شاید تا به حال درباره روانشناسی پول چیزی نشنیده باشید اما همیشه ایمان دارید که ثروت سازی، خوشبختی و سلامتی ارتباط تنگاتنگی با پول بیشتر دارد. درواقع می توان گفت بیشتر زندگیمان در آرزو، طلب، کسب، و خرج پول میگذرد، و بعد از آن افسوس میخوریم که چه کارهای دیگر میتوانستیم با پول انجام دهیم.
کلودیا هامند، سخنران و مجری تلویزیونی، به تازگی کتابی منتشر کرده است که در آن به درکی بهتر از رابطهی انسان با پول اشاره میکند و از این طریق کمکمان میکند به چگونگی تاثیر آن بر فکر و رفتارمان پی ببریم.
وی در طول سخنرانیاش، به صدها پژوهش و راههایی کشفشده میپردازد که با کمک آنها میتوانیم از پولمان بهتر استفاده کنیم، و تاثیر پول را بر سلامتی و شادکامیمان دریابیم.
برخی نکات دربارهی پول که از لحاظ علمی ثابت شدهاند:
- اگر میخواهید خوراک سالم داشته باشید، همیشه برای خرید تنقلات ناسالم پول نقد بپردازید.
- پیش از خرید با کارت بانکی، تصور کنید همان میزان مبلغ نقدی را از دستگاه خودپرداز دریافت کردهاید.
- اگر سردردی واقعا بد دارید، سعی کنید گرانترین قرص مسکن را خریداری کنید.
- همیشه گرانترین رستوران سلفسرویس را انتخاب نمایید.
- حساب پساندازتان را در بانکی واقع در دورترین نقطه نسبت به خانهتان باز کنید (برای اینکه احساس کنید این پول بسیار از شما دور است).
- اگر میخواهید برای رسیدن به شادکامی پول خرج کنید، به جای خرید کالا سعی کنید تجربه بخرید.
- اگر دوست دارید بیشتر به خودتان برسید، سعی کنید چیزهای به یاد ماندنی برای خودتان بخرید.
- در مورد بیمه با دقتی بیشتر فکر کنید. آیا خودتان را در برابر افسوس و حسرت چیزهای از دست رفته بیمه میکنید یا به این دلیل حق بیمه میپردازید که توانایی پرداخت تاوان بدترین اتفاقات را ندارید؟
- اگر تبلیغات غیر رایگان در شبکههای اجتماعی به نظرتان دلپذیر نمیآیند، بهتر است با دقتی بیشتر در موردش فکر کنید.
روانشناسی پول و شادکامی
ارتباط میان پول و شادکامی، مسئلهای پیچیده و بغرنج است.
وقتی پژوهشگران از طریق بررسی وضعیت آنهایی که ناگهان به پول زیاد دست یافتهاند، مانند افرادی که در بختآزمایی برنده میشوند، سعی داشتند ارتباط میان این دو را پیدا کنند، دریافتند پولِ بیشتر لزوما به معنی شادکامیِ بیشتر نیست.
مطالعهای برجسته و مشهور از دههی ۱۹۷۰ به مقایسهی برندگان بختآزمایی با گروهی از آدمهایی که فلج شدهاند و گروهی دیگر که تغییری در زندگیشان رخ نداده است، پرداخت. پژوهشگران دریافتند برندگان بختآزمایی در طول یک سال نسبت به گذشته شادکامتر نبودند، و دیگر از این ثروت تازه به دست آمده، احساس شادکامی نمیکردند.
پس از آن، یافتههای این مطالعه توسط دیگر پژوهشها نیز تایید شدند؛ همهی این پژوهشها نشان میدهند پول میآید و میرود، ولی میزان شادکامیمان تا حدودی زیاد ثابت باقی میماند.
ولی وقتی به آنهایی مینگریم که در فقر زندگی میکنند، تصویری متفاوت در ذهنمان ایجاد میشود. در جامعهای مشخص، آن دسته از آدمهای جامعه که پول دارند نسبت به آنهایی که به اندازهی کافی پول ندارند، شادکامتر هستند.
خانم هامند میگوید: “آدمهایی که پول بیشتر دارند، به طور متوسط، شادکامتر از آنهایی هستند که پول کمتر دارند. نگرانیهای آنها کمتر است زیرا در مورد اینکه کجا غذا بخورند یا پول محل اقامتشان را چگونه به دست بیاورند یا آخر هفته را چگونه بگذرانند، کمتر نگران میشوند.”
ولی حتی با توجه به همین مسئله باید اعتراف کرد غالب آدمها تا حدودی زیاد در مورد میزان شادکامیِ ناشی از پول اغراق میکنند.
وی میگوید: “بنابراین اگر از آدمها بپرسید میزان شادکامی افرادی را که درآمد کم دارند و میزان شادکامی افرادی را که درآمد بالا دارند چهقدر تخمین میزنند، خواهند گفت آنهایی که پول زیاد به دست میآورند واقعا، واقعا همیشه شادکاماند و آنهایی که پول کمتر به دست میآورند همیشه بیچارهاند. ولی حقیقتا همیشه اینگونه نیست.”
رونانشاسی پول؛ خرید تجربه در برابر خرید کالا
اگر میخواهید برای بهتر شدن حال و هوایتان پول خرج کنید، شاید مراجعه به فروشگاهها و خرید جنس از آنها اصلا گزینهای مناسب نباشد.
به گفتهی خانم هامند، پول خرج کردن برای کسب تجربه، بیشتر از خرید اجناس مادی میتواند باعث شادکامیمان شود.
وی میگوید: “در مورد پول پرداختن برای خرید اجناس کمی محتاطتر عمل میکنم و تا وقتی واقعا مطمئن نشوم کالایی به دردم میخورد یا نه، آن را نمیخرم.”
وی توصیه میکند، خریدِ تجربه را نسبت به خرید کالا در اولویت قرار دهید. بنابراین از بین دو گزینهی مسافرت در آخر هفته و خرید تلویزیون، مورد اول را انتخاب کنید.
پژوهشها نشان دادهاند، هیجان خرید خیلی زود از بین میرود، حتی اگر به شدت خواهان خرید تلویزیون باشید.
و البته، آخر هفته هم خیلی زود به پایان میرسد، ولی خاطراتاش همیشه باقی خواهد ماند. نه تنها یادآوری اتفاقات دوستداشتنی آخر هفته تا ماهها (شاید هم سالها) برایتان لذتبخش باشد، بلکه انتظاری شیرین برای تجربهی دوبارهی آنها نیز برایتان لذتبخش خواهد بود.
وی میگوید: “تجربهها باعث میشوند بیشتر احساس شادکامی کنیم زیرا بار دیگر انتظارشان را خواهیم کشید، در موردشان فکر میکنیم و میتوانیم از قبل خود را در آن شرایط تصور کنیم.”
البته منظورمان این نیست که خرید کالا نمیتواند برایتان لذتبخش باشد؛ اتفاقا به ویژه خرید کالاهایی که به تجربههای لذتبخش منجر میشوند (مانند دوچرخه) بسیار خوب است، ولی در نظر گرفتن ارزش تجربهها بسیار حائز اهمیت است.
توصیهای دیگر: هزینهی مسافرت آخر هفته را از قبل پرداخت کنید، این کار باعث میشود بدون تحمل عذاب بابت خرج پول، از مسافرتتان لذت کامل را ببرید.
روانشناسی پول؛ پرداخت نقدی یا با کارت؟
همهی ما با حس حسرت ناشی از خریدهای بیفکر و بیحساب آشنا هستیم؛ فناوری جدید نیز این مسئله را برایمان وخیمتر کرده است.
به نظر میرسد نحوهی پرداختمان – نقدی یا با کارت – بر تصمیمهایمان هنگام خرید در فروشگاهها تاثیر میگذارد.
وقتی پژوهشگران به سرعت پس از پرداخت از طریق کارت بانکی، شرایط افراد را بررسی کردند دریافتند این آدمها در مقایسه با آنهایی که پول نقد میدهند، از میزان مبلغ خریدهایشان آگاهی کمتر هستند.
خانم هامند میگوید: “وقتی میخواهید نقدی پرداخت کنید باید به حساب و کتاب بپردازید – ۵ تا اسکناس ده هزار تومانی و دو اسکناس دو هزار تومانی -، واقعا به مبلغ مورد نظر فکر میکنید، در حالیکه برای پرداخت از طریق کارت فقط کافی است کارت بکشید و این کار هیچ تاثیری بر شما نمیگذارد. بنابراین به راحتی خرید میکنید.”
ولی نه تنها با کارت بانکی، احتمالا بیشتر خرید میکنید بلکه طبق پژوهشها، احتمال خرید تنقلات ناسالم با پرداخت غیرنقدی نیز بیشتر میشود.
پژوهشی در ایالات متحده به مدت یک سال نحوهی خرید گروهی از آدمها را از یک فروشگاه زیر نظر گرفت؛ نیمی از آنها نقدی و نیمی دیگر با کارت بانکی خرید میکردند. آدمهایی که از کارت بانکی استفاده میکردند بیش از گروه دیگر پول خرج کردند و تنقلات ناسالم خریدند.
خانم هامند درباره روانشناسی پول ادامه می دهد: “وقتی با کارت بانکی پرداخت میکنیم، گویی احساس واقعی پول خرج کردن را تجربه نمیکنیم، بنابراین هر چه دلمان بخواهد پول خرج میکنیم. و همینطور گویی کالریهای ناشی از شکلاتها و دیگر تنقلات ناسالم نیز برایمان غیرواقعی جلوه میکنند. تقریبا گویی هیچ چیز واقعی نیست.”
همیشه ارزانتر، بهتر نیست
با اینکه خیلی از ما باید در خرج کردن بیشتر صرفهجویی کنیم، ولی باید بدانیم همیشه برندهای ارزانتر، بهتر نیستند.
پژوهشی جالب در مورد قرصهای مسکن دریافته است، تاثیر و فایدهی استفاده از مسکنهای گرانقیمت بیشتر است.
خانم هامند میگوید: “حتی اگر مسکنهای گرانقیمت از لحاظ کیفیت و کمیت هماندازهی سایر قرصهای مسکن باشند، طبق آزمایشهای صورت گرفته، آدمهایی که از برندهای شناخته شده و گرانقیمت استفاده میکنند بهتر از سایرین میتوانند دردشان را تحمل کنند.”
در این آزمایش، از افراد خواسته شد دستهایشان را تا هر مدت که میتوانند در ظرف آب یخ نگه دارند ( این کار بسیار دردناک است)، و از این طریق آستانهی درد افراد را بررسی کردند. پیش از انجام این آزمایش، به شرکتکنندگان قرصهای مسکن داده شد.
آنهایی که فکر میکردند قرصهای مسکن گرانقیمت خوردهاند، بیش از سایرین (حتی آنهایی که از لحاظ کیفی و کمی قرصهایی مشابه خورده بودند) در مدت طولانیتر، توانستند دستهایشان را در ظرف آب یخ نگه دارند.
خانم هامند میگوید: “در این میان اثر پلاسیبو (دارونما) نقشی واقعی ایفا میکند، حتی در این مورد تاثیرش بیشتر نیز میشود. بنابراین، اگر سردرد یا کمردرد واقعا، واقعا آزارتان میدهد، بهترین کار این است که گرانترین دارو را بخرید؛ از این طریق، شما باور میکنید این دارو بهتر است و کمی بیشتر از سایر داروها بر شما اثر میکند.”
از اتفاقات درس بیاموزیم
خانم هامند در مورد تغییر رفتارش در زمینهی پول، وقت، و صرفهجویی میگوید، پس از تعمق بیشتر در این پژوهش بیش از پیش به اهمیت نحوهی برنامهریزی زمانی در پسانداز کردن پول پی برده است.
وی میگوید: ” به خوبی سبک و سنگین کنید و ببینید پسانداز کردن پول در چه جاهایی و در مورد چه چیزهایی اثربخش است، و در چه جاهایی تاثیر منفی دارد.
پیش از این عادت داشتم بیش از دو ساعت در اینترنت وقت بگذارم، و ارزانترین و اقتصادیترین پرواز را انتخاب کنم، و خندهدار است که پس از این همه وقت، بلیطی را میخریدم که ساعت پروازش نیمههای شب بود.
بعد، هنگام رفتن به فرودگاه متوجه میشدم در آن ساعت باید برای رسیدن به آنجا آژانس بگیرم، به علاوه بدون خواب کافی، هم خودم و هم خانوادهام را اذیت میکردم؛ در حالی که عاقلانهتر این بود که پروازی را در وقت مناسبتر انتخاب میکردم، حتی اگر لازم بود اندکی بیشتر پول بپردازم.”
افزودن دیدگاه