مردم افغانستان از جنگهای داخلی این کشور بیش از هر فرد و گروهی دیگر آسیب دیده و زنان، مردان و کودکان بیشماری کشته شده، زخمی و یا معلول شدهاند. هنوز هیچ پایانی برای این جنگ 40 ساله که با ویرانیها و کشتار فراوان همراه بوده، وجود ندارد. در این میان تعدادی برای کمک به مردم آسیبدیده افغانستان دست همکاری داده و افغانها را در بخشهایی از زندگیشان یاری رساندهاند.
«سارا فن» یکی از این افراد است؛ زنی که در دوران جنگ به افغانستان آمده و در نجات و مداوای زنان و کودکان این سرزمین، کوشیده است.
سارا فن کیست؟
سارا فن دختری از بریتانیا است که همچون پدر خود مشتاق به طب بود و تحصیلات خود را در این رشته به پایان رسانید. او پس از پایان تحصیلات، به عنوان یک دکتر جوان مدتی در پاکستان و پس از آن در افغانستان مشغول به کار شده است.
این دختر بریتانیایی با اینکه هیچ وقت افغانستان را ندیده، اما در سال 1987 و در پاکستان، در نزدیکی مرز افغانستان، شروع به مداوای زنان کرد و در یک کلینک کار میکرد.
او به خبرنامه گفت: “من به ولایت مرزی در شمال غرب پاکستان آمدم و برای سه ماه به عنوان قابله در یکی از شفاخانهها، زنان را تداوی میکردم”.
دکتر سارا فن اولین بار در سال 1988 وارد افغانستان شده است.

او به خبرنامه گفت: “اولین بار در سال 1988 به افغانستان آمدم. من به عنوان داکتر کارم را در افغانستان شروع کردم و در کمپ مجاهدین بودوباش داشتم. از من خواستند که برای زنان و اطفال در کمپهای پناهجویی که در نزدیکی پاراچنار در ساحهای به نام سده موقعیت داشت، خدمات صحی ارایه کنم”.
او سه ماه در این منطقه به سر برد و شاهد ابتلای مادران به امراض قلبی و مرگ و میر آنان بوده است. این تجربه باعث شد او تکان شدیدی بخورد.
او در تابستان 1989 به یک تیم جراحی پیوست و تعطیلات خود برای کمک به مجروحین جنگ اختصاص داد. خانم فن کار خود را در ستاد مجاهدین افغانستان برای کمک به زنان و کودکان شروع کرد.
سارا فن پس از شکست مجاهدین به انگلستان برمیگردد. او که در این دوره سختیهای زیادی را تحمل کرده، به کشورش برگشته و در طول این دوره با همصنفی دوران دانشگاهش ازدواج میکند و 4 فرزند حاصل شش سال زندگی مشترک او است. بعد از اینکه فرزند سوم سارا به دنیا آمد، او بار دیگر در مرکز درمانی قلب و عروق کار کرد و همچنان مدت زمانی نیز در مرکز شیمی درمانی روده و سینه کار کرده است.
موسسه خیریه ارتباطات افغان
این دکتر جوان خاطرات زیادی از افغانستان برای گفتن دارد. او که با مشکلات بیشماری روبهرو شده و همچنان وضعیت زنان و کودکان این سرزمین را از نزدیک شاهد بوده، با آمدن دوباره به افغانستان، ابتکار جدیدی را روی دست میگیرد.
او مؤسسه خیریه ارتباطات افغان (Afghan connection) را تأسیس میکند.
فن زمانی که در سال 2001 به افغانستان برگشت، 37 ساله بود و دیگر توانایی مقابله با همه مشکلات را نداشت. او بار دیگر کار خود را با پیوستن به یک کلینیک در دره پنجشیر، به عنوان یک دکتر شروع میکند.
او موفق میشودAfghan connection ، اولین موسسه خیریه در افغانستان را در سال 2002 تأسیس کند. این موسسه توانسته به ساخت 10 مکتب کمک نماید و همچنان 541 دوره آموزش معلم را نیز ارائه کند.

فن زمانی که در سال 2001 به افغانستان برگشت، 37 ساله بود و دیگر توانایی مقابله با همه مشکلات را نداشت
سارا به این فکر بوده که همیشه نمیتوان از معلمان مرد در تمام مناطق استفاده کرد و خانواهها اجازه نخواهند داد دخترانشان که به سن بلوغ رسیده، با پسران همصنفی باشند؛ بنابراین او میگوید: “ما با آموزش معلمین این زمینه را ایجاد کردیم که همه دختران در تمام سنین بتوانند تحصیل کنند”.
این مؤسسه خیریه مختص به آموزش و پرورش است. سارا به این باور است که این کار زیربنای همه پیشرفتها در افغانستان است.afghan connection موفق به ساخت 46 مکتب در 10 ولایت افغانستان و حمایت از 75 هزار کودک گردیده است.
خوشبینی از آینده افغانستان
دکتر سارا فن به خبرنامه گفت: “بار دیگر که به کابل آمدم، ابتدا کار خود را بازهم در زمینه صحی شروع کردم، من با انجام فعالیتهایی در شفاخانه اطفال در کابل زمینه تغییر را ایجاد کردم. ما اتاقهای شفاخانه را دوباره ترمیم کردیم و رنگ نمودیم، برای آنها تجهیزات فراهم نمودیم، دکترها را برای آموزش فرستادیم، همچنان یک برنامه واکسیناسیون را در بدخشان انجام دادیم و در این مرحله صرفا خدمات صحی ارایه میدادیم. اما پس از آن به کارهای دیگری مانند ساختن مکتب نیز آغاز کردیم که باعث شد در 10 ولایت افغانستان 46 مکتب ساخته شود.”
موسسه ارتباطات افغان پروژههای آموزشی در ولایت تخار و در شهرستانهای ورساج و روستا را نیز زیر دست دارد.
سارا فن در تلاش است تا بتواند با کمکهای خود تمام مناطق افغانستان را پوشش دهد و تأثیر قوی و پایداری را برجای بگذارد. او که سفرهای زیادی به مناطق مختلف کشور داشته و با مردم زیادی صحبت کرده، درباره تخار گفته است: “در این منطقه کوهستانی صعبالعبور، اکثر بزرگسالان بیسواد هستند، اما باید فرزندانشان آموزش ببینید و به تحصیلاتشان ادامه دهند. مردم این کشور در برابر نیروهای شوروی و طالبان مقاومت کردهاند و اکنون به ما کمک میکنند. جامعه مشتاق همکاری با ما است و برای کار ما، زمین و موقعیت را فراهم کردهاند.

سارا فن با الهامی که از وضعیت افغانستان گرفته، در تلاش تغییر سرنوشت و وضعیت کودکان، دختران و پسران این سرزمین میباشد. او برای قناعت دادن خانوادهها برای تحصیل فرزندانشان، خود به دیدن آنها میرود؛ با این والدین صحبت میکند و از آنها میخواهد دختران و پسرانشان را به مکتب بفرستند.
سارا در مورد زمانی که در افغانستان گذرانده، به خبرنامه گفت: “وقتی به افغانستان آمدم، متوجه شدم که اطفال افغانستان در آموختن، رفتن به مکتب و داشتن یک آینده بهتر بسیار با اراده هستند”. او همچنان گفت: “من شدیدا معتقدم که اگر ما اطفال افغانستان را در عرصه تعلیم حمایت کنیم، آنها افغانستان را به کشوری پیشرفته و صلحآمیز مبدل خواهند کرد”.
او در ادامه از برنامههایی که در آینده در بخشهای آموزش معلمین، پروژه کرکت و ساخت مکتبهای بیشتر دارد، صحبت کرد.