بسیاری از ما به شفای کودک درون نیاز داریم. در اعماق وجود ما، خاطرات و تجربههایی که از کودکی داشتیم، زندگی میکنند. این خاطرات به زندگی ادامه میدهند و در حالات روحی ما نقش بسزایی دارند. آنها هستند که باعث میشوند عجول باشیم، زود عصبانی شویم، گاه حسادت بورزیم یا ویژگیهای منفی دیگر را بروز دهیم. و با علم به این واقعیت که هر یک از این ویژگیهای منفی سبب آزار خودمان میشوند، بد نیست زمانی را برای شفای کودک درون اختصاص دهیم.
شفای کودک درون میتواند زمان ببرد، اما این ۵ نکته، نقطه شروع خوبی است.
۱. دوباره با دوران کودکی خود ارتباط برقرار کنید
یکی از راه های شفای کودک درون “سفر در زمان” و بازگشت به دوران کودکی است. این کار را میتوانید با تهیه لیستی از مواردی که در کودکی برای شما شادی آور بودهاند، انجام دهید. مدتی را به خیالپردازی سپری کنید و این خاطرات را به گونهای تجربه کنید که گویی امروز اتفاق میافتند.
2- شفای کودک درون؛ کودک درون خاص خودتان را بشناسید
یک سری الگوهای کودکی وجود دارد که در اکثر مردم معمول است. ببینید کدام الگوها طنینانداز شماست تا ببینید چه چیزی در زندگی امروز شما ظهور میکند. در اینجا نمونههایی میبینید:
– کودک رها شده: این کودک درون اغلب از عدم توجه کافی والدین به وجود میآید و میتواند نسبتاً معصوم باشد، مثلا ناشی از اینکه پدر و مادر بیش از حد مشغول بودهاند، یا ممکن است مشکل جدیتر باشد باشد، به این ترتیب که فرد سو استفاده یا بیتوجهی زیاد را تجربه کرده باشد.
– کودک بازیگوش: این کودک درون، سالم است و اغلب در بزرگسالی مورد غفلت قرار میگیرد. آیا به خاطر میآورید زمانی را که احساس بازیگوشی و خودانگیختگی داشتید، و بدون احساس گناه و اضطراب از آن لذت میبردید؟
– کودک هراسان: این کودک درون انتقادات زیادی را دریافت کرده و به طور مرتب به دلیل عدم تأیید کافی اضطراب را تجربه میکند.
به هر روی، برای شفای کودک درون مهم است که بدانیم چه الگوی رفتاری دارد.
مطلب مرتبط: ۶ نشانه که کودک درون تان زخمی است
3- برای کودک درونی خود نامه بنویسید
اگر احساس میکنید زندگی دارید که کودک درونتان محترم و گرامی شمرده نمیشود، برای شفای کودک درون میتوانید از او عذرخواهی کنید. یا میتوانید یک نامه ساده بنویسید و توضیح دهید که مایلید امروز در زندگی خود رابطه قویتری با کودک درونتان برقرار کنید.
4- به احساسات خود توجه کنید
کودک درون شما حساس و آسیبپذیر است. توجه به ترس و ناامنی کودک درون و همچنین شادی و احساس شگفتی که معمولاً هنگام ارتباط با کودک درونتان ایجاد میشود، مهم است. در طول روز، گاهی یاد خودتان بیفتید و بپرسید “حالم چطور است؟” توجه به احساساتی که تجربه میکنید، از بهترین راهکارها برای شفای کودک درون است.
5- مراقب منتقد درونی خود باشید
یکی از بزرگترین چالشهایی که در گذراندن وقت با کودک درون با آن روبرو میشویم حس حماقت است. با خودمان میگوییم من الان یک بزرگسال هستم و احمقانه است که سعی میکنم با احساسی که از کودکی داشتم ارتباط برقرار کنم. این منتقد درونی ماست که صحبت میکند. با این حال برای شفای کودک درون مهم است که منتقد درونیتان را خاموش کنید و همزمان با شنیدن صدای کودک درون حرف او را هم گوش دهید. همه این صداها شایسته شنیده شدن هستند و با گوش دادن به آنها، فضایی را در اختیارشان میگذارید تا احساس امروز شما را شکل دهند.
مطلب مرتبط: غلبه بر منتقد درونی؛ آیا می دانستید خود انتقادی بیش از حد سمی است؟
افزودن دیدگاه