محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان به تازگی در سخنرانیِ از جوانان کشورش خواست که به صفوف نیروهای امنیتی بپیوندند و از خاک خود پاسداری کنند. او پس از ادای نماز جمعه خطاب به مردم افغانستان گفت که «دشمنان افغانستان نیت خوب ندارند و این دشمنی یک فرد نه، بلکه دشمنی با ملت عظیم افغانستان میباشد.»
این برای نخستین بار است که رییس جمهور افغانستان برای مبارزه با تروریزم و تأمین ثبات در کشورش از جوانان افغان درخواست میکند تا به صفوف نیروهای امنیتی بپیوندند. این درحالی است که براساس قانون پیوستن به صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی اختیاری است و مانند گذشته شهروندان افغانستان ملکف به سپری کردن دوره خدمت عسکری نیستند.
هرچند آمار دقیقی از شمار نیروهای افغان معلوم نیست اما براساس گزارشهای موجود افغانستان در حال حاضر 173 هزار سربار ارتش، 154 هزار پولیس و 28 هزار پولیس محلی دارد. این نیروها تا سال 2020 میلادی سالانه 4.5 میلیارد دالر امریکایی از سوی امریکا و ناتو دریافت میکنند.
این نیروها در حال حاضر با بیش از 20 گروه تروریستی، از جمله طالبان و داعش، میجنگند و روزانه بار سنگین جنگ را بر دوش میکشند. گزارشها نشان میدهد که طالبان در 70 درصد خاک افغانستان فعال اند و 14 شهرستان این کشور را بهصورت کامل در کنترل دارند؛ هرچند دولت افغانستان این رقم را تایید نمیکند.
در فضایی که جنگ افزایش یافته و روزانه چندین تن در اثر خشونتهای جاری در افغانستان کشته میشوند، بسیاریها نگران زنده ماندن شان اند و شماری هم افغانستان را برای یافتن مکان امن ترک کردهاند. افزون بر این بیکاری نیز یک بحران جدی است که دولت اشرف غنی با آن روبرو است.
پرسش اساسی اکنون این است که آیا مردم و بهویژه جوانان افغانستان به این درخواست اشرف غنی پاسخ مثبت میدهند یا نه؟ آیا این افراد داوطلبانه برای دفاع از افغانستان به صف نیروهای امنیتی خواهند پیوست؟
بر اساس بسیاری از گزارش ها نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان با حمایت گسترده مردم مواجهاند. مردم افغانستان در واقع خود را در پناه این نیروها در امان میبینند و همواره از کارکرد این نیروها به نیکویی یاد کردهاند. اما عوامل بسیار وجود دارد که پیوستن به ارتش و یا پولیس را با پرسشهای بسیار مواجه میسازد.
تلفات بلند
جنگ و رویدادهای مرگبار انفجاری و انتحاری همواره از نظامیان افغان قربانی گرفته است. تلفات این نیروها یکی از موارد بحثبرانگیز در افغانستان است. سال گذشته سیگار اعلام کرد که در چهار ماه نخست سال 2017 میلادی 2 هزار و 531 نظامی افغان شهید و 4 هزار و 238 تن دیگر شان زخمی شدهاند. این نیروها بیشتر در محافظت از پاسگاهها تلفات دادهاند.
این اداره همچنان گفته بود که در 10 ماه نخست سال 2016 میلادی مجموعاً 6 هزار و 785 عضو نیروهای امنیتی افغانستان کشته شدهاند. براساس گفتههای این نهاد، روزانه حدود 20 سرباز ارتش و پولیس کشته میشوند.
در بهار سال 1395 خورشیدی جنرال جان نیکلسن، فرمانده عمومی نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان گفته بود که تلفات نظامیان افغان سنگین است. او گفته بود که «در یک سال 5 هزار و 500 سرباز افغان کشته شده و بیش از 14 هزار دیگر زخم برداشتهاند.»
یک گزارش سیگار در ماه می سال 2017 میلادی نیز گفته بود که از ماه جنوری تا ماه می همین سال 2 هزار و 531 نظامی افغان جانهای شان را از دست دادهاند و 4 هزار و 238 تن دیگر زخم برداشتهاند.
آمار بلند تلفات نظامیان افغانستان همواره شوکآور بوده است. در همین راستا گفته میشود حکومت افغانستان از سیگار خواسته است که دیگر رقم تلفات نظامیان این کشور را منتشر نسازد؛ اما وزارت دفاع افغانستان مدعی است که آمار روزانه از سوی دفتر مطبوعاتی این وزارت منتشر میشود.
محاصره در میدان جنگ
بارها گزارشهای تکاندهنده از محاصره شدن نیروهای افغان در میدان جنگ و نرسیدن کمک به آنان تبدیل به سرخط خبرها در افغانستان شده است. محاصره شدن این سربازان و نرسیدن کمک به موقع در مواردی باعث تحمیل تلفات سنگین شده و مناطقی نیز بهدست شورشیان افتاده است.
در سال 2013 میلادی 120 تن از سربازان پولیس در شهرستان وردوج ولایت بدخشان چندین روز محاصره شدند. همزمان با محاصره شدن این نیروهای از سوی طالبان، کمبود مواد غذایی از دیگر مشکلاتی بود که این نظامیان با آن مواجه شدند.
در ماه اسد سال 1395 خورشیدی شماری از باشندگان منطقه خنجان ولایت بغلان در شمال افغانستان در اعتراض به محاصره شدن دهها سرباز ارتش در ولایت پکتیا راه شمال-جنوب را بستند. در آن زمان حدود 80 سرباز ارتش برای بیش از 20 روز در منطقه جانی خیل ولایت پکتیا به محاصره طالبان درآمده بودند.
در ماه میزان امسال نیز دهها نظامی افغان در شهرستان چوره ولایت ارزگان محاصره شدند. نرسیدن کمک و اقدام به موقع باعث شد تا بیش از 20 تن از سربازان کشته شوند.
کشته شدن این سربازان خشم نمایندگان مجلس افغانستان را برانگیخت. نمایندگان این رویداد را فاجعه بار خوانده و گفتند که باید از مسئولان ارشد امنیتی در این مورد پرسیده شود و آنان باید جوابهای خود را برای نمایندگان مجلس ارایه کنند.
بیوههای سربازان
در ماه میزان امسال جان ساپکو، بازرس دفتر ویژهی آمریکا برای بازسازی افغانستان یا سیگار گزارش تکاندهندهای را منتشر کرد. این گزارش برای رهبری نهادهای امنیتی افغانستان یک شرمساری پنداشته شده بود که با واکنشهای بسیاری مواجه شد.
جان ساپکو اعلام کرد که شماری از بیوههای سربازان افغان برای گرفتن حقوق تقاعدی شوهران شان که در جنگ جان باختهاند، از سوی برخی از مقامها مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند.
به دنبال نشر این خبر وزارت داخله افغانستان سوءاستفاده جنسی مقامهای نظامی از بیوههای سربازان کشته شده در جنگ را تکاندهند خواند. ویس احمد برمک که در آن زمان سرپرست وزارت داخله بود در نشستی گفت: «لعنت به این پولیس، لعنت به او انسانی که یک عضو خانواده شهید میآید اما او میگوید بیا با من این کار را بکن، بسیار تکان دهنده است.»
این گزارش واکنشهای تندی را برانگیخت و انتقادهای زیادی را به دنبال داشت. بسیاریها به موجودیت فساد در نهادهای امنیتی پرداخته و گفتند که این فساد تا آنجا ریشه کرده است که مقامهای نظامی حتا از بیوههای سربازان شهید هم «تقاضای جنسی» دارند.
نگاه سیاسی به ارتش و پولیس
تنها تلفات، فساد و مسایلی که در بالا آمد چالشهای سربازان افغان نیست. به باوری بسیاریها رهبری حکومت با نظامیان برخورد گزینشی دارد. علاوه بر این سهمیه بندی جلب و جذب در نیروهای امنیتی افغانستان یکی دیگر از چالشها برای پیوستن به صف این نیروها خوانده میشود.
جنرال زلمی وردک، آگاه نظامی در پاسخ به سوالی که مردم به درخواست رییس جمهور غنی چگونه پاسخ خواهند داد گفت که اگر حکومت قلب مردم را بهدست میآورد، مردم با شوق آمده به صف نیروهای امنیتی میپیوستند و خدمت وطن خود را میکردند.
او به خبرنامه گفت که «اما حالا مسایل بهگونه دیگر است. سلسله هایی که در داخل سیستم نظامی وجود دارد براساس قومی و روابط مصلحتگرایی. مردمی که کار ندارند در صفوف نظامی میپیوندند. درخواست خوبی است اما اگر مردمان واقعی داخل سیستم نظامی شوند و از صدق دل برای این خاک خدمت کنند.»
این نظامی افغان به این باور است که تا زمانیکه قانون حاکمیت نداشته باشد و عدالت تأمین نشود، مردم چگونه اعتماد کرده به صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی بپیوندند. او گفت که «باید راهبرد اساسی را حاکمیت پیدا کند تا قلب مردم را بهدست بیاورد.»
از سوی هم عدم پرداخت به موقع اکرامیه شهید، عدم رسیدگی به اجساد شهدای نظامی و بیحرمتی به خانوادههای آنان از مسایلی است که همواره به عنوان یک چالش مطرح است. با آنهم ریاست جمهوری افغانستان به این باور است که نیروهای امنیتی این کشور در حال حاضر از حمایت مردمی برخوردار است که تاریخ افغانستان بینظیر است.
شاه حسین مرتضوی، سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان میافزاید که تمام اقشار مختلف افغانستان از نظامیان این کشور حمایت میکنند و ظرفیتهایی که در این نیروها، بهویژه کماندو و پولیس ویژه، بهوجود آمده میتواند اعتماد نسبت به آینده را بیشتر سازد.
در حال حاضر میزان جلب و جذب در ارتش افغانستان براساس سهیمه قومی تعیین میشود. هر قوم سهم خاص خود را دارد. ریاست جمهوری اما میگوید که در حال حاضر در اکادمی نظامی مارشال فهیم براساس لیاقت افسران جذب میشود و به تازگی استخدام آمران حوزههای امنیتی هم به رقابت آزاد گذاشته شده است.
تنها این نیست. مردم همواره انتقاد کرده که رهبران سیاسی افغان خانواده و فرزندان شان را به بیرون از افغانستان برده و آنان را از گزند حوادث دور کردهاند اما از مردم این کشور میخواهند که با تروریزم مبارزه کنند. این افراد میپرسند وقتی فرزندان رییس جمهور و رییس اجرایی در خارج از افغانستان زندگی میکنند، چگونه این رهبران میتوانند درد و رنج مردمانی که فرزندان شان را در جنگ از دست دادهاند، درک کنند.
ریاست جمهوری افغانستان اما میگوید نمیشود همه سلاح برداشته و در برابر دشمن مسلح شوند بلکه هرکس در هر مقامی مسئولیتهای خود را ادا کند. این توقعی است که رییس جمهور غنی از شهروندان کشورش دارد.
افزودن دیدگاه