نویسنده: ناکس تیمز
نشر شده در: تایم
فرخنده اکبری، دانشجوی هزاره از افغانستان، نوشت: “من از آینده میترسم.”
واو برای این دلهره دلیل دارد. در برابر دستاوردهای مداوم نیروهای طالبان، یک ارزیابی اطلاعاتی جدید از ایالات متحده نشان میدهد که حکومت افغانستان ممکن است تنها شش ماه پس از خروج ارتش آمریکا دوام بیاورد. بازگشت حکومت طالبان برای حقوق بشر فاجعه بار است، و بر «دستاوردهای سخت به دست آمدهی زنان و دختران» تأثیر خواهد گذاشت. به علاوه، این اتفاق میلیونها هزاره را در معرض خطر قرار میدهد، یک اقلیت مذهبی و قومی که غالبا فراموش شده و نادیده گرفته میشود.
هزارهها از مدتها پیش در افغانستان با تبعیض و آزار و اذیت و شکنجه مواجه بودهاند، و یک هراس دوباره جامعه فرخنده را که به طور فزایندهای قربانی شده و مورد آزار قرار میگیرد، در بر گرفتهاست. هزارهها مسلمان شیعه هستند و در این کشور با اکثریت سنی، سومین گروه قومی و بزرگترین اقلیت مذهبی کشور را تشکیل میدهند. اعتقادات مختلف و ظاهر آسیایی آنها سبب شده که هدف قرار دادنشان آسانتر باشد. طالبان در زمان حکومت خود، به دنبال آزار و اذیت آنها بود. اکنون شاخه محلی داعش، به نام داعش خراسان، دست به کشتار میزند.
به عنوان مثال، در اوایل ماه جون، تروریستها یک سازمان ماین روبی را مورد حمله قرار دادند، اما حمله آنها پیچیدگی وحشتناکی به همراه داشت: آنها هزارههای شیعه را به گونهای با قاعده و هدفمند کشتند. جیمز کاوانتولد، مدیر عامل شرکت هالو ترست، به بی بی سی گفت، که داعش “اعضای جامعه هزاره را جستجو و سپس آنها را به قتل رساند.” این حمله تنها چند هفته پس از بمب گذاری 8 ماه می در یک مکتب دختران هزاره در کابل رخ داد، اتفاقی که طی آن بیش از 85 کودک هزاره کشته و 150 تن زخمی شدند.
من در حالی که به عنوان یک دیپلمات آمریکایی با تمرکز بر اقلیتهای مذهبی فعالیت میکردم، با هزارههای زیادی در افغانستان و پاکستان ملاقات داشتم. من به حرفهای مردان بزرگسالی گوش دادهام که از جمع کردن تکههای بدن دوستانشان بعد از بمبگذاری گفته و اشک ریختهاند. داعش خراسان میخواهد این شیعیان کشته شوند. شاید عجیب باشد، اما حمله طالبان به غیرنظامیان به طور کلی از هزارهها اجتناب میکند، اما آنها محافظ هزارهها نیستند. سخنگوی طالبان توضیح داد که آنها قصد دارند این کشور را به شیوه خودشان اسلامی کنند، در حالی که دستاوردهای ارتش طالبان سبب شد که یکی از فرماندهانش لاف بزند، “وقتی به کابل میرسیم، به عنوان فاتح خواهیم رسید.”
اینها نشانههای شومی برای همه اقلیتها و طرفداران حقوق بشر در افغانستان است. اما برای هزارهها و جوانان آنها، خروج ایالات متحده خطرات زیادی دارد. بمب گذاری در مکتب که منجر به کشته شدن نسل بعدی رهبران تحصیلکرده هزاره میشود، آخرین بار نخواهد بود.
ترس فرخنده از فردا براساس خاطرات دیروز و واقعیتهای امروز است.
من فرخنده را در سال 2018 هنگام دیدار از کابل، در نقش نماینده ویژه سابق که در دولت اوباما و ترامپ داشتم ملاقات کردم. میخواستم از دانشجویان هزاره در مورد چالشهای پیش روی جامعه آنها بشنوم. بسیاری، از محله هزارهها در غرب کابل به نام دشت برچی از من استقبال کردند. این ناحیه بارها حملات داعش را به اهداف نرم مانند زایشگاهها، مکاتب، مراکز ورزشی و سالنهای ورزشی تجربه کرده بود. با وجود خشونت و ناتوانی حکومت در یافتن عاملان، هزارهها خویشتنداری قابل توجهی را از خود نشان دادهاند. آنها به هیچ حمله تلافی جویانهای دست نزدند. تعداد کمی از آنها به ملیشهها میپیوندند. هیچ اعلام “جهادی” علیه نیروهای نظامی غربی نیز اعلام نشد.
چرا؟ هزارهها همچنان به ایده افغانستان چند فرهنگی، دموکراتیک ودر صلح با خودش متعهد است. این جامعه، که مدتهاست سرکوب شده، آموزش را به عنوان نوعی توانمندسازی و دموکراسی را به عنوان راهی برای برابری میشناسند. سطح سواد آنها بالاست و تقریباً همه دختران تحصیل کردهاند. میزان مشارکت در انتخابات همیشه در مناطق هزاره در میان بالاترینهاست. هزاره را میتوان در پارلمان و حکومت یافت.
از زمان سرنگونی طالبان، فرخنده و دیگر جوانان هزاره خود را در قالب این چشم انداز افغانستان جدید قرار دادند. داستان او، داستان موفقیت است؛ او در دانشگاه ملی استرالیا در مقطع دکترا تحصیل میکند. اما در حالی که آیندهاش درخشان است، اما برای جامعه خود چنین اعتقادی ندارد.
من و فرخنده اخیراً ایمیلهایی رد و بدل کردیم. او اخیرا در مورد دوست صمیمیاش در کابل که تمام اعضای زن خانوادهاش را در حمله به مکتب از دست داده، نوشته بود. فرخنده خروج ارتش ایالات متحده را “غیرمسئولانه و بدون قید و شرط” توصیف کرد. دیدگاه کلی وی صریح و روشن است. “آمریکا در میان عملیات بیست سازمان تروریستی و طالبانی که جسارت یافته، و برای تقسیم قدرت، حقوق بشر و درخواستهای کاهش خشونت در سطح بین الملل حتی ذرهای سازش نمیکند، افغانستان را در هرج و مرج و میانه خونریزی ترک میکند.”
او و همه هزارهها با دقت روند صلح را زیر نظر دارند. “طرف های درگیر نه برای حل و فصل آماده هستند و نه آماده مذاکره هدفمند برای حل و فصل منازعات به لحاظ سیاسی.” بدبینی او قابل درک است. او در مورد نگرانی عمیق این جامعه نسبت به ادامه حملات به هزارهها پس از هر گونه سازش با طالبان، میگوید. “این تصور وجود دارد که هزارهها از نقش تاریخی خود به عنوان زیرمجموعه و گروههای فرومایه خارج شدهاند، بنابراین باید آنها را عقب راند.”
و پیش بینی او پس از خروج ارتش ایالات متحده؟ ” جنگ حتی وحشیانهتر.”
چه باید کرد؟ برخی معتقدند که هیچ گزینه خوبی برای کمک به هزاره ها وجود ندارد. هر ایده جوانب منفی خود را دارد. هزارهها در حالی که در سیاست افغانستان فعال هستند، یک بلوک قدرت نیستند، بنابراین توجه کمی مبذول آنها میشود. تسلیحات به آنها ایمنی (از نظر سیاسی و نظامی) میدهد، اما باعث ایجاد ملیشهها و جنگ سالاران جدید میشود. تقویت شهرهای آنها نیز میتواند محلههای اقلیت نشین ایجاد کند. و در صورت تصمیم به فرار، جامعه جهانی نمیتواند 3-5 میلیون پناهنده دیگر جذب کند.
در بیانیه اخیر گروه 7 آینده افغانستان صحبت شدهاست، و سران کشورها عزم خود را برای “کمک به مردم افغانستان، از جمله زنان، جوانان و گروههای اقلیت اعلام کردهاند، زیرا آنها در تلاش برای حفظ حقوق و آزادیهایی هستند که به سختی به دست آمده است.” با این حال، برای اینکه این حرفها چیزی بیش از واژههای صرف باشد، سیاستگذاران باید توجه بیشتری به وضعیت هزارهها داشته باشند.
ایالات متحده و شرکای آن میتوانند با گامهای هدفمند واکنش نشان دهند. با شناخت چگونگی حمله داعش به جامعه هزاره به دلیل هویت مذهبی و قومی که دارد شروع کنید. و با تأکید خاص در میز مذاکره با طالبان به هزارهها در تأمین حقوقشان کمک کنید.
گفتگوهای زیادی به درستی روی اجازه مهاجرت دادن به مترجمان افغان که به اعضای خدمات و دیپلماتهای ایالات متحده کمک میکردند متمرکز بودهاست. آنها به ما کمک کردند و ما نیز باید به آنها کمک کنیم. به همین ترتیب، هزارهها مشتاقانه از تلاشهای ایالات متحده برای ایجاد افغانستان جدید و حذف حکومت نادرست طالبان، پشتیبانی کردند. آنها به لطف حمایت امنیتی آمریکا در افغانستان سرمایه گذاری کردند.
فرخنده و هزاره ها آیندهنمایی برای اتفاقات بعدی در افغانستان خواهند بود. چنانچه او گفت، “آینده من همین حالاست. نسل من در حال سرمایهگذاری و آماده شدن برای خدمت در افغانستان و تغییر سرنوشت کشور برای همیشه بودهاست. “
با این حال او این هراس را دارد که در اثر خشونت بازیگران گذشته هر روز آینده بیشتر از ما گرفته میشود.” کمک به هزاره برای امن کردن آیندهای که میخواهند – کشوری دموکراتیک، دارای احترام به حقوق و چند ملیتی – به افغانستان در دستیابی به آیندهای که شدیداً به آن نیاز دارد کمک خواهد کرد.