در این دو روز اخیر، اجمل فردی که باسواد و تحصیل کرده اما متعاد است، در رسانه های اجتماعی خبرساز شده. داستان زندگی اجمل از تحصیل در رشته مدیریت و بازاریابی در مقطع ماستری شروع شده، با کار در آژانس بین المللی توسعه یی ایالات متحده که یکی از بهترین پروژه های ممکن کاری در افغانستان است ادامه یافته و پس از اعتیاد به مواد مخدر با زندگی در پارک شهرنو در میان معتادان، خبرساز شده است.
این داستان زندگی اجمل، حاشیه های جالب و خواندنی دارد.
پس از توجه فعالان شبکه های اجتماعی به زندگی اجمل به ویژه به درجه تحصیلی او، مسولان وزارت صحت عامه افغانستان، بر این موضوع تمرکز نمودند و اولین حاشیه جالب این که اجمل از زندگی رقت بار پارک شهرنو به درمانگاهی در پایتخت منتقل شد.
نکته ای جالب در این تمرکز آنی و جدی وزارت صحت، سابقه کاری و دانش اجمل تا مقطع فوق لیسانس بود. از آن جایی که او به عنوان یک متخصص مدیریت در افغانستان بیمار شده بود، توجه همگانی را جلب کرد.
جالب تر این که، بیماری اجمل و توجه وزارت صحت، به اداره حمایت از سرمایه گذاری افغانستان رسید. قربان حقجو رییس این اداره، در استاتوس فیس بوکی خود نوشت که پس از درمان اجمل، او در رشته تخصصی خود به عنوان بازاریاب در آیسا جای خواهد داشت و صاحب شغل خواهد شد.
این پیشنهاد آقای حقجو با آن که با استقبال عمومی مواجه شده، واکنش های متفاوتی نیز داشته است. یکی از کاربران فیس بوک نوشته که پس از این، باید در افغانستان در سی وی خود تجربه کاری زیر پل ( که منظور همان پول سوخته مقر عمومی معتادان هست) داشت تا صاحب کار شد.
و اما همگی شانس اجمل را ندارند. شاید خیلی از جوانانی که همانند اجمل دارای تخصص عالی در یکی از رشته های تخصصی ساینسی یا علوم انسانی باشند، اما معتاد و سرگردان. یکی از نمونه ها که شانس تداوی را پیدا کرده اما هیچگاهی با وجود حضور در درمانگاه هزار و پنجصد بستر وزارت صحت عامه، مورد توجه اهل هنر و مسولان عملی- فرهنگی قرار نگرفته، معتادی است که همه نقاشی و خطاطی های این درمانگاه را انجام داده است.
خبرنامه، گزارشی در باره این درمانگاه داشت و با این هنرمند معتاد نیز مصاحبه نموده بود.
با این حال، اجمل به چهار زبان زنده صحبت می کند و دارای مدرک فوق لیسانس می باشد.
با بازنگری حاشیه های زندگی اجمل معتاد اما خوش شانس، می توان نتیجه گرفت که اعتیاد حتی ماستری هم نمی شناسد. پس درس اخلاقی این موضوع این که می توان در هر رده سنی و با هر مدرک تحصیلی معتاد شد و زندگی خود را نابود کرد. شاید همه مثل اجمل خوش شانس نباشند که مورد توجه افکار عمومی قرار گیرند و زندگی دوباره یابند.
افزودن دیدگاه