اعضای یک خانواده آواره افغان در هنگام خروج از ولسوالی جاغوری به دلیل جنگهای مداوم میان طالبان و نیروهای امنیتی افغان در غزنی، 15 نوامبر، سوار بر کامیونی نشسته و در حال ترک محل زندگی خود میباشند.
بامیان، افغانستان – ساعت 3 صبح بود که بلندگوی مسجدی در قریه به صدا درآمد. یکی از بزرگان همه را فراخواند تا به سرعت جمع شوند. او گفت، نیروهای طالبان همین چند لحظه پیش به قریه همسایه حمله کردند و اینکه زمان زیادی برای از دست دادن وجود ندارد.
سپس مرتضی نصیری 23 ساله یادآور شد که او از جمله کسانی بود که بیدرنگ برای کمک به دفاع از قریه خود، حیدر، در مرکز منطقه هزارهنشین در ولایت غزنی که برای مدتها در آرامش قرار داشت، داوطلب گردید. نصیری آنجا بزرگ شده و تحصیل کرده بود تا اقتصاددان شود.
او هرگز در زندگی اسلحهای برنداشته بود، اما ناگهان متوجه میشود که یک اسلحه خودکار کلاشینکوف به او سپرده شده و گروهی از مردان را به سوی تپههای پر از جنگل همراهی میکند؛ درست جایی که آنها با شورشیان درگیر شدند. او حتی نمیدانست چگونه یک اسلحه را باید نگه داشت؛ بنابراین شخص دیگری آن را گرفت.
نصیری در حالی که اشک میریخت، حمله هولناک 6 نوامبر را بازگو میکرد و گفت: “من هرگز چنین چیزی را قبلا تجربه نکرده بودم”.

خانواده نصیری و دستکم 1000 نفر دیگر در نتیجه حمله وحشیانه {طالبان} به قریههایشان در سراسر جاغوری و مالستان – دو ولسوالی هزارهنشین غزنی- و همچنین ولسوالی سومی در همسایگی آن در ولایت ارزگان، به شهر بامیان، که در فاصله 200 کیلومتری شمال آنجا قرار دارد، فرار کردهاند. این خشونت که به مدت دو هفته ادامه داشت و بیش از 100 کشته برجا گذاشت، ساکنان و پولیس {این مناطق} را غافلگیر کرد. نیروهای افغان در نهایت این حمله را دفع کرده و طالبان را از آن قریهها بیرون کشیدند، اما جنگهای پراکنده هنوز هم ادامه دارد.
تاکنون جوامع شیعه هزاره در غزنی با امنیت کامل زندگی میکردند، اما همانطور که طالبان، گروهی از ستیزهجویان عمدتا پشتون و سنی، قلمرو خود را در سرتاسر کشور گسترش دادهاند – تنها 55 درصد از مناطق افغانستان تحت کنترل یا نفوذ حکومت باقیمانده است- آنها حملات جسورانه خود را برای کنترل سنگرهای امن هزاره و شیعه در مرکز افغانستان نیز آغاز کردهاند .
هزاره، سومین گروه بزرگ قومی در افغانستان، توسط رژیمهای پی در پی تحت رهبری پشتونها از جمله طالبان، که آنها را به صورت گستردهای اعدام کرد، مورد فشار و ظلم قرار گرفتهاند. با سقوط طالبان، فرصتهای آموزشی و مشاغل برای این گروه اقلیت قومی فراهم شد.
قبل از حملات اخیر، طالبان تمرکز خود را از قریههای هزارهنشین بریده بود؛ بخشی از آن به دلیل اینکه گروه ستیزهجویان حمایت کمتری در این مناطق داشته و بدون آن، آنها قادر به کنترل این مناطق نخواهند بود، اما اکنون که طالبان بخش بزرگی از کشور را کنترل میکند، حملات آنها جسورتر شده است.
از جمله عمدهترین حملات بر شهرهای بزرگ در سه سال اخیر، طالبان در ماه آگست، مرکز ولایت، شهر غزنی را تحت محاصره خود درآورد. به گفته رهبران محلی، شورشیان در ماههای اخیر با بزرگان جاغوری ملاقات کرده و از آنها خواسته بودند تا سلطه طالبان را بپذیرند، اما این خواست آنها به شدت رد شده بود.

این حملات غیرمنتظره در حالی به وقوع پیوست که رهبران طالبان برای صلح ابراز علاقه کرده و در گفتگوهای صلح در مسکو و قطر اشراک کردند. تحلیلگران میگویند انتظار میرود شورشیان کارزار جنگی و تهاجمی خود را برای داشتن یک موضع قویتر در معاملات، حفظ کنند.
در قریه نصیری و چندین قریه دیگر، با آنکه دولت برای مقابله با موج حملات، صدها سرباز ارتش از جمله نیروهای ویژه عملیات را فرستاد، اما مردان مسلح محلی چندین روز جنگجویان طالبان را متوقف کردند.
اما در 11 نوامبر، شاهدان و مقامات محلی اظهار داشتند که در یک حمله طالبان تنها بر قریه حوتقول، 23 تن از نیروهای ویژه افغان در کنار دهها تن از جنگجویان محلی جان باختند. باشندگان قریه که در بامیان مصاحبه کردهاند، توضیح دادند که جسدها بر روی یک کامیون روی هم بار شده بود. بسیاری از آنها گفتند که تصمیم گرفتند پس از آن فرار کنند.
شفیقه رضایی، 29 ساله، قابلهای در روستای انگوری، یکی از کسانی بود که سفر پر خطری را به سوی شمال با پشت سر گذاشتن جادهها و کوتلهای ناهموار، در هوای سرد و بارانی انجام داده است. او در 6 نوامبر هنگام آغاز شلیکها در شیفت شبانه وظیفه خود قرار داشت. او گفت، تا اوایل صبح، سه جسد و 18 زخمی به آنجا رسید.
رضایی گفت: پس از پنهان شدن در خانه برای یک هفته، در حالی که جنگ نزدیکتر شده بود، او و خانواده اش تصمیم گرفتند فرار کنند. آنها قبل از رسیدن به بامیان، یکی از سنگرهای امن مردم هزاره، سه روز و شب را در کاروانی متشکل از شش موتر پیمودهاند.
او گفت :”من تمام طول مسیر را گریه کردم”، “ما همه چیز را جا گذاشتیم.”

آنها از سوی داوطلبان محلی استقبال شده و به عنوان افراد بیجاشده ثبت نام شدند و به باشندگانی که بسیاری از آنها را میتوانست با مواد غذایی، سرپناه و بخاریهای ذغالی کمک کند، معرفی شدند. مراکز محلی نیز آزمایشات طبی و کمپل تهیه کردند.
در مصاحبهای که هفته گذشته در اینجا انجام شد، بیجاشدههای جاغوری و مالستان، مناطق خود را در طول 17 سال گذشته به عنوان جایگاه آرامش و توسعه برای هزاره توصیف کردهاند و تقریبا بدون هیچگونه دخالت شورشیان. آنها گفتند که آمار جرم کم بود و مکاتب برای پسران و دختران وجود داشت.
این فضای آرام، ناگهان با حملات اخیر به هم ریخت؛ مکاتب و بازارها بسته شد، آنتنهای تلفون نابود شد و برخی از ملیشههای محلی هنوز هم ناپدید اند.
حبیبالله احمدی، 48 ساله، یکی از مبارزین محلی که به بامیان فرار کرده، گفت که دیگر باور ندارد دولت از آنها محافظت خواهد کرد. چندین نفر دیگر نیز گفتند که نمایندگان طالبان به مردم قریه گفته بودند اگر در داخل خانه بمانند، آسیب نمیبینند، اما هیچ کس به آنها اعتماد نداشت.
بعضی از افراد بیجاشده اظهار داشتند که آنها به فکر مستقر شدن در بامیان افتادند؛ جایی که آنها در خانهها و مساجد مورد استقبال قرار گرفتند. پس از اینکه طالبان حوتقول را تصرف کرد، مدیران یتیم خانهای در نزدیکی مرکز ولسوالی جاغوری موفق شدند تا تمام 120 کودک را به شاخهای از همان مرکز در بامیان انتقال دهند؛ جایی که ممکن است هنوز هم بمانند.
غلام حسین متین، مسوول موسسه غیرانتفاعی شهدا، که هر دو یتیمخانه را اداره میکنند، در حالی که گروهی از کودکان در حیاط والیبال بازی میکردند، گفت: “ما واقعا نگران بودیم که شورشیان ممکن است به کودکان آسیب برسانند یا حتی آنها را با خود ببرند. صدای انفجار و گلولهها نیز میتواند باعث آسیب روحی آنها شود.”

منبع: واشنگتن پست
مترجم: حامد احمدی