داکتر فیروز الدین فیروز متولد ولایت پنجشیر است. در سال 1980، به دانشکدۀ پزشکی دانشگاه کابل راه یافت و پس از تکمیل درسهایش در رشتۀ پزشکی، نخست در ولایت بغلان و بعدا به حیث رییس صحت عامه ولایت کاپیسا کارش را شروع کرد.
در سال 2002 میلادی، داکتر فیروز به بحث معین اداری و پالیسی وزارت صحت عامه مقرر شد. دوستانش می گویند که آقای فیروز در تهداب گذاری بنیادهای محکم صحت در افغانستان، نقش برجستۀ داشته است و ابتکارهای او در این وزارت سبب کاهش مرگ و میر کودکان و مادران شده است.
داکتر فیروز بین سال های 2005 تا 2014 میلادی، با بانک جهانی، نهاد توسعهیی کمک های جهانی ایالات متحد امریکا و نهاد توسعهیی بریتانیا، مشغول کارهای مشورتی بوده است. آقای فیروز در کشورهای هند و سودان نیز تجربه کار را دارد
داکتر فیروز، تخصص اش را در بخش جراحی عمومی گرفته و دو دیپلم کارشناسی ارشد از انگلستان و هند دارد.
آقای فیروز اکنون وزیر صحت عامه افغانستان است. خبرنامه این گفتگو را با آقای فیروز در دفتر کارش در وزارت صحت افغانستان انجام داده است.
خبرنامه: جناب وزیر سپاس که وقت دادید. از این موضوع شروع کنیم که تغییرات یا کاهش در کمک های مالی نهادهای خارجی به افغانستان، تا چه اندازه ی روی وزارت صحت عامه و در کل بخش صحت در افغاستان تاثیر گذاشته است؟
فیروز الدین فیروز: الحمدالله وزارت صحت از وزارت های نیست که کمک های خارجی به آن کم شده باشد. زیرا تعهد طوری شده که کمک ها به وزارت و سکتور صحت در افغانستان تا آخر سال 2018 همچنان ادامه خواهد داشت. اما یک مشکل عمده در قسمت این کمک ها است و آن این که تعهدات مالی جامعه جهانی تنها برای عرضه خدمات ابتدایی در حوزه صحت است؛ مثلن خدمات اساسیای که باید در قریه ها و قصبات ارائه گردد نظیر این که مراکز صحی ساخته شود، قابله ها تربیت شوند، دسترسی مردم به خدمات صحی بیشتر گردد و روی کاهش مرگ و میر اطفال و مادران تمرکز گردد شامل این حوزه می شود.
مشکل عمده در این است که هیچ نوع کمکی برای شفاخانههای تخصصی موجود نیست.
خبرنامه: آیا باید این کمکها در بخشهای مصرف شوند که دولت افغانستان با دونر یا نهاد کمک کننده در آن به توافق رسیده اند؟
فیروزالدین فیروز: شرایط طوری است که کمکها به شکل عادلانه باید توزیع شود. منطق این عادلانه توزیع کردن این است که یک نورستانی با یک بامیانی به گونه مساوی از خدمات صحی برخوردار باشند. یا یک هموطن یا یک خواهر و مادر مثلن در ولایت بامیان یا ارزگان و یا نورستان اگر از مسئله ای رنج می برد، ممکن است که به شفاخانه اختصاصی دسترسی نداشته باشد، اما باید برای او خدمات صحی ابتدایی فراهم شود.
برنامه این است که باید خدمات پشت دروازه خانههای مردم برود و همچنان خدماتی برای مردم ارائه شود که تاثیر مثبت بر کاهش میزان مرگ و میر داشته باشد. این سه اصل که تاثیر فوری روی زندگی مردم دارد، باید رویش تمرکز شود تا مرگ و میر در نقاط دور دست کاهش پیدا کند و خدمات طوری باشد که نتیجه آن به مراتب بهتر و بیشتر باشد.
یا خدمات به گونهای باید باشد که نسبت به فرد جمع را در نظر بگیرد، این شرایط اساسی کمک کنندهها برای دادن پول به بخش صحت افغانستان است. شفاخانه های اختصاصی بیشتر روی زندگی یک فرد تاکید میکند. حرف اصلی تمویل کنندهها این است که چون این کمکها کم است باید در جایی مصرف شود که بر رفتار و کردار و طریقه زندگی افراد تاثیر داشته باشد. مثلن می خواهند تاثیر کمک ها باید سبب شود که طریقه زندگی مردم تغییر کند، به آنها فهمانده شود که غذای مناسب بگیرند و یا ورزش کنند، زیرا این کارها سبب می شود تا صحت مند باشند و هیچ وقت به حمله قلبی دچار نگردند.
خبرنامه: یعنی کمک ها زیر نظر مستقیم کمک کنندهها به مصرف می رسد؟
فیروزالدین فیروز: این کمک ها نه تنها باید زیر نظر کمک کنندهها مصرف شود بلکه پیش شرط اصلی هر کمکی به بخش صحی افغانستان است. زیرا کسی که پول میدهد شرایط خود را نیز دارد و چون همیشه از عدالت صحبت میکنند، باور دارند که تاثیر کمک ها روی صحت عمومی به افرادی غریب و بی بضاعتی که در قریه ها و مناطق دور دست زندگی دارند، به مراتب بیشتر از شفاخانهها است.
در کل کمکهای که به بخش های خدمات اجتماعی اختصاص یافته، کم نشده است و تا سال 2018 ادامه دارد. الحمدالله در سفر اخیری که به امریکا داشتم، با کمک کنندههای اصلی نظیر بانک جهانی و اداره انکشافی ایالات متحده امریکا در مورد کمک ها پس از سال 2018 نیز صحبت کردم. نظر به کارها و فعالیت هایی که ما در یک سال اخیر در وزارت صحت عامه انجام دادیم، برخورد کمک کنندگان خوب بود. مبارزه با فساد اداری یکی از ارزشهایی است که آنها در نظر میگیرند.
ما نخستین کاری را که انجام دادیم در وزارت این بود که از اداره مِک (کمیته مستقل ارزیابی و نظارت مبارزه علیه فساد اداری) دعوت کردیم تا وزارت صحت عامه را از نزدیک بررسی کنند که زمینهها و یا خطرات آسیب پذیری از ناحیه فساد در کدام جاها موجود است، تا بر اساس آن ارزیابی ها بتوانیم یک استراتژی درست تدوین کرده به صورت سیستماتیک و عملی با فساد مبارزه نماییم.
این گزارش هرچند که در همین اواخر نشر شد اما تاثیرخوبی بر اعتبار دولت افغانستان و وزارت صحت عامه داشته است. زیرا این موضوع، اولین اقدام اساسی علمی و سیستماتیکی بود که دولت افغانستان خصوصا وزارت صحت عامه در بخش صحت انجام داده است. کمک کنندگان نیز به این قانع اند که تعهد جدی برای مبارزه فساد در بخش صحت وجود دارد. منابع به صورت موثر به مصرف میرسد و همان اصل عدالت نیز در نظر گرفته می شود. برای همین بود که بعد از سال 2018 نیز آنها تعهد کردند که در صورتی که دولت افغانستان و وزارت صحت عامه، با همین دیدگاه و استراتژی به پیش بروند کمک های شان را تا سال 2025 تمدید خواهند کرد.
خبرنامه: کدام کشور ها کمک کننده های اصلی شماست، فکر می کنم جاپان و امریکا باید باشند؟
فیروزالدین فیروز: جاپان مستقیما در بخش صحت کمک نمیکند. با وجود که یک مقدار کمک در بخش مبارزه با توبرکلوز انجام میدهد؛ اما کمک که جاپان انجام میدهد از طریق بانک جهانی است و به صورت غیر مستقیم این کمک ها صورت می گیرد. کمک کننده اصلی بخش صحت، امریکا است که هفتاد درصد از منابع را تامین می کند. اتحادیه اروپا یکی از کمک کنندههای خوب در سکتور صحت است و همین طور بانک جهانی.
خبرنامه: میزان کمک هایی که تا سال 2018 به طور سالانه به وزارت صحت عامه افغانستان تعهد شده چقدر است؟
فیروزالدین فیروز: این کمکها سالانه نظر به بودجه انکشافیای که وزارت صحت عامه تخصیص داده در حدود 245 میلیون دالر است.
خبرنامه: آیا این مقدار کمک کفایت وضعیت فعلی افغانستان را میکند با وجود این که 14 سال در این بخش کار شده است؟
فیروزالدین فیروز: در این حوزه دومشکل اساسی وجود دارد. یکی اینکه آمار نفوس که دولت از آن استفاده می کند از سالهای گذشته است و ادعا می شود که جمعیت افغانستان 28 میلیون نفر است؛ اما در عمل میبینیم که نفوس ما به مراتب زیاد تر است نسبت به این ارقام.
مثلا ولایت بامیان را گفته اند که نفوس آن در حدود 3 صد هزار نفر است. اما اگر صادقانه بگویم آماری که ما داریم، نفوس بامیان شاید از 900 هزار نفر هم بالا باشد. یا ولایت هرات حدود یک اعشاریه یک میلیون نفر تخمین شده است، در حالیکه واقعیت این است که بیش از سه میلیون نفر در هرات زندگی می کنند.
کمک کنندگان برای رسیدگی به وضعیت صحی هر نفر در سال 5 دالر در نظر گرفته اند. با این حساب وزارت صحت عامه تنها یک سوم نفوس هر ولایت را می تواند زیر پوشش خدمات صحی بگیرد و این عمده ترین مشکل است. مثلن ما در بامیان از نفوس نزدیک به یک میلیون نفر، فقط 300 هزار نفر آن را می توانیم زیر پوشش خدمات صحی قرار بدهیم.
از طرف دیگر، اختصاص یافتن 5 دالر برای هر نفر در سال، کمترین پولی است که دولت افغانستان از طریق کمک کنندهها تخصیص داده است؛ در حالیکه در دیگر کشور ها این بودجه به مراتب بلند تر است. مثلا در بنگله دیش و سریلانکا که کشورهای فقیر اند، حد اقل 25 دالر برای عرضه خدمات ابتدایی صحی هر فرد در سال تخصیص داده اند. حالا اگر ما کشورهای پیشرفته اروپایی را در نظر بگیریم، در آن کشورها بیشتر از ده هزار دالر برای هر نفر در سال در نظر گرفته می شود.
خبرنامه: با این حساب شما این بحران جمعیتی را چگونه مدیریت می کنید و آیا این مشکل را در سطح بین المللی و رهبران حکومت وحدت ملی در میان گذاشته اید که در عرصه صحت، مشکلی به این بزرگی وجود دارد؟
فیروزالدین فیروز: نه تنها در عرصه صحت، بلکه در تمام بخش ها تاثیر خود را دارد. یکی موضوع نفوس است که باید میزان آن روشن شود که این یک حرف سیاسی است و باید رهبران حکومت وحدت ملی، اعضای محترم پارلمان، سیاسیون در مجموع تصمیم بگیرند که باید سرشماری دقیق صورت بگیرد. این یک چالش عمومی است که در مقابل همه وجود دارد. این مساله را وزارت صحت عامه به تنهایی نمی تواند مطرح کند. ما با وجودی که با نماینده های محترم پارلمان همیشه یاد کردیم، به خاطریکه آنها همیشه تقاضا میکنند بعضی مناطق در ولایت شان سفید است، خدمات نیست، پول کم است و تاکید می کنند که نفوس ولایت ما این قدر است. حرف من این است که بدون شک همان مقداری است که شما می گویید؛ اما کسی این حرف را نمی پذیرد. بیایید ما دست به دست هم بدهیم و مشترک با دولت صحبت کنیم. همراه نهاد های مسوول این حوزه، در قسمت ارقام واقعی به تفاهم برسیم. بعد از آن میشود که منابع به گونه عادلانه تخصیص داده شود. حالا هم نفوس بیشتر است و هم مقدار پولی که ما تخصیص داده ایم بسیار اندک است. با وجود این هم، بعضی تغییرات صحی در مجموع در افغانستان به وجود آمده است. لااقل نیم گیلاس خالی است و نیم آن پر. با همین پنج دالر ما توانستیم نیم گیلاس پر باشد اما هنوز هم نیم گیلاس خالی است و این یک چالش جدی است.
خبرنامه: از زمانی که وزیر صحت شدید در کنار این که اداره مِک را خواستید برای بررسی فساد، ابتکارات دیگری که هم خودتان و هم همکاران تان از آن ها راضی باشند و قابل لمس باشد برای حکومت و مردم افغانستان و جامعه جهانی، چیها بوده است؟
فیروزالدین فیروز: در عرصه صحت دو موضوع را ما مورد توجه قراردادیم. اول، موضوع دسترسی آسان برای کسانی است که به خدمات صحی دسترسی ندارند. این مورد یکی از اولویت های ماست. مثلن هنوز هم بیست درصد از مردم دسترسی به خدمات صحی شان بسیار محدود است. تعریف ما از دسترسی به خدمات صحی، یک ساعت فاصله راه با پای پیاده از مرکز صحی تا خانههای مردم است. در افغانستان بیشتر از 60 درصد مردم از مراکز صحی یک ساعت با پای پیاده فاصله دارند.
20 الی 30 درصد مردم کمتر از دوساعت و بیشتر از یک ساعت راه با مراکز صحی فاصله دارند و این یک مشکل جدی است. در حدود ده فیصد هیچ به مراکز صحی دسترسی ندارند زیرا در مناطق دور دست زندگی می کنند.
یکی از اولویت های ما این است که برای این چهل درصد نفوس افغانستان، که بیشتر از یک ساعت از مراکز صحی فاصله دارند، خدمات عرضه شود و این فاصله ها کاهش یابد. برای همین بود که ما در سال گذشته مشترکا کارهایی را انجام داده ایم؛ به ویژه ایجاد 214 باب مرکز تسهیل امور صحی. تلاش ما این است که خدمات را بیشتر کنیم و در کنار این، در سه ماه ایندهای که پیش رو داریم، خدا بخواهد در حدود 300 مرکز صحی فرعی را ایجاد میکنیم.
خبرنامه: یک مرکز صحی باید دارای چه امکاناتی باشد و چند نفر در آن مصروف عرضه خدمات صحی باشند؟
فیروزالدین فیروز: یک مرکز صحی اساسی باید بین 15 تا 30 هزار نفوس را زیر پوشش داشته باشد. در یک مرکز صحی، یک داکتر، یک قابله، یک نرس، دو واکسیناتور، یک فارمسست و یک نفر هم لابراتواریست کار می کنند؛ اما در افغانستان چون مردم به شکل پراکنده زندگی میکنند و در ولایت هایی مانند بدخشان، نورستان، بامیان، ارزگان، غور و چند ولایت دیگر حتی مناطقی هست که نفوس آن به هفت هزار نفر نمی رسد و وزارت صحت افغانستان نمی تواند در چنین مناطقی یک مرکز صحی بسازد. پس ما باید برای آن یک مرکز صحی فرعی بسازیم که دو – سه اتاق داشته باشد و یک قابله و واکسیناتور همراه با دواخانه.
مشکل دیگر این است که برای مراکز فرعی ما نمی توانیم داکتر بفرستیم. اگر ما یک قابله ماهر هم بتوانیم توظیف کنیم، می تواند تا حدی زیادی مشکلات صحی را در چنین مناطقی کاهش دهد. ما 240 مرکز فرعی در سال گذشته ساختیم و 300 مرکز دیگر را در سه ماه آینده خواهیم ساخت.
خبرنامه: پس این حرف خوبیست که نظر به عدالت، دسترسی به خدمات صحی حق هر افغان است
فیروزالدین فیروز: در بخش شفاخانه ها کارهایی صورت گرفته است. مثلا در شهر کابل ما اولین کاری که انجام دادیم، ساخت اتاق های عاجل بود. سابق اتاق عاجل وجود نداشت، به طور مثال مریض عاجل مراجعه میکرد و در قطار بیست مریض دیگر که وضعیت شان وخیم نبودند، مریض عاجل هم باید منتظر میبود و این یک مشکل عمده را بوجود آورده بود. دوم، این که این اتاقهای عاجل، نوکریوال نداشت و اکثرن یک نفر نرس موظف بود که او خواب بود و شبها عمدتن جایی استراحت میکرد. زمانی که یک مریض قلبی عاجل مراجعه میکرد شخص مسول نبود و یا دوای مورد نیاز حاضر نبود و مریض اکثرن فوت می کرد. اکنون ما اتاقهای عاجل را بزرگ کردیم و تجهیزات اش را بیشتر کردیم و وسایل خوب مهیا ساختیم. بر علاوه پرسونل ماهر نیز توظیف نموده ایم.
خبرنامه: چقدر از خدمات شفاخانه ها و خدماتی که ارایه می کنید به عنوان وزیر صحت راضی هستید؟
فیروزالدین فیروز: موضوع رضایت از خدمات صحی در هیچ نقطه دنیا وجود ندارد. یعنی نه مسوولین که خدمات ارائه میکنند راضی اند و نه کسانی که این خدمات را دریافت میکنند. حتی در کشورهای پیشرفته مریض ها از خدمات صحی ناراضی اند. مثلن در امریکا بیش از چهل میلیون انسان دسترسی به خدمات صحی ندارند با وجودیکه یک کشور پیشرفته است.
درست است که رضایت یک اصل کیفیت خدمات است و باید خدمات طوری باشد که همه راضی باشند. کوشش ما در این است که اول خدماتی که موجود نیست را ایجاد کنیم، در قدم بعدی بر کیفیت فکر کنیم. کار روی بالا بردن کیفیت زمان گیر است که شاید یک دهه را در بر گیرد.
یک برنامه و استراتژی مشخص این است که ما باید در پنج سال آینده، وضعیت صحی به ویژه وضعیت شفاخانه ها را بهبود بخشیم. برای مریضانی که بیرون از افغانستان برای تداوی می روند، زمینه خوب تداوی را در افغانستان فراهم کنیم. با وجودی که مدیکل توریزم (جهان گردی صحی) یک اصل است که نمی توانیم مانع آن شویم، اما برنامه ما این است که سه – چهار شفاخانه در شهر کابل توسط کشورهای دیگر مانند شفاخانه شیخ زاهد، شفاخانه جناح، شفاخانه جمهوریت ساخته شده اند که باید تجهیز و فعال گردند.
به گونه نمونه، مشکل شفاخانه شیخ زاهد این بود که در هشت سال دولت افغانستان تعهد داشت که باید برق و آب آشامیدنی به آن ببرد و شرایط تحفظی برای وسایل تشخیصی اش ایجاد کند. اما این کار انجام نشده بود. ما از روزی که مسوول شدیم کار را روی آن شروع کردیم و آب و برق برایش بردیم و با سکتور خصوصی صحبت کردیم که بتوانیم از طریق مشارکت روی آن سرمایه گذاری کنیم. باید دولت افغانستان مقرره یا پالیسی مشارکت سکتور خصوصی و دولتی را در بخش صحت نهایی سازد. یعنی کار ما در این بخش جریان دارد.
خبرنامه: سیستم، میکانیزم و پالیسی سرمایه گذاران خصوصی که میخواهند در این بخش سرمایه گذاری کنند، در چه وضعی قرار دارد، آیا تا هنوز تصویب شده است یا نه؟
فیروزالدین فیروز: اولین کاری که ما در مقایسه با وزارتهای دیگر در وزارت صحت انجام داده ایم این است که بعضی مقررهها و معیارهای را وضع کرده ایم که در بخش سکتور صحت بود. وقتی ما طرح های خود را برای دولت بردیم، گفتند که این طرح ها را ما عام میکنیم و امیدوار هستیم که این مقررهها تصویب و نهایی شوند. یکی از این مقررهها، مقرره مشارکت سکتور خصوصی و دولتی است. حرف دیگر این که، مطالعات امکان سنجی را ما انجام دادیم و شعبههایی در صحت عامه ایجاد کردیم که هر چه زود تر بتوانیم، شفاخانه ها را به شکل مشارکتی راه اندازی کنیم.
در این بخش بانک جهانی نیز با ما همکار است و ما تلاش داریم که هر چه زود تر بتوانیم، سیستم شفاخانه ها را مشارکتی بسازیم. زیرا سالانه 300 میلیون دالر پول افغانها بخاطر تداوی به بیرون از کشور می رود. با این وجود حدود 400 تا 700 میلیون دالر افغان ها برای دوا مصرف می شود.
خبرنامه: به دوا و مصرف گسترده آن در افغانستان اشاره کردید. اگر مایل باشید که به این بخش بپردازیم. آیا هنوز قاچاق دوا در افغانستان وجود دارد؟
فیروزالدین فیروز: در این بخش مشکلات همچنان باقیست. 45 درصد دوا از پاکستان می آید. در حدود 25 تا 30 درصد دوا از هند می آید. حدود 10 تا 15 درصد دوای مورد نیاز ما از ایران می آید و همین طور از کشور های دور و نزدیک دیگر. مرزهای طولانی و غیر قابل کنترل ما با اکثر کشورها سبب شده است که قاچاق دوا همچنان ادامه داشته باشد. گروههای مافیایی نیز در این بخش فعال اند و نفع می برند و با شرکت های که در مرزهای افغانستان و پاکستان و خارج از کنترول پاکستان اند، در ارتباط می باشند.
ما چند کار را در این قسمت انجام دادیم. اول یک بخش اساسی را به نام اداره ملی تنظیم دوا و محصولات طبی، ایجاد کردیم. این ابتکار دیگری بود که انجام دادیم و در تاریخ صحت عامه افغانستان اولین بار است که یک مرجع با صلاحیت اینچنینی ایجاد می گردد.
پیش از این مشکل در این بود که برای سکتور دوایی ما چند مرجع موازی موجود بود که هم کارهای راجستریشن را پیش می بردند و هم نظارت بر کیفیت داشتند. این ادارات موازی سبب این شده بود که وارد کنندگان دوا گیج شوند که به کدام بخش پاسخگو اند.
همین ادارات موازی سبب رشد فساد شده بود. اکنون با ایجاد اداره ملی تنظیم دوا و محصولات طبی، دیگر ادارات موازی از بین می روند و یک اداره پاسخگو برای ادارات بالا تر است. همچنان، این اداره ناظر بر اعمال شرکت های وارد کننده نیز می باشد. دوم؛ نظارت از مارکیت ها را شدید ساختیم. دواهایی که تاریخ گذشته باشد جمع آوری شده و سوختانده می شوند. هر چند این کار خیلی نتیجه نداده و ما باور داریم که ریشه های فساد باید خشکانده شود. این کار را هر چند ما نیز ادامه دادیم، اما نتیجه نداد. به خاطر این که ریشه ها باید از بین بروند.
سومین کار ایجاد یک مرکز کنترل از دوا است که عنقریب افتتاح خواهد شد. وسایل خوب فراهم شده و افرادی را نیز تربیت کردیم. در شهر کابل یک مکان وسیع ایجاد کردیم و در نظر داریم در ولایات عمده افغانستان نیز این کار صورت بگیرد.
خبرنامه: وزارت صحت آیا به سوی مدرن شدن و استندرد شدن به پیش می رود؟
فیروزالدین فیروز: لااقل تهداب را برای استندرد شدن باید بگذاریم. شاید در دورهای که من وزیر صحت هستم، تمام مشکل حل نشود؛ اما اساس و تهداب آن گذاشته میشود.
سومین کاری که در بخش دوا، با وزرای صحت ایران، پاکستان و هندوستان صحبت کردیم این بود که توافق کردیم زمانی که دوای این کشورها به افغانستان میآید، باید یک سرتیفیکت از اداره صحی و دوای آن ها داشته باشد. اگر این سند را نداشته باشد، ما آن را نمی پذیریم. هر چند داشتن این سرتیفیکت، بروکراسی را بیشتر میسازد اما تضمین به وجود میآید که این نیز یک قدم به پیش، برای کیفیت بهتر خدمات است.
خبرنامه: به لحاظ ساختاری اداره ی جدید ملی تنظیم دوا که گفتید با وزارت صحت چگونه کار میکند. آیا این اداره جزء وزارت صحت عامه است و یا یک اداره مستقل می باشد؟
فیروزالدین فیروز: ما تقریبا تجربه دوازده کشور پیشرفته و در حال انکشاف را مورد مطالعه قرار دادیم. بعضی جاها ادعا میشد که باید یک اداره مستقل، خارج از صلاحیت وزارت صحت عامه تشکیل شود. دولت نیز کوشش میکرد که اداره امور آنرا کنترل کند و یا به رییس جمهور جوابگو باشد. ما با استفاده از تجربه امریکا، این اداره را زیر نظر وزارت صحت ایجاد کردیم. این اداره در انجام کارهای روزانه خود می تواند به گونه مستقل عمل کند؛ اما در کارهای استراتژیک و عمده باید از وزارت صحت دستور بگیرد.
هر چند ما در ابتدا نیز می خواستیم این اداره مستقل باشد اما وقتی دیدیم که مستقل بودنش در این شرایط به نفع ما نیست و ساختن پالیسی صحت عامه نیز به عهده وزارت صحت است و اگر این بخش زیر نظر اداره امور باشد، باید به آن مراجعه کنیم. از سوی دیگر این ابتکار وزارت صحت عامه است. میخواهیم تا زمانی زیر کنترول ما باشد که روی پای خودش ایستاد شود. هر زمانی که تبدیل به یک نهاد با اعتبار شد، مسوولیتاش را هر کسی به عهده گرفت، بگیرد.
خبرنامه: شما چند ماه پیش، شفاخانه بزرگ معتادان امید را ایجاد کردید. میخواستم بپرسم که چطور شد به فکر ایجاد این شفاخانه افتادید؟
فیروزالدین فیروز: چند دلیل عمده سبب شد دست به این کار بزنیم. اکثر معتادان در سرمای زمستان در زیر پل زندگی میکردند و شماری زیادی هر روز می مردند. در طب عدلی هر روز وقتی که پولیس اجساد مرده های زیر پل سوخته را انتقال میدادند، آمار بالای ده نفر بود. هیچ کس به جز پولیس از این امر آگاهی نداشتند.
همین مساله سبب شد که ما فکر کنیم چگونه می توانیم از مردن این افراد جلوگیری کنیم. حالا چه اعتیاد را ترک کنند و یا نکنند. فکر کردیم لازم است که به عنوان یک انسان تلاش کنیم آنها را از مرگ نجات دهیم. در ضمن اعضای محترم پارلمان یک تعداد متوجه این مساله بودند و ما را سرزنش میکردند و متوجه می ساختند که بلاخره ما طرحی را به حکومت بردیم.
توجه داشته باشید دلایلی را که ذکر کردم به این معنی نیست که قبل از آن ما هیچ کاری نمیکردیم. در سیستم ما سه هزار بستر در سرتاسر افغانستان برای معتادان اختصاص دارد. مثلا ما نظر به نفوس هر ولایت، تعداد بسترها را در نظر گرفتیم. برای ولایت های خورد، در حدود 50 بستر در مراکز صحی داریم و در ولایات بزرگ از 100 تا 150 بستر برای معتادان در نظر گرفته شده است.
اما شفاخانه فینکس در قدم اول به این دلیل ایجاد شد که کسانی که بی سر پناه اند و در زمستان در هوای آزاد زندگی میکنند، به خاطر جلوگیری مرگشان باید جای را ایجاد کنیم. در قدم دوم برنامه این بود که این مرکز بتواند جان آدمها را نجات بدهد و اگر این کار منجر به ترک اعتیاد شود که خیلی بهتر است.
اما چالش هایی نیز وجود دارد که تداوی در هیچ جای دنیا نتیجه نداده است. من مریضهایی را دیده ام که سه بار تداوی شده اند اما باز هم دوباره به مواد مخدر روی آورده اند.
خبرنامه: نقص این کار که تداوی نتیجه نداده، در کجا بوده است؟
فیروزالدین فیروز: نقص کار در این بوده که اعتیاد به مواد مخدر یک پدیده ی است که تنها با تداوی جلوگیری نمیشود و تا ساقی ها گم نشوند اعتیاد ادامه دارد. دلیل دیگر دسترسی ارزان و آسان به مواد مخدر است. قاچاق و کشت مواد مخدر بسیار زیاد است. در کنار همهای اینها، بیکاری عمده ترین دلیل روی آوردن جوانان به اعتیاد است.
خبرنامه: باور ها بیشتر این است که یکی از دلایل عمدهای که این کار نتیجه نداده نگاه ها به تداوی معتادان همواره پروژهیی بوده نه یک نگاه استراتژیک. فکر نمی کنید با توجه به مدیریت شما ذهنیت از دید پروژهیی به دید استراتیژیک تغییر میکند؟
فیروزالدین فیروز: بر علاوه این ما برنامههای دیگری نیز داریم که می تواند نگاهها از پروژهیی به استراتژیک را تغییر دهد. مثلا ما حدود سه میلیون نفر معتاد داریم و در مجموع چهار هزار و پنجصد بستر برای تداوی معتادان. ما برای چهل و پنج روز یک مریض را برای تداوی نگه میداریم و با این حساب سالانه اگر حساب کنیم بیش از چهل هزار نفر را می توانیم تداوی کنیم؛ در حالی که تمام معتادان سه میلیون نفر است. این یک مشکل عمده است و تداوی هم هزینه بر است.
تجارب دیگر کشورها این است که آنها در سیستم صحی خود تداوی معتادین را مدغم ساخته اند؛ مثلا ما شفاخانههایی در شهر کابل داریم و ضرور نیست یک شفاخانهای مشخص در این بخش داشته باشیم. باید در هر شفاخانه یک بخش برای تداوی معتادین باشد که توانایی تداوی این افراد را داشته باشد.
دوم، مانند کشورهای دیگر باید افرادی تربیت شوند که خودشان پشت خانههای افراد معتاد رفته و برای آنها دوا و مشورت بدهند. این برنامه ها هم ارزان است و هم تاثیر آن به مراتب خوب تر است.
حرف اصلی این جاست که وزارت صحت هر قدر به تنهایی کاری انجام بدهد، جایی را نمیگیرد. ما توقع داریم که حکومت برای نهادهای که در این بخش کار و مبارزه می کنند، یک پکیج (بسته) و استراتژی مدون و مشترک ایجاد کند. مثلا پولیس باید تعهد داشته باشد که اجازه ندهد دسترسی به مواد مخدر آسان و ارزان باشد. یک همکاری بین سکتوری باید وجود داشته باشد و قانون تطبیق گردد. قاچاقبران باید مجازات شوند و کشت مواد مخدر نیز بند شود. زیرا اگر در این بخش کوشش نشود، مافیا به داخل مراکز تداوی هم میآیند و میخواهند به داخل شفاخانهها هم نفوذ کنند. وقتی که این گونه باشد تداوی نتیجه ندارد.
خبرنامه: آیا به این باور هستید که اعتیاد در افغانستان تبدیل به یک تهدید استراتژیک شده است؟
فیروزالدین فیروز: بدون شک! برای همین سونامی خاموش گفتم که اکنون سه میلیون نفر روزانه مواد مصرف می کنند. هر معتاد حداقل سه دالر روزانه مصرف میکند. در کشوری فقیری مثل افغانستان روزانه مصرف مواد مخدر بیشتر از 9 میلیون دالر است که از نگاه اقتصادی به شدت ضربه می بینیم و این فاجعه را هیچ کس درک نمی کند.
حرف دوم این که یک معتاد از خانواده و جامعه اش جداست و از نگاه اجتماعی، خانواده اش بار دوش می شوند. در کنار این امراض گوناگون مانند ایدز که بسیار خطرناک نیز است آنها را تهدید می کند و احتمال آلوده شدن شان از طریق سرنگ یا همان پیچ کاری خیلی زیاد است.
خبرنامه: جلوگیری از اعتیاد در حال رشد افغانستان چه راهکار نیاز دارد؟ تنها می توان به درمان بسنده کرد و یا نه یک استراتژی چند جانبه باید داشته باشیم؟
فیروزالدین فیروز: تداوی تنها راه حل نیست. باید یک استراتژی خیلی عملی و چند جانبه برای تداوی آنها وجود داشته باشد. در کنار این باید میان سکتورهای مختلف همکاری و هماهنگی وجود داشته باشد و مهم تر از همه یک تعهد ملی برای مبارزه با این پدیده باید وجود داشته باشد.
خبرنامه: آیا این تعهد ملی که شما از او یاد میکنید وجود دارد؟
فیروزالدین فیروز: تعهد ملی همین است که دولت میگوید ما آماده هستیم. وقتی دولت میگویم همین حکومت، وزارت صحت، وزارت مبارزه با مواد مخدر، پولیس و دیگر ارگان های که در این بخش دخیل اند را شامل می شود. اما مهم این است که تعهد را باید جنبه عملی بدهیم. تعهد ما تنها در شعار نماند، بلکه تعهد خود را به یک برنامه عملی با قدمهای سنجیده شده و یک سیستم حساب دهی تبدیل کنیم. مثلا وزارت مواد مخدر نقش اش معلوم باشد که چه نقشی را بازی می کند. وزارت زراعت چه نقشی باید بازی کند. پولیس چه کارهای را انجام بدهد و وزارت صحت عامه چه کند. هر کدام ما باید پاسخگوی مسوولیت های خود باشیم. باید یک کمیسیون نظارتی هم وجود داشته باشد که دقیق نظارت کند و وظایف هر نهادی را نیز مشخص سازد.
خبرنامه: بر اساس گزارش های یو ان او دی سی، در افغانستان سه میلیون و شش صد هزار معتاد موجود است. این یک آمار تکان دهنده است که نشان میدهد حدود سیزده در صد نفوس افغانستان، معتاد اند. وزارت صحت عامه در این بخش چه کارهایی را انجام می دهد؟
فیروزالدین فیروز: وزارت صحت عامه برنامههایش این است که تعداد مراکز صحی را اضافه کند. در کنار این تلاش داریم روی آگاهی دهی بیشتر کار کنیم؛ اما اگر صادقانه بگویم، به تنهایی تلاش های ما نتیجه نمی دهد.
خبرنامه: آیا فکر نمی کنید که اکنون اعتیاد به حیث یک تهدید امنیت ملی در افغانستان باید در سطح کلان تر در شورای امنیت ملی مطرح شود و این که برای افغانستان در کنار تروریزم، اعتیاد نیز یک تهدید جدی امنیت ملی است و باید یک سیاست جامع را دولت افغانستان برای مبارزه با آن روی دست گیرد؟
فیروزالدین فیروز: شورای امنیت پرسیده بود که از دید ما، تهدیدات امنیت ملی در مجموع چه چیز هایی است و ما اعتیاد را به عنوان یک تهدید امنیت ملی مطرح کرده ایم. اکنون باید لابی یا زمینه سازی شود که این مساله به عنوان تهدید امنیت ملی در صدر برنامه های مبارزه با تهدیدات جدی امنیت ملی حکومت افغانستان و جامعه جهانی قرار بگیرد. وزارت صحت و وزارت مبارزه با مواد مخدر یک جا و در هماهنگی باید این کار را دنبال کند و این جز برنامه های ما است.
خبرنامه: پس از اعتیاد بزرگترین تهدید صحی در افغانستان چیست؟
فیروزالدین فیروز: مشکلات عمدهای دیگر سوءتغذی است که هنوز چهل درصد آن خطرناک است. یعنی زمانی که طفل در بطن مادرش است، دچار سوء تغذی میشود و به غذا و مواد لازم دسترسی نداشته است. وقتی طفل متولد می شود آثار سوء تغذی در آن موجود است که باید دو سال دیگر سرش کار شود تا از این وضعیت نجات یابد، اما این کار صورت نمی گیرد و تاثیرات آن به شکل دایمی در وجود شخص باقی می ماند.
در این قسمت کارهای زیادی انجام شده است. ما برنامههایی در این قسمت داریم که بیشتر دراز مدت است و زمان گیر. مثلا ما کوشش داریم که چون کم خونی در بین خانمها در افغانستان یکی از دلایل مردن است، برنامه ما این است که در بین دختران جوان در مکاتب باید آگاهی داده شود که با کم خونی مبارزه شود و آنها مواظب صحت شان باشند تا در آینده خود شان و یا طفل شان دچار مشکل نشود.
با خانمهای حامله خصوصا کسانی که حمل دارند منظم در تمام مراکز صحی ما برنامه های داریم که به او آگاهی داده شود. در بعضی مناطق غذای صحی به مادران نمی رسد و مادران کار هم می کنند. برای این نیز برنامه های از طریق مساجد داریم. رسانه ها و مکاتب برای ما مهم است در این بخش که برنامه های خود را آغاز کردیم.
برای همین ماکوشش میکنیم با مکاتب کار کنیم که بعضی از افکار ناسالم غیر صحی را در دوران مکتب از بین ببریم. مثلا دختری که در مکتب است باید در مورد صحت بارداری بداند و آگاهی کامل سبب این میشود که می تواند صحت خود را کنترل کند.
خبرنامه: در کنفرانس بروکسل سکتور صحت افغانستان با چه برنامهای می رود؟
فیروزالدین فیروز: در بروکسل مستقیما وزارتهای سهم دارند که عایداتی هستند. ما وزارت عایداتی نیستیم، اما یک سلسله اقداماتی را انجام داده ایم که برای لابی گری و جلب کمک های جهانی می تواند مفید واقع شود. مثلن گزارش اداره مِک ( کمیته مستقل ارزیابی و نظارت مبارزه علیه فساد اداری) یک مثال خوب برای کل دولت افغانستان است که نشان می دهد رهبری افغانستان برای مبارزه با فساد تعهد دارد.
مثلن امریکاییها می گویند در این مدت که ما کمک کردیم، نتیجه نداده است و عدالت و ثبات تامین نشده است، چه زمانی خواهد شد و چرا باید این گونه ادامه بدهیم. ما باید انها را قانع کنیم که میکانیزمی ایجاد کردیم که کمک شما دزدی نمی شود.
خبرنامه: وزارت صحت عامه بیشتر نیاز دارد در کدام بخش ها کمک های مالی را جذب کند؟
فیروزالدین فیروز: ما در وزارت صحت از نگاه اقتصادی چالشهای داریم. اول همان وابستگی به کمک کنندهها است. حتی چیزی را که از وزارت مالیه بدست می آوریم هم کمکی است که از طرف بیرون صورت میگیرد. عواید داخلی ما بسیار محدود و کم است و نمی تواند ضروریات ما را رفع کند.
دو نوع میکانیزم پولی است. یکی آف د بجیت و دیگری آن د بجیت است. آن د بجیت را وزارت مالیه میدهد؛ اما آف د بجیت را مستقیم خود دونر ها مصرف میکنند. یگانه چیزی که آن ها را امیدوار ساخت طرح هایی بود که ما به خاطر ادامه خدمات صحی در افغانستان داشتیم.
مثلن ما مالیه روی تنباکو گذاشته ایم که مکانیزمی است که میتواند سیستم صحیما را تا حدی سرپا ایستاد کند. طوری که ما تخمین کرده ایم سی میلیون دالر سالانه میتوانیم از واردات تنباکو عواید داشته باشیم.
راه های دیگری است که می توانیم پول جمع آوری کنیم. مثلن موضوع بیمهها هم درآمد زا اند، در صورتی که عملی شوند.
در افغانستان بیمه شخصی زیاد علاقه مند ندارد، زیرا اکثر مردم فقیر اند و توانمندی آن را ندارند. اما بیمه اجتماعی راه خوبی است که ما آن را شروع کردیم. هر چند سکتور دولتی در این بخش نسبت به سکتور خصوصی کوچک تر است.
ما بیمه های اجتماعی را می توانیم در افغانستان ترویج بسازیم. خوبی این نوع بیمه این است که حتی دهقان بایک پول اندک که در صندوق میاندازد، میتواند در وقت مریضی مراجعه کند با خدمات خوب و از آن بهره مند شود.
نصیر فیضی، مختار پدارم و علی شیر شهیر همکاران این گزارش بوده اند.
افزودن دیدگاه