او اولین زن افغان است که راهنمای تور شده، اما تصمیم دارد آخرین نفر نباشد

توسطتحریریه خبرنامه

اسفند ۱۹, ۱۳۹۹ به روز رسانی : اسفند ۲۰, ۱۳۹۹

(CNN) – برای بسیاری از آدم‌هایی که به عنوان راهنمای تور کار می‌کنند، نشان دادن گوشه و کنار یک شهر جدید شامل کمی بیراهه رفتن است. اما وقتی اصلاً مسیری برای پیمودن وجود ندارد، خودتان باید یکی بسازید.

این داستان فاطمه، تنها زنی است که به عنوان راهنمای تور در افغانستان کار می‌کند. این دختر 22 ساله (که از CNN خواست نام خانوادگی‌اش را به دلایل امنیتی قید نکند) سال‌ها مراقبت از گوسفندان را در روستا بر عهده داشته و اکنون گردشگران را در خیابان‌های هرات، سومین شهر بزرگ افغانستان هدایت می‌کند.

چرا فاطمه پیشگام این شغل شد

فاطمه، کوچکترین فرزند در میان هشت فرزند، تنها فرزند خانواده‌است که ازدواج نکرده و تحصیل کرده‌است.

وی در قریه‌ای در ولایت غور بزرگ شد، جایی که می‌گوید هیچ مکتبی برای دختران وجود ندارد، اما خانواده‌اش را متقاعد کرد اگر درآمد کافی از گله‌داری به دست آورد، اجازه بدهند او درس بخواند.

وقتی فاطمه نه ساله بود، خانواده‌اش به هرات نقل مکان کردند. اگرچه او قادر به کسب تحصیلات غیر رسمی بود، اما بیشتر برای کمک به مادرش در خانه می‌ماند. تحصیلات به راحتی ثبت نام در مکتب محلی نبود.

فاطمه که توانایی خرید دفترچه را نداشت، با چوب روی شن می‌نوشت. او انگلیسی را با گوش دادن به رادیو بی بی سی تمرین می‌کرد.

برخلاف بعضی از بچه‌ها، فاطمه با رویای کار در توریسم بزرگ نشد؛ این کار نه تنها برای زنان رایج نبود، بلکه خودش می‌گوید حتی نمی‌دانست که راهنمای تور بودن یک شغل است.

او می‌گوید: “من در این سال‌ها خیلی فکر کردم که چطور نشستن در خانه مشکلی را حل نمی‌کند. خواهران و برادرانم مجبور به ازدواج شدند. این برای من بسیار ناراحت‌کننده بود. من می‌خواستم که سنت آنها را ادامه ندهم. این بود که تصمیم گرفتم کار کنم.”

اولین قدم: روی انگلیسی‌اش کار کرد. فاطمه در فیس بوک ثبت نام کرد و پیوستن به گروه‌های علاقمند به تاریخ را شروع کرد. او که از افرادی که فقط افغانستان را محل جنگ و درگیری می‌دانستند خسته شده‌ بوده‌، نوشتن پست‌های منظم را درباره مکان‌هایی در کشورش که احتمالا خارجی‌ها از آن اطلاع نداشته‌اند، شروع کرد.

هرات در شمال غربی افغانستان است، فاصله چندانی با مرزهای ایران و ترکمنستان ندارد و از قرن پنجم قبل از میلاد قابل سکنی بوده است و همین سبب می‌شود که مکانی مناسب برای علاقمندان به تاریخ باشد.

بعد از اینکه او شروع به نوشتن پست‌هایش کرد، همه چیز عوض شد.

فاطمه می‌گوید در سال 2020، یکی از دوستان فیسبوکش – مردی معروف به “تام بزرگ” به او گفت که قصد سفر به افغانستان را دارد و آیا فاطمه علاقه دارد که هرات را به او نشان دهد؟

او پاسخ مثبت داده بود و ارگ ​​هرات، موزه ملی و چایخانه سنتی را به تام بزرگ نشان داده بود.

تام او را به شخص دیگری توصیه کرده و فاطمه از تبلیغات دهان به دهان بهره‌مند شده بود. سرانجام او مورد توجه Untamed Borders قرار گرفت، یک آژانس مسافرتی که متخصص سفر به مناطق غیرقابل دسترسی است.

تام پس از ملاقات با فاطمه و مسافرت با وی در شهر، به این شرکت پیشنهاد داد که او را استخدام کند. و آنها او را در اواخر سال 2020 استخدام کردند، به این ترتیب زن جوان خودآموز اولین راهنمای تور زن حرفه‌ای در کشور خود شد.

جیمز ویلکاکس، بنیانگذار Untamed Borders می‌گوید: “داشتن یک راهنمای زن، یک دیدگاه کاملاً جدید به میهمانان ما می‌دهد. فاطمه علاوه بر اینکه به عنوان راهنما کاملاً آگاه است، به مهمانان ما بصیرت شخصی درباره زندگی خود به عنوان یک زن افغان می‌دهد. ما سعی می‌کنیم به مهمانان خود چارچوبی از اطلاعات را ارائه دهیم تا زمینه تجربیات آنها در افغانستان را فراهم کند و فاطمه این کار را به نحو احسن انجام می‌دهد. “

کار جدید فاطمه باعث ایجاد اختلافاتی در خانواده سنتی وی شد چرا که خواهران و برادرانش نظرات محافظه‌کارانه پدرشان را به چالش می‌کشیدند.

او استقلال خود را یادآوری کرده و به پدرش گفته بود: “در حال حاضر، خواهران و برادران من [می‌گویند] اگر ما در زندگی راضی نیستیم به خاطر تو است. اگر من زندگی بدی دارم به خاطر خودم است.”

اگرچه پدرش کمی نظرش را تغییر داده‌است، اما فاطمه می‌گوید مادرش همیشه برای او دعای خیر داشته‌است. “مادرم خوشحال است. او از من حمایت می‌کند. در حال حاضر، او همه چیز من است.”

جاده پر از سنگلاخ، هموار می‌شود

البته که پیشگام بودن هرگز آسان نیست.

فاطمه می‌گوید بسیاری از افراد در زندگی او، از جمله برخی از اعضای خانواده خودش، به او گفته‌اند که کار کردن برای زن بسیار خطرناک است، خصوصاً اگر آن کار شامل تعامل با مردان باشد.

او می‌گوید کودکان در حالی که گردشگران را در بازار محلی راهنمایی می‌کند به سمت او سنگ پرتاب کرده‌اند. مردم به او بی‌حرمتی کرده‌اند.

متأسفانه، این تجربه‌ها منحصر به فردنیستند. مطابق اطلاعات سازمان ملل، فقط حدود 19٪ از زنان در افغانستان در خارج از خانه کار می‌کنند.

نهاد سازمان ملل متحد برای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، معروف به زنان سازمان ملل متحد، توضیح می‌دهد: “حدود 64٪ تن از افغان‌ها اتفاق نظر دارند که زنان باید در خارج از خانه کار کنند، با این حال آنها هنوز هم با موانع زیادی روبرو هستند از جمله محدودیت‌ها، آزار و اذیت، تبعیض و خشونت، و همچنین موانع عملی مانند کمبود تجربه شغلی، مهارت‌های شغلی و تحصیلات “.

فاطمه می‌گوید حمایت کارفرمایانش و افرادی که از طریق تورهای مسافرتی با آنها ملاقات کرده‌است او را پر انگیزه نگه داشته‌آست. این موضوع جانبی نیز وجود دارد که اگر او کارش را ترک کند چه اتفاقی می‌افتد: “چالش‌ها همیشه بخشی از زندگی من هستند. اگر من تسلیم شوم، سایر زنان هرگز شروع نخواهند کرد.”

او برای ایمن نگه داشتن خود، هنگام کار لباس موقری می‌پوشد و هرگز اواخر شب همراه مسافرین بیرون نمی‌رود.

صنعت جهانگردی افغانستان در دهه 1970 و با متوسط ​​90،000 گردشگر خارجی در سال به اوج خود رسید. داده‌ها در این ارتباط متناقض هستند، اما در سال 2013 معاون وزیر گردشگری این کشور به نیویورک تایمز گفت که این تعداد نزدیک به 15-20 هزار نفر در سال است.

بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده، مشاور سفر دارند و شهروندان خود را تشویق می‌کنند که از افغانستان بازدید نکنند.

با این حال، انتخاب کشور و چگونگی بازدید از آن می‌تواند تفاوت چشمگیری ایجاد کند. جهانگردی صنعتی است که در آن هرکسی ملزم به داشتن مدرک دانشگاهی نیست، که می‌تواند باعث سهولت ورود به سیستم شود.

درآمد فاطمه به عنوان راهنمای تور به تأمین هزینه‌های زندگی خانواده‌اش کمک می‌کند و همچنین به این معناست که او توانایی تحصیل در دانشگاه را دارد. فاطمه می‌گوید که پس از قبولی در امتحانات ورودی، توانسته در دانشگاه هرات ثبت نام کند و اکنون در رشته روزنامه‌نگاری تحصیل می‌کند. او می‌گوید در کنار تحصیل به 41 دختر در یک مکتب پناهجویان، انگلیسی یاد می‌دهد.

او می‌گوید، تحصیلات فقط برای او نیست. فاطمه به خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌هایش انگلیسی یاد می‌دهد و در پرداخت برخی از هزینه‌ها و وسایل مدرسه به آنها کمک می‌کند. این کار او در واقع یک تغییر نسلی است – پسران و دختران خواهر و برادرش که نمی‌توانستند تحصیل کنند، حالا به مکاتب دولتی می‌روند.

اگر هدفِ سفر در خالص‌ترین شکل خود، گسترش دید ما در مورد جهان پیرامون‌مان باشد، مطمئناً در مورد فاطمه صدق می‌کند، حتی اگر او کسی باشد که به جای بازدید از کشورهای دیگر، سرزمین مادری خود را به مردم نشان دهد.

او می‌گوید آرزو دارد مدتی تغییر نقش بدهد و اجازه دهد شخص دیگری او را راهنمایی کند – گزینه اصلی او به عنوان مقصد سفر تبت است.

گرچه بیشتر رویاهای فاطمه به خانه نزدیکتر هستند. او می‌گوید امیدوار است مکتبی برای آموزش راهنمایان تور باز کند. او می‌گوید این امکان برای دختران و پسران وجود دارد، اما “خانم‌ها اولویت دارند” ، زیرا فرصتهای شغلی کم‌تری برای زنان در دسترس است.

او می‌گوید: “من اولین بانوی افغان هستم که شغل راهنمای تور را دارم، اما نمی‌خواهم آخرین نفر باشم.”

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. تعداد آرا: 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *