گاهی باعث میشود که جرقهای از یک اتفاق ایجاد شود که همه زندگی و سرنوشت یک انسان را تحتالشعاع قرار دهد. خواهر «سمیه حسینی» ناشنوا است که اکنون مدیریت گروه سرود ناشنوایان افغان در ایران را به عهده دارد. او الهام این کار را از آموزش خواهرش فراگرفته است؛
“زمانی که با خواهر سه سالهام صحبت میکردم و زمانی که او برای آموزش به مکتب میرفت، همه اینها دلیل بر این شد که این گروه سرود را راه بیاندازم”.
سمیه حسینی به خبرنامه گفت: “دلیل اینکه این کار را شروع کردم، خواهر سه سالهام بود. خواهر کوچک من در سن سه و نیم سالگی شنوایی خود را به خاطر تشنج از دست داد”.
اما زمانی که خواهر سمینه در مکتب ناشنوایان مشغول به تحصیل شد، او عضویت گروه سرود این مکتب را نیز به دست آورد.
سمیه حسینی کیست؟
سمیه حسینی متولد سال 1371، دختر 26 ساله از خانواده 6 نفری است که دارای چهار فرزند دختر است. این خانواده ساکن شهر اصفهان ایران است. سمیه لیسانس روانشناسی خود را در مقطع عمومی دریافت کرده است. سه خواهر دیگر او، شکریه 28 ساله دارای لیسانس مدیریت جهانگردی، زینب 24 ساله دارای لیسانس زمینشناسی و زهرا 21 ساله دارای دیپلم نگارگری و ناشنوا است. پدر این خواهران نیز دارای شغل خیاطی و مادرش خانهدار است.
اولین اجرا
او در سال 1391 شروع به فعالیت در زمینهی گروه سرود ناشنوایان به نام “سنا” کرد. این نام زیبا مخفف نام “سرود نادران افغانستان” است.

سمیه در مورد ایده ایجاد این گروه سرود به خبرنامه گفت: “ایدهی اینکه گروه سرودی از شاگردان ناشنوای افغانستانی داشته باشم را پدرم پیشنهاد کرد. اوایل هیچ علاقهای به این کار نداشتم. کار سختی بود و من هیچ وقت کارهای سخت را انجام نداده بودم، ولی با حمایتهای پدر، مادر و خواهرانم وارد این راه شدم، تا اینکه به این کار علاقمند شدم و حالا واقعا اینکار را دوست دارم.”
او در حالی که از این انتخاب احساس رضایت میکرد، چشمانش را بست و با کشیدن نفسی عمیق ادامه داد: “یادم میآید در اولین اجرا، آن قدر ترسیده بودم که افتادم و انگشت پایم زخم شد، ولی واقعا متوجه نشدم که از آن خون میآید. در حالی که پدرم متوجه شده بود.”
“لحظهی اجرا، نگاهم متوجهی پدرم بود که گوشهی سالن ایستاده و به منی که رو به روی شاگردان گروه سرود ایستاده بودم، نگاه میکرد، زمانی که دید به طرفش نگاه میکنم، دستهایش را به سمت بالا و آهسته به پایین حرکت داد و این یعنی که آرامباش و هیچ استرسی نداشته باش، آن لحظه بود که متوجه شدم من تنها برای بهترین اجرا روی سکو و رو به حاضرین نایستادهام، بلکه باید باور پدرم را نسبت به خود، به ایمان و حقیقت مبدل کنم.”
بچههای خاموش فراموششده
سمیه در مورد چالشهای ایجاد گروه سرود ناشنوایان سنا گفت: “ایجاد اعتماد بین خانوادههای شاگردانم بسیار مشکل بود تا به من اعتماد کنند و اجازه بدهند دخترانشان وقت زیادی را برای اجرای برنامهها در اماکن مختلف با من سپری کنند”.
این اتفاق بارها برای سمیه پیش آمده که شاگردانش برای اجرای نیامده و از سوی فامیل به آنها اجازه داده نشده است؛ طوری که او در یکی از برنامهها، سرودش را فقط با سه شاگرد اجرا کرده است.
یکی از دیگر چالشهای او، نپذیرفته شدن گروه سرود سنا در جامعه بود. پذیرش این گروه به عنوان یکی از گروههای فرهنگی، برای مردم سخت بود؛

“هنوز هم بعضی از اعتقادات وجود دارد که به نوآوریها و کارهای خلاقانه برای غیرمعمول بودن آن، صفتی زشتی تعلق گیرد؛ چنانکه برای این گروه ملهد، کافر بیدین و گاهی رقاص گفته میشود؛ در حالی که زبان اشاره با حرکات موزون فرق دارد”.
به گفته وی، این مشکلات از یک طرف مشکل، و اینکه هیچ شانسی برای دیده شدن به گروه سنا داده نمیشود، باعث سرشکستگی این گروه میشد.
این در حالی است که اجراهای گروه سنا پوشش خبری داده نشده و هنوز کسی به این گروه باور ندارد. “بچههای خاموش فراموششده”، واژگانی است که اعضای ناشنوای این گروه با حرکات دست به آنها رنگ حضور میبخشند.
معلولیت، محدویت نیست
سمیه حسینی در ادامه صحبتهایش با خبرنامه گفت: “گروه سنا فقط گروه سرود نیست. بچههای این گروه هر کدام قهرمان زندگی خودشان هستند؛ چون هر کدام در زمینهی تئاتر، نقاشی، گرافیک، والیبال، دوش، حفظ و قرائت قرآن مقامهای کشوری آوردهاند”.
این در حالی است که این گروه برای اجرای فعالیتهایشان، هیچگونه کمک مالی و دست مزدی نداشتهاند و حتی برای برگزاری برنامههایشان، کسی به آنان کمک نکرده است. نه تنها برای کمکهای مالی، بلکه بسیاری برای حضور در برنامههای این ناشنوایان نیز اشتیاقی از خود نشان ندادهاند. راه درآمدزایی این گروه از بخش نمایشگاههای کارهای هنری آنان و برگزاری جشنوارههای افغانستانشناسی به دست میآید.
کارهای هنری این بانوان شامل نقاشی بر روی سنگ، بافتنی، نقاشی سیاه قلم، ساخت عروسک، مجسمه و چرمدوزی است که نیازمندیهایشان توسط فروش آن رفع میگردد. برای اینکه این گروه در کار خود دلگرم باشد، پدر سمیه هزینه رفت و آمد آنها را به عهده گرفته بود.

سمیه حسینی افزود: “در اوایل کار بچههای نابینا و کمبینا نقش اجرای سرودخوانی را داشتند و همزمان با آن، افراد ناشنوا و نیمهشنوا نیز با زبان اشاره اجرا میکردند که اکنون این افراد حضور نداشته و گروه سنا با تعدادی از ناشنوایان به فعالیت خود ادامه میدهد.”
فعالیتهای نتیجهبخش
اجرای سرود این گروه در مراسم بزرگداشت هجدهمین سالروز شهادت شهید مزاری که از طرف ستاد مردمی این مراسم در ماه حوت سال 1391 برگزار شده بود، با استقبال مسئولین و مردم مواجه شد.
از اجرای دو سرود گروه سنا در مراسم نیمه شعبان و دو سرود دیگر در مراسم برگزاری جشنواره افغانستانشناسی نیز به گرمی استقبال شد. در این مراسم مسئولین دولتی مرتبط با پناهندگان، به همراه مهاجرین و پناهندگان شهر اصفهان حضور داشتند و از اجرای سرودهای گروه سنا استقبال کردند. در این مراسم که در دو روز برگزار شد، گروه سرود سنا هر روز یک اجرای متفاوت داشت.
اجرای سرود در اولین همایش ملی دانشجویان و فارغالتحصیلین پناهنده در عقرب سال 1393 نیز با استقبال همگانی همراه شد.
این گروه اجراهای متفاتی در برنامههای دیگر نیز داشته که میتوان از اجرای آن در جشنواره فانوس و مراسم تهدابگذاری مکتب اوتیسم(عقبماندگان ذهنی) یاد کرد.

اشتیاقی شورانگیز برای محو تبعیض
اعضای گروه سنا متشکل از تمام اقوام افغانستان اند و برای محو تبعیض از سراسر کشور و جهان تلاش میکنند.
سمیه حسینی با اشتیاقی شورانگیز و تبسمی پر از امید در آخر گفت: “من ایمان دارم کانون سنا در افغانستان به وجود خواهد آمد و مهمترین نتیجه این کار چه با پشتکار من باشد که یکی از رویاهای پدرم است، و چه شخص دیگری که این کار را انجام دهد، این است که توجه خوبی نسبت به معلولین ایجاد میکند تا استعدادهای آنها کشف شده و نادیده گرفته نشود؛ چون توانایی کمتر از انسان سالم ندارند.”