تسلط بر ذهن، یکی از بزرگترین چالشهای زندگی است.
ذهن، دیدگاه شما را کنترل، و در عین حال شیوهی تعامل شما را با جهان پیرامونتان مشخص میکند. هرچند تسلط بر برخی امور بعد از مدت محدودی قابل انجام است، اما رسیدن به تسلط بر ذهن زمان زیادی را ایجاب میکند. چالش آنجاست که میل به تسلط بر ذهن را هر روز آشکار کنید و نسبت به ماهیتِ نامحدود این کار آگاهی کاملی داشته باشید.

هرجا که بروید خودتان هستید، پس پنهان شدن از خودتان امری غیرممکن است. اگر ذهنتان نامهربان باشد، تبدیل شدن به یک آدم بهتر دشوار خواهد بود، به این دلیل که شما حتی با خودتان خوب نیستید!
خوشبختانه راههای زیادی برای تسلط بر ذهن وجود دارند که میتوانید امتحان کنید، از جمله مدیتیشن، دعا، سکوت، نوشتن اتفاقات روزانه و سپری کردن زمان در طبیعت.
۶. چیره شدن بر داستان زندگیتان
همهی ما روزی کودک بودیم. گاه چیزهایی را تجربه کردهایم که خارج از کنترل ما بودهاند. و صرف نظر از سختیشان، با ما میمانند و تبدیل به بخشی از داستان ما میشوند. غلبه بر داستانی که خودتان در مورد تجربیاتتان میگویید، چالش دیگری در زندگی است. هر تجربهای که داشته باشید، در مسیر زندگیتان تاثیرگذار خواهد بود.
اگر بگویید «من فقیرم و همیشه فقیر خواهم ماند،» به این معناست که داستان زندگیتان بر شما غلبه کردهاست.
اما اگر بگویید، «من با فقر بزرگ شدم، اما تمام تلاشم را برای تغییر اوضاع به کار میبندم،» به این معناست که بر داستان زندگیتان غلبه کردهاید!
غلبه بر داستانتان، سبب میشود که لحظهی حال را به بهترین نحو ممکن کشف کنید و نوشتن داستان جدید زندگیتان را شروع کنید.
در مسیر تبدیل شدن به یک آدم بهتر، تمرکز بر چیزهایی که برایتان قابل کنترل هستند و رها کردن آنچه در اختیارتان نیست، حیاتی است.