کارهایی که ما به عنوان والدین در حضور فرزندمان انجام میدهیم، میتوانند اثری ماندگار داشته باشند اما چیزهایی که به آنها میگوییم هم اهمیت خیلی زیادی دارند.
عبارتهایی که زمان حرف زدن با فرزندمان (یا فقط در حضور او) به زبان میآوریم، نه تنها باورهای ما را در مورد دنیا نشان میدهند، بلکه روی باورهایی که در فرزندمان شکل میگیرند نیز تاثیر میگذارند.
اگرچه ممکن است بعضی از عباراتی که مرتبا استفاده میکنید، بیضرر به نظر برسند، اما میتوانند سبب شوند که فرزندتان با ذهنیتی منفی بزرگ شود یا باور کند که هرگز موفق نخواهد شد.
در این نوشتار با ۵ جملهی منفی که باید از صحبتهایمان حذف شوند، آشنا خواهید شد.
۱. ما توانایی خرید آن را نداریم
اگر چیزی که میخواهید، واقعا بیشتر از توانایی مالی شماست، نگویید که به دلیل بیپولی نمیتوانید هرگز آن را داشته باشید. در عوض، به فرزندتان نشان بدهید که روی مسائل مالیتان کنترول دارید. مثلا میتوانید بگویید، «رویای من این است که روزی یک خانهی بزرگ برای خودمان بخریم. بنابراین میخواهم چند دورهی آنلاین را بگذرانم تا در محل کارم ارتقاء بگیرم و بتوانیم به خانهی مورد علاقهمان برسیم.»
یا اگر فرزندتان برای خرید چیزی گران قمیت اصرار میکند، به او نگویید که توانایی مالی نداریم بلکه به او کمک کنید کم کم مقداری پول پسانداز کند و به آنچه میخواهد برسد. به این ترتیب به فرزندتان عادتهای مالی هوشمندانه را نیز خواهید آموخت.
۲. دیوانهام کردی!
حفظ آرامش و مقاومت در برابر میل به نکوهش فرزندمان (یا هر کس دیگری)، برای ما به عنوان والدین اهمیت زیادی دارد. به جای عصبانیت و خشم شدید به دلیل اشتباهی که از فرزندتان سر زده، میتوانید خیلی ساده بگویید: «از این کارت خوشم نیامد!» و بعد دلیل آن را توضیح بدهید. برای بچهها مهم است که درک کنند رفتارشان میتواند روی دیگران تاثیر بگذارد. به این ترتیب آنها حتی یاد میگیرند که در مورد احساسات سایر آدمها نیز آگاه باشند.
بر علاوه با حفظ آرامش، به فرزندتان یاد میدهید که همهی ما تواناییِ کنترول احساساتمان را داریم. مسلما، شما نمیخواهید نکوهش دیگران در ذهن آنها تبدیل به امری عادی شود!
البته که ما انسان هستیم و گاه ممکن است نتوانیم خونسرد بمانیم. اگر این اتفاق رخ داد و چیزی گفتید که بعد به خاطرش پشیمان شدید، عذرخواهی کنید و بگویید: «متاسفم که کنترولم را از دست دادم. دفعهی بعد، لحظهای صبر میکنم تا آرام شوم.»
۳. من از شغلم متنفرم
بیایید تصور کنیم که روز خستهکنندهای را در محل کار سپری کردهاید و هر چه خشم و ناراحتی دارید، برای همسرتان بازگو میکنید. شاید این کار بدون مشکل به نظر برسد اما واقعیت این است که مطالعات نشان دادهاند، رویکرد ما نسبت به زندگی، اثر بسیار بزرگی در موفقیت فرزندمان دارد به خصوص زمانی که پای موفقیتهای علمی به میان میآید.
به علاوه، با شکایت کردن در مورد شغلتان در حضور بچهها، به آنها نشان میدهید که کار هیچ جذابیتی ندارد. در نتیجه، آنها با این باور بزرگ میشوند که بزرگسالی به این معناست که نیمی از ساعتهای کاریتان را در بدبختی سپری خواهید کرد!
۴. مجبورم فلان کار را بکنم
زمانی که شما از عبارت «مجبورم» استفاده میکنید، این حس را به کودکتان می دهید که مجبور هستید کارهایی را انجام بدهید که خودتان دوست ندارید. به جای آن، به فرزندتان نشان بدهید که زمانتان را کاملا تحت اختیار دارید: به خودتان بستگی دارد که چه تصمیمی بگیرید یا کجا قرار است بروید!
کودکانی که با ذهنیت مثبت بزرگ میشوند، درک میکنند که زندگی تماما در مورد انتخابهای خودشان است. با استفاده از جملهای مثلِ «احساس میکنم امروز برای خرید مایحتاج منزل مناسب است» یا «خستهام اما به مادربزرگ گفتهایم که به خانهاش میرویم و باید به قولمان عمل کنیم» درس مهمی به فرزندتان میدهید.
البته که گاهی چیزهایی وجود دارد که آنها تمایلی به انجامشان ندارند، مثل زود خوابیدن. در چنین مواقعی باید برایشان توضیح بدهید که چرا چنین چیزی ضرورت دارد. کودکان، زمانی که اهمیت چیزی را درک میکنند، برای انجام آن نیز راغبتر هستند.
۵. همه چیز درست خواهد شد
اگر فرزندتان برای تیم مکتبشان انتخاب نشده، او را با این جمله که همه چیز درست خواهد شد، متقاعد نکنید، چرا که این جمله او را برای آینده آماده نمیکند. به جای اینکه به او بگویید همیشه پایان خوشی در انتظارت است، به او یاد بدهید که برای مدیریت موانع و مشکلات زندگی به اندازهی کافی قوی است.
شاید فرزندتان باید زمان و انرژی بیشتری برای موفقیت صرف کند. اگر موضوع این بود، او را در آغوش بگیرید و بگویید: «میدانم که دوست داشتی انتخاب شوی، اما هنوز هم فرصتهای زیادی خواهی داشت.» بعد او را تشویق کنید که به تمرین کردن ادامه بدهد. با راهنمایی کردن فرزندتان در زمان سختی، او را برای مدیریت امور در آینده، توانمندتر خواهید ساخت.