راه‌ های کارآمدسازی نظام اداری افغانستان و تمرکززدایی با ایجاد زون های اقتصادی؛ در گفتگو با داکتر تیمور شاران

توسطجمعه خان محمدی

دی ۳, ۱۳۹۸ به روز رسانی : بهمن ۲۸, ۱۴۰۲

(قسمت سوم)

جستار

خبرنامه، می خواهد با طرح پرسش های بنیادی و اساسی، در حوزه های سیاست، جامعه، اقتصاد، فرهنگ و مدیریت کلان کشور، نگاه خواننده را به فراسوی دنیای روزمره کشانده و متوجه لایه های تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور بگرداند.

در این برنامه به سراغ داکتر تیمور شاران، معاون پیشین ارگان های محل رفته، تا با طرح پرسش های خود،  خوانندگان عزیز را با چالش ها و راهکارهای اداره و مدیریت کلان جامعه افغانستان، آشنا گردانیم.

در این مصاحبه، داکتر تیمور شاران، دیدگاه های خود را در مورد معضلات بروکراسی دولتی افغانستان  و همچنین نیاز و مکانیزم اصلاحات بیان کرده است. امیدواریم این سلسله از مصاحبه ها، خواننده را با ساختار پیچیده اداری افغانستان آشنا گرداند.

کارامدی یک نظام سیاسی

خبرنامه: چگونه یک نظام اداری، فعال و کارآمد می گردد؟

تیمور شاران: اگر بخواهیم یک نظام مشروع و کارآمد داشته باشیم، سه کار باید خوب انجام شود: حل منازعات، عرضه خدمات و رشد اقتصادی

1) عرضه خدمات

بروکراسی اداری، وسیله برای رسیدن به اهداف است. یکی از این اهداف، عرضه خدمات خوب و موثر در سطح قریه، ولسوالی و ولایت است.

نحوه پلان گذاری در کشورهای جهان

این جا یک تفکیک کنم. در هر جامعه دیگر، پلان ها از محل می آید. یعنی قریه تصمیم می گیرد بودجه‌ای که تخصیص داده شده، چگونه مصرف گردد. اول در سطح قریه پلان گذاری می شود،  بعد پلان به ولسوالی می آید. ولسوال و تیم اش با مشوره مردم تصمیم می گیرند که کدام پلان ها را به ولایت بفرستند؟ ولایت بعد با تمام واحدهای اداری دومی اش، مشورت می کند تا کدام پلان ها را در اولویت قرار دهد و به مرکز بفرستد؟ این پروسه نرمالی است که در هر کشور دموکراسی باید اتفاق بیفتد.

بعد برای این پلان ها، بودجه سازی شود. مثلا می گوید که کشور شش هزار کلینیک نیاز دارد، دو هزار مکتب کار دارد، باید 700 کیلومتر سرک ساخته شود، باید 10 بند آب بزرگ ساخته شود؛ این را باز متخصصین درباره اش پلان می کنند. مثلا در کابل، وزارت مالیه برای آن ها، بودجه می سازد. ولایت می گوید مکتب را که می خواهیم بسازیم؛ چند اتاق داشته باشد. بعد به پارلمان می رود و پارلمان تصویب می کند. این پروسه نرمال است.

نحوه پلان گذاری در افغانستان

در افغانستان این گونه نیست؛ وزارت اقتصاد، مسوولیت پلان گذاری و وزارت مالیه مسوولیت بودجه سازی را دارد، اما در سال های اخیر متاسفانه هر دو با مشکل مواجه شده و بین هم همکاری وجود ندارد و وزارت مالیه در امور وزارت اقتصاد مداخله می کند. در وزارت مالیه متخصصین می گویند 5000 مکتب در بودجه این سال درست می کنیم. ما ۵۰۰۰ مکتب را در فلان قریه در فلان ولسوالی می سازیم، اما با مداخله وکلاء، مخصوصا وکلای قدرتمند که اکثرا منابع را به قریه و ولسوالی خود می برند. شما ولسوالی هایی دارید که در 18 سال به خاطری که وکیل پارلمان یا زورمند نداشته که بر وزرات مالیه فشار بیاورد، هیچ کاری در این ولسوالی نشده است. بسیاری از بودجه سازی ها و پلان گذاری در مرکزی انجام می شود.

مشکلات اداری ارائه عرضه خدمات

حالا کجای کار در افغانستان می لنگد؟ و چرا بروکراسی ما در قسمت عرضه خدمات ناتوان است؟ چند عامل، باعث شده که بروکراسی افغانستان ناکارآمد گردد:

ـ تمرکز قدرت تصمیم گیری و بودجه سازی در کابل؛ چنان که قبلا گفتیم، کارمندان وزارت خانه های مالیه و اقتصاد بدون این که نیازمندی های  یک منطقه را بدانند، برای آن ها پلان گذاری می کنند و شاید هم نداند که واقعا آن منطقه ضرورت دارد یا نه؟ اما برایش تصمیم پلان و بودجه را می گیرد. لذا یک بروکرات که می تواند بست دو و سه باشد، تصمیم  می گیرد، امسال مکتب را در فلان جای بسازیم. در حالی که در مورد نیازمندی های مردم، سروی نشده، شاید در همان جا ده دانه مکتب باشد؛ اما مرکز تصمیم می گیرد، یک مکتب دیگر هم بسازیم. این کار علمی و بر اساس نیازمندهای مردم نیست. ما در ارگان های محل گفتیم که یک پروسه را شروع می کنیم و برای امتحان، تمام پلان ها را جمع آوری می کنیم.

رییس جمهور وعده داده بود؛ که ۴۰ درصد پلان های محلی داخل بودجه شود و ۶۰ درصد دیگر را در پلان های بزرگ مصرف می کنیم که بندهای بزرگ مدیریت آب است و برق. ما کار را از قریه شروع کردیم، ولسوالی، ولایت و همین طور در وزارت اقتصاد. باید وزرات های اقتصاد و مالیه بنشینند و بر اساس نیازمندی های مردم، پلان ها را تولید کنند تا طبق آن بودجه ساخته شود. ما دو سال موفق شدیم، سال اول ۷درصد پلان ها را داخل بودجه ساختیم و سال دوم، ۱۱درصد.

اوج بی عدالتی در انکشاف متوازن

 بعد وزارت مالیه این را به عنوان یک تهدید دید و گفت: ما نمی خواهیم همین کار شود. پس به صفر رسیدیم و از ۱۰۲ پلان انکشافی ولایت غزنی، یک دانه اش داخل بودجه نشد، از ۸۷ پلان ولایت فراه؛ هیچ کدام امسال داخل بودجه نشده و عواقب اش نارضایتی مردم است. بی عدالتی در انکشاف متوازن، فوق العاده به اوج خود رسیده و مردم احساس می کنند که در پروژه هایی که بر زندگی شان تاثیر دارد، دخیل نیستند؛ با ان ها مشورت نمی شود و این یک لطمه به دموکراسی، تحکیم دموکراسی و وحدت ملی افغانستان است.

ـ سیاسی شدن فرایند تصمیم گیری ها و عرضه خدمات؛ نه تنها بروکراسی، روند بودجه سازی نیز سیاسی شده؛ روند پلان گذاری سیاسی شده است. سیاسی به این معنا که 90-95 درصد وقت وکیل پارلمان به جای این که سر قانون گذاری صرف گردد؛ صرف مقرری ها می شود. مداخله پارلمان در کابل باعث شده که بروکراسی ما کاملا سیاسی شود.

2)حل منازعات

کارکرد دیگر دولت ها، حل منازعات است. ما در افغانستان با مشکل جدی منازعات مواجه ایم. در سطح ولسوالی، منازعه بر سر آب، زمین و غیره وجود دارد. ۶۷ یا ۶۸ درصد وقت ولسوال ها صرف حل منازعات می شود. من برای تان می گویم که حداقل ۸۰ درصد وقت والی ها، وقف حل منازعات می شود.

مشکلات ملی عدم حل منازعات

در سطح قریه وقتی یک منازعه اتفاق می افتد، باید در سطح قریه بین دو نفر حل شود. اگر در سطح قریه حل نشد؛ می آید به ولسوالی، ولسوال و قوماندان امنیه را دخیل می سازد، شوراهای غیررسمی در سطح ولسوالی را دخیل را می سازد. اما اگر آنجا چند قوم باشد، مثل پنجوایی قندهار که اقوام بارکزی، پوپلزی، اسحاق زی و نورزی حضور دارند، تمام بزرگان اقوام دخیل می گردند. در تمام افغانستان از این اقوام وجود دارد. منازعه بین قوم بارکزی و پوپلزی در ارزگان یک منازعه بزرگ ملی شد؛ به خاطری که در سطح محل، صلاحیت حل را به ولسوال و والی ندادیم که منازعه را حل کنند. در نتیجه یک تعداد پیش کرزی و یک تعداد پیش رییس جمهور آمدند؛ پیش وکلا رفتند و همه در  پروسه دخیل شدند. برای یک ملت که منازعات کوچک و خرد ملی را حل نتواند؛ یک فاجعه بسیار بزرگ درست می شود.

منازعه ای که در ارزگان در ولسوالی گیزاب اتفاق افتاد، بین پشتون ها و هزاره ها، یک بحث ملی شد. ما نتوانستیم در سطح قریه و محل آن را حل کنیم و  همه را مصروف ساختیم که پروسه ملت سازی ما را خدشه دار ساخت. در ارزگان مناقشه بین دو قوم بارکزی و پوپلزی باعث شد در دو ساعت ۷۲ پوسته را از دست بدهیم. این عواقب بسیار بزرگ عدم حل منازعات در سطح محل است.

3)رشد اقتصادی

یکی از وظایف دولت، رشد اقتصادی است. مخصوصا در شرایط فعلی، رشد جمعیت ما در حدود ۳.۱ یا 3.2 درصد است. رشد اقتصادی ما ۲.۱ درصد خواهد بود. معنی این آمار این است که ما هر ساله به طرف فقر روانیم و باید رشد اقتصادی ۷-۸ درصد داشته باشیم. همیشه رییس جمهور این را برای رشد اقتصادی گفته است.

باید صنایع نوپا چون سنگ مرمر چشت شریف هرات، توریسم در بامیان، جلغوزه در خوست، پکتیا و پکتیکا را ایجاد کنیم. برای ایجاد صنایع نوپا، نیاز به بودجه تشویقی داریم. بودجه تشویقی مثلا سالانه ۲۰-۳۰ میلیون به ولایات بفرستیم. آن ها صنایعی را که در ولایت دارند؛ رشد دهند یا زمینه رشدشان را فراهم کنند. این صنایع به مرور زمان، باعث صادرات به کشورهای همسایه و یا جهان شده و رشد اقتصادی را دنبال بیاورد.

وزارت خانه ها فاقد دید استراتژیک

بروکراسی، مانع کارها می گردد. کل بحث من این است که سه هدف بزرگ بروکراسی و ساختار نظام، مانع این سه کار می شود. به خاطری که وزارت خانه ها، دید بزرگ و استراتژیک ندارند که ده سال بعد؛ صنعت، زراعت، زیربناها، مدریت آب ها و برق در کجا قرار داشته باشد و ما کجا برویم؟ هیچ چیز معلوم نیست. دلیل اش این است که وزارت خانه ها همیشه با همیشه در تقابل اند و باهم همکاری نمی کنند تا تصویر بزرگ را بفهمند. فکر و ذهن وزارت خانه ها این است که امسال من چقدر تشکیل دارم؟ تشکیل خود را اضافه کنم؟ چقدر بودجه اضافه کنم؟ این ها گرفتار روزمرگی اند.

خبرنامه: فکر نمی کنید هم دولت قبلی و هم فعلی، نتوانست در افراد  و نهادهای خود، یک تصویر بزرگ ایجاد کند؟

تیمور شاران: رییس جمهور تا اندازه‌ای با ایجاد شورای عالی اقتصاد، یک دید را داد؛ اما شورای اقتصاد تبدیل به پلان نشد. رییس جمهور اهداف دارد، اما نتوانست به پلان و پالیسی مشخص تبدیل کند.

زون های اقتصادی

برای رشد اقتصاد، ما افغانستان را باید به 8 زون اقتصادی تقسیم کنیم. ما زون های انکشافی جور کنیم، اما وزارت خانه ها روزمرگی می کنند. به هر زون، دید اقتصادی و استراتژیک، صلاحیت و وظایف بدهیم تا زون ها تصمیم بگیرند. پیشنهاد کرده بودیم که یک بورد ساخته شود؛ اعضای بورد والی ها، شاروال ها و چند نفر متخصص باشند. این ها هر پنج سال بنشینند و دید بزرگ بدهند؛ باز بگویند که چقدر بودجه کار داریم؛ مثلا ۲۰۰ میلیون، ۳۰۰ میلیون بودجه و در کجاها مصرف کنیم!.

مثلا هرات می خواهد که سنگ مرمر را صادر کند که بهترین سنگ است. به خاطری که رشد پیدا کند، می گوید که ما نیاز به ۱۰۰ میلیون سرمایه گذاری داریم. این پیشنهاد را به کابل بفرستند. بعد از سرمایه گذاری ما سنگ را صادر کنیم.  من به ترکمنستان رفتم، ۱۲ میلیارد دالر در شهر عشق‌آباد مصرف کرده بودند. یعنی همه چیز از مرمر است و به نام شهر مرمرین یاد می شود. افغانستان، یک میلیون دالر هم سنگ، صادر نکرده است. این ها سنگ های خود را از ایران، ترکیه و اتالیا خریده اند. در حالی که ما بهترین سنگ دنیا را داریم. آنقدر هوشیار نبودیم که کشورهای همسایه، چه نیازهای دارد، ما برای آن، صنعت بسازیم و صادر کنیم.

ایجاد زون ها برای رشد اقتصادی بسیار مهم است. اکثر کشورهای جهان، در همین مسیر روان اند. فرانسه، اندونزی و کلمبیا، زون های انکشافی ایجاد کرده اند. زون های انکشافی باید تصمیم بگیرند، هماهنگ کننده پروسه ها و حسابده باشند.

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

توسط جمعه خان محمدی

جمعه خان محمدی رییس پیشین دانشگاه ابوریحان است. آقای محمدی دانش آموخته جامعه شناسی بوده و دارای آثار متعدد در زمینه جامعه شناسی، سیاست و فرهنگ در افغانستان می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *