جدیدترین اخبار روز جهان
رزرو تبلیغات
بدون نظر
بازدید

نیکوکاری در زمانه کرونایی (6)؛ کبرا حسینیان، همسر شهید نیروهای امنیتی و همیاری با نیازمندان

خواندن 3 دقیقه
0
(0)

 در این سلسله از گزارش‌های نیکوکاری اما خانم جوانی در پی همکاری با نیازمندان برآمده است.

کبرا حسینیان در ولایت دایکندی با تمام دشواری‌هایی که در زندگی داشته سعی کرده در این بحران دست یاری برای تعدادی از نیازمندان اطرافش باشد.

کمک به 6 خانواده نیازمند

کبرا حسینیان، همسر یک افسر پولیس است که هفت سال قبل در جریان وظیفه توسط ماین جاسازی شده در مسیرش به شهادت رسیده است.

خانم حسینیان به خبرنامه گفت: “ما زمانی که همسرم زنده بود نیز به اطرافیان نیازمند خود به اندازه توان همکاری می‌کردیم و به آنان کمک می‌کردیم، پس از همسرم نیز سعی کرده‌ام کسی را فراموش نکنم، هر چند خودم مشکلات زیادی دارم اما این بار در کنار دیگر کمک‌های گاه و بی گاهم مبلغ 40 هزار افغانی را به 6 خانواده نیازمند اختصاص داده‌ام.”

خانم حسینیان 7 سال قبل همسرش را از دست داده است اما در جریان این سال‌ها او سعی کرده همیشه محکم و استوار باقی بماند. او در این سال‌ها به تحصیل خود ادامه داده و از 4 فرزندش سرپرستی کرده است که بزرگترین آنان 13 سال سن دارد.

3 سال از شغل او در موسسات صحی می‌گذرد و اکنون در بخش صحت سرحدی کار می‌کند. ماهانه نزدیک به 40 هزار معاش دارد که از همین منبع درامدش، تصمیم گرفته یک ماه معاش خود را به نیازمندانی که به گفته خودش واقعا نیاز به پول داشته‌اند، کمک کند.

شهادت ضامن محمد حسینیان

کبرا حسینیان 31 ساله در دایکندی به دنیا آمده و تحصیلاتش را در همین ولایت به پایان رسانیده است.

14 سال از ازدواج او با ضامن محمد حسینیان می‌گذرد و 7 سال است که او به تنهایی بار زندگی‌اش را به دوش می‌کشد. او در سال 1395 موفق شده از رشته قابلگی فارغ شود که همین نیز مسیر زندگی را برایش تغییر داده و آسان کرده است.

همسر خانم حسینیان، ضامن محمد حسینیان قومندان ولسوالی کیتی ولایت دایکندی بوده، قبل از آن نیز او نزدیک به 2 سال در کندک امنیتی ولسوالی دایکندی خدمت کرده است. مدت زیادی را نیز در ولسوالی‌های مختلف وظیفه اجرا کرده، اما 7 سال قبل او در جریان جنگ کجران به این ولسوالی رفته بود که در مسیر راه در اثر ماین جاسازی شده در خیابان به همراه یاورش به شهادت می‌رسد.

اتفاقی که فراموش نمی‌شود

او که هنوز پس از هفت سال با یادآوری آن روز بغض کرده بود با صدایی گرفته گفت: “یک ساعت پس از آن اتفاق همکاران نظامی‌اش با اضطراب و نگرنی به خانه‌ام آمدند، همان زمان حس کردم که حتما اتفاقی افتاده است اما همکارانش گفتند که او فقط زخمی شده و ما باید برای گرفتنش به میدان هوایی برویم زیرا او با طیاره به این جا منتقل شده است. وقتی که به سوی میدان هوایی رفتیم در مسیر راه با اصرار من گفتند که او شهید شده است.”

پس از آن اتفاق همه چیز تغییر کرده ‌است، خانم حسینیان که پیش از شهادت همسرش بیشتر در خانه بوده و فقط مدت کمی به عنوان واکسیناتور در شفاخانه ولایتی دایکندی وظیفه اجرا کرده است، اما پس از شهادت همسرش به تکاپو افتاده و با کمک خانواده پدری‌اش توانسته همچنان استوار بماند.

به گفته خودش او با چالش‌های فراوان، با دیدگاه بد مردم نسبت به زنان مبارزه کرده و با همه مشکلات اما خواسته مانند همسرش به مردم سرزمینش خدمت کند.

او در کنار این که مسئولیت فرزندانش را به عهده دارد، اکنون به اطرافیانش به خصوص نیازمندان نیز کمک می‌کند.

او گفت: “من درد مردمم را حس می‌کنم و حاضرم برای کمک به آنان از توانایی‌هایی که دارم استفاده کنم زیرا همه ما به هم نیازمند هستیم.”

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه

لینک های مفید
خبرنامــــــــــــه را ببینید
مجله اخبار روز استادورک قیمت تلویزیون ارزان ⭐️زیر6 میلیون⭐️ قبرس شمالی نیولایف توری حصاری خرید و فروش شرکت جعبه سازی خرید نهال صنوبر ترکیه دیوارپوش فومی قیمت یخچال فریزر دوقلو دیپوینت شیشه اتومبیل خرید سرور کارکرده اچ پی hp بیت کوین چیست مدل لباس و آرایش بهترین فیلم های 2024 گن بعد از جراحی لوله پلی اتیلن خرید ابزار دقیق مشاوره حقوقی تلفنی با وکیل خرید آپارتمان در چیتگر خرید کفش جردن بروکرهای فارکس را با یک کلیک مقایسه کنید خرید ویلا ساحلی در سرخرود کمربند فلکسی پرو درج آگهی رایگان