اگر صلح بیاید (2)؛ دنیای پس از جنگ افغانستان دیدنی است

توسطفرشته فرهنگ

بهمن ۱۰, ۱۳۹۸ به روز رسانی : بهمن ۲۸, ۱۴۰۲ ,

این روزها فضای مجازی افغانستان مملو از آرزوهای است که در آن دنیای کاربران شبکه های مجازی افغان در صورت آمدن صلح مجسم می شود. خبرنامه در سلسله ای از گزارش ها همه روزه بخشی از این آرزوها را در قالب گزارش ارائه می کند.

هارون نجفی‌زاده، خبرنگار

“تفنگ‌ها خاموش شدند، میکروفونم را می‌بوسم و به تاقچه می‌گذارم. باز می‌گردم به جاغوری. هر صبح پیش آرامگاه جدم دعا می‌خوانم… قروتی می‌خوردم. با وحیده برف جنگی می‌کنم و با مهاجرت خداحافظی…”

رحیم سرچشمه‌یی، نویسنده و مقام سابق حکومتی

“صلح آمد، زندگی بر می‌گردد و فارغ از هر دغدغه‌ای، می‌رویم شیوه و شغنان، پغمان و سنگلاخ… به همسرم و فرزندانم داستان رفاقت وطندارانم را می‌گویم و این که چگونه همدیگر پذیر باشیم؛ در حالی که رنگارنگ‌ایم…”

رویا موسوی، خبرنگار و نویسنده

“دلم میشه در دورترین فریه‌های غزنی برای دختران دسترسی به آموزش را فراهم کنم تا هیچ دختری بی‌سواد نماند… با دوستایم در دورتیرین نقاط افغانستان گردشگری و کوهنوردی برویم…”

فاطمه خان، فعال حقوق زنان و تحلیلگر اجتماعی

“همه می‌خواهند بروند د نورستان، منظره‌های پکتیا و کنرها یادت نره، سبزهای طرب هرات و ننگرهار را فراموش نکن… جنگ یک خواب بود دیگر طفلی یتیم نخواهد شد… راست می‌شنیم راست می‌گویم راست می‌خندیم…”

آصف یوسفی، عکاس-خبرنگار

“اگر روزی صلح بیاید به دور دست‌ترین نقاط کشورم رفته و برای کودکان آن‌ها شیوه درست استفاده کردن از تکنولوژی نوین را آموزش می‌دهم…”

باعث حیات، خبرنگار

“اگر صلح و عدالت بیاید دگر خبرنگار روانی، افسرده و همیشه ناراحت نیستم. روزها خبرهای خوب بنویسم و بشنوم، می‌توانم شبا‌ها راحت بخوابم…”

نگینه انوری، خبرنگار و فعال حقوق زن

“امروز دلم هوای صلح دارد! تا بدون ترس، لرز و بقره‌یی آسمانی از خانه بیرون شوم، نسیم پاک صبح قندهارم را لمس کنم… امروز دلم هوایی دیگر دارد…”

https://twitter.com/NaginaAnwari/status/1222390907934322688?s=09

لیمه نیازی، خبرنگار

“بیا تر سنګره پورې پیاده لاړه شم او پټیو کې وګرځم، ناوکۍ غره ته وخیژم او مسافر ولی کې دعا وکړم، د کلی وروت ووینم او له چینې یې منګی راډک کړم… کاشکې سوله راشی…”

حکیم نظری، کاربر توییتر

“اگر صلح بشود، پول قرض می‌کنم و دشت ناهور را سرتا سر جنگل می‌کارم، و بعد می‌روم به همایون دوست پشتو زبانم زنگ می‌زنم پولش را می‌گیرم وطن این جنگل یک میخانه بنا می‌کنم… تا اخر برای طالبان وودکا رایگان می‌دهم.”

قدسیه قنبری، کاربر

“اگر صلح بشود، من با موترم که آهنگ “بلندی‌ها هوای تازه داره از فرهاد دریا” پخش می‌شود به نورستان می‌روم و در راه بدون هیچ اضطرابی توقف می‌کنم. شاید آن روز آنقدر دور نباشد…”

زلمی ظهیر، فعال مدنی

“که سوله راغله، خپل کلی ته به ځم نوزاد مې ډیر یادیږی، انار خوند او مزه خو یې پریږده. د وطن ګوټ ګوټ ته به په منظره ځم، د خپل ماشومتوب ملګرو خوږ مجلس خو لا پریږده…”

رویا صابرزاده، هنرمند و نویسنده

“اگر صلح بشود، دلم میشه جاده‌ها برای زنان امن باشه به جاده بریم، دستان خوده با رنگ‌تر کنیم و به دیوارهای شهر از آرزوهایمان بنویسیم…”

یلدا سروری، خبرنگار

“اگر صلح بشود، دوست دارم عشق و دوست داشتن در محضر عام، گناه نباشد… دوست دارم جاده‌های کابل دوباره پر از نغمه‌های احمدظاهر…باشد.”

فریده امیری، موسس نهاد دوستان صلح

“اگر صلح بیاید، جاده‌های کشورهای اروپایی را برای خلوت و قدم زدن با خودم در دل شب انتخاب نمی‌کنم”

بصیر، کاربر

“بچه‌ها در کوچه بازی می‌کنن راهی سفرم به جنوب افغانستان شوق گشتن افغانستان در وجودم پر می‌زند، باید عجله کنم ممکن است از اتوبوس جا بمانم… اگر صلح بیاید.”

جلیل، کاربر

“با دوستانم تازه از سفر واخان و نورستان برگشتیم عجله داریم تا به فینال لیگ برتر آسیا که در بامیان برگزار شده برویم. هواپیما دیگه جا ندارد باید با قطار سریع السیر کابل-هرات برویم… اگر صلح بشود”

روینا شهابی، خبرنگار

“‏اگر آن صلح بیاید… شب هنگام به گوش دره شعر «دستهایم را در باغچه می کارم» از فروغ را می خوانم.صبح که شد آهنگِ« لارشه ننگرهار ته» از احمدظاهر را با صدای بلند برای دره پخش می کنم.

اگر آن صلح بیاید به ننگرهار می روم با یک بغل از عاشقانه های «قهار عاصی»…”

 

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *