آیا تا به حال احساس دژا-وو داشتهاید، اینکه انگار قبلاً اتفاق خاصی را تجربه کرده باشید؟ آیا تا به حال احساس کردهاید که اتفاقاتی در شرف وقوع هستند؟ یا خوابی دیدهاید که به واقعیت تبدیل شده باشد؟ یا اینکه همزمان با شخص دیگری یه یک چیز واحد فکر کردهاید؟ در این صورت شما از چیزی به نام حس ششم استفاده میکنید!
حس ششم شما یک احساس هدایت درونی است. بنابراین از این پیامهای شهودی استفاده کنید و به سمت و سوی درست حرکت کنید. در این نوشتار با ۱۰ شیوه برای تقویت حس ششم آشنا میشویم. با تقویت حس ششم به بعد جدیدی در زندگیتان دست خواهید یافت!
۱. مراقبه کنید
بخشی از یادگیری سازگاری با دنیای پیرامون، یادگیری آرام کردن ذهن و مشاهده در کمال آرامش است. مدیتیشن کمک میکند که ذهنتان از شلوغیّهای همیشگی دور شود و با القاء آرامش درونی سبب میشود، ندای درونی و نشانههای بیرونی را بهتر درک کنید.
۲. به قوهی شهودتان گوش دهید
همه ما احساسات شهودی را که به ما میگویند از خطر دور شویم یا به سمت و سوی خاصی برویم، داشتهایم. در ابتدا ممکن است غیر منطقی به نظر برسد، اما هرچه بیشتر این احساسات را دنبال کنید، احتمال اینکه شما را به سمت درست هدایت کنند، بیشتر است.
۳. نشانهها را دنبال کنید
آیا پیش آمده یک آهنگ را به طور اتفاقی چند بار بشنوید؟ آیا شکل خاصی مدام مقابل چشمتان قرار میگیرد؟ به سیگنالهایی که جهان به شما میدهد توجه کنید. به مرور درکتان از تغییرات و اتفاقات (حتی کوچک) بیشتر میشود و گاه حتی قبل از رخ دادن اتفاقات آنها را پیشبینی میکنید.
۴. به تجربههایی که از حس ششم دارید، توجه کنید
در بعضی مواقع، حس ششمتان به طور ناگهانی هدایتتان میکند. این رخداد ممکن است نوعی الهام، پاسخ به مشکل یا نوعی آگاهی ناگهانی باشد که شما را به سطح جدیدی از ادراک سوق میدهد. به این وقایع توجه کنید، و از رخ دادنشان لذت ببرید. هرچه خرد درونی خود را بیشتر تصدیق و تحسین کنید، بیشتر شاهد چنین لحظاتی خواهید بود.
۵. حدس بزنید!
توانایی روحیتان را خیلی جدی نگیرید. از حدس زدن نترسید! پیشبینی کنید که چه کسی با شما تماس میگیرد یا حدس بزنید پیامهای امروزتان از چه کسانی است. چند باری که ببینید درست حدس زدهاید، به تواناییتان بیش از پیش ایمان میآورید!
۶. یادداشتبرداری کنید
هنگامی که برای اولین بار به دنیای آگاهی شهودی وارد میشوید، ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد. همانطور که تجربههای روزمرهتان را مرور میکنید، رخدادهای عجیبی که پیش میآیند را بنویسید. با مرور مجدد اتفاقات گذشته، اطمینان مییابید که حس ششمتان واقعا قابل اعتماد است.
۷. به احساسات خود توجه کنید
آیا پیش آمده کسی را ملاقات کنید و حس خاصی نسبت به او داشته باشید؟ آیا برایتان رخ داده در تاریکی شب که قدم میزنید پشت سرتان را نگاه کنید و ببینید آیا کسی شما را دنبال میکند یا نه؟ این احساسات واقعی هستند و باید به آنها توجه کنید.
با گذشت زمان، این احساسات قابل اعتمادتر و ماندگارتر میشوند. بنابراین همیشه قدردان آنها باشید، زیرا میتوانند شما را به سوی فرصتها سوق دهند و به شما کمک کنند از اتفاقات بد جلوگیری کنید.
۸. اهدافتان را تجسم کنید
یکی از اهداف مهمتان را تجسم کنید. یا به ضمیر ناخودآگاه خود بگویید که در یک شرایط خاص میخواهید چه چیزی به دست بیاورید؛ شاید بتوانید بذری بکارید و بعداً نتیجهی مد نظرتان شکوفا شود.
هرچه بیشتر بتوانید مسیری را بین نیات آگاهانه و ضمیر ناخودآگاهتان ایجاد کنید، بیشتر به دردتان میخورد و در نهایت، در قالب افراد، مکانها و تجربیات شما را به سمت اهدافتان سوق میدهد.
۹. دست از نه گفتن بردارید
از نه گفتن به قوه شهودی درونیتان پرهیز کنید. وقتی میپرسید، آماده پاسخ باشید و ندای درونیتان را که سعی میکند با شما گفتگو کند، خاموش نکنید. ممکن است پاسخی نباشد که خواهانش هستید، اما روند کار این نیست که هر بار جواب مورد نظرتان را بگیرید. در عوض، اطلاعاتی را دریافت میکنید که احتمالا هدف مهمتری دارند.
۱۰. نوشتن آزاد را تمرین کنید
گاه بنشینید و روی یک برگ کاغذ خالی هر فکری که از سرتان عبور میکند، بنویسید. نوشتن آزاد میتواند یک عمل بسیار مفید باشد زیرا به شما امکان میدهد بخشی از ضمیرتان را که قبل از ورود ذهن عقلانیتان وجود دارد، مورد استفاده قرار دهید.
میتوانید این کار را با پرسیدن سوالی از خود، ” به چه پاسخی نیاز دارم؟” شروع کنید. یا، “اخیراً چه چیزی در ذهن من بوده است؟” از نتایجی که با نوشتن آزاد میگیرید و از بینش غیرمنتظرهای که کسب میکنید، شگفتزده خواهید شد!