“محمد ملکمحمدی”، کورشکار وزن منفی90 کیلوگرام کشور ایران در دیدار مرحله یک هشتم نهایی مسابقات آسیایی اندونزی در رشته کورش، هفته گذشته با نتیجه 10 بر صفر، مغلوب حریف افغان خود، “شیرزاد عزیزی” شد. در این دیدار داور سه اخطار را به ملک محمدی داد و این کورشکار با گرفتن اخطار سوم، 10 بر صفر بازنده اعلام شد.
ملک محمدی که باخت را باور نداشت، دقایقی روی تاتامی نشست و سپس با گریه تشک مسابقات را ترک کرد و راهی رختکن شد. اما او دست به اقدامی ناباورانه زد. این ورزشکار ایرانی با رسیدن به رختکن، از شدت ناراحتی و خشم، سر خود را به دیوار کوبید و راهی شفاخانه شد که فعلا وضعیت او را خوب گزارش دادهاند.
اما سوال اینجاست که چرا این وزرشکار با شکست در مقابل حریف افغان خود، دچار حیرت و عصبانیت شده است؟ تعدادی از خبرگزاریهای ایران شکست او را عجیب میدانند و آن را به داوری نادرست ربط میدهند.
این اقدام ناباورانه ورزشکار ایرانی، واکنشهای متفاوت و گستردهای را در صفحات اجتماعی به همراه داشته است.
راههای قانونی برای اعتراض
عارف پیمان، سخنگوی کمیته ملی المپیک در مورد این رویداد به خبرنامه میگوید: “بازیها همیشه برد و باخت داشته و همیشه قرار نیست یک طرف ببرد”.
او گفت: “ورزشکاران افغانستان در دورههای گذشته نیز در همه رشتهها شکست و باخت در مقابل حریف خود داشتهاند و قرار نیست که آنها هم باید سر خود را به دیوار میکوبیدند و آسیب به خود وارد میکردند. یک ورزشکار با فرهنگ عالی و غنی هیچ وقت در مقابل شکست در یک رقابت و بازی، یا در مقابل تصمیمگیری یک داور، از خود چنین واکنشی نشان نمیدهد”.
آقای پیمان میگوید که اگر ورزشکاران اعتراضی دارند، راه های قانونی دیگری هم وجود دارد و اگر این ورزشکار ایرانی، از گروه داوری اعتراضی داشت، میتوانست رسما اعتراض خود را به صورت کتبی برای مسئولین مسابقات ارائه کند.
درک نادرست
اما با همه این گزارشها و صحبتها، این اولین واکنش عجیب از سوی یک ورزشکار ایرانی نیست، بلکه تعدادی از کشورها به خصوص همسایگان و ایران، همواره در برابر پیروزیها و موفقیتهای افغانها در بهت و حیرت به سر بردهاند.
عزیز رفیعی، رییس مجتمع نهادهای جامعه مدنی به خبرنامه میگوید: “هنوز هم کشورهای همسایه افغانستان به درک درستی از افغانستان نرسیدهاند و همین اینکه ملت ما نتوانسته تصویر واضح و آشکاری از خود برای کشورهای همسایه به رخ بکشد، باعث ایجاد چنین واکنشها شده است”.
چندین دهه جنگ و اوضاع نابسامان افغانستان باعث ایجاد تصویری اشتباه از مردم افغانستان برای سایر کشورهای جهان شده است. این اوضاع نه تنها به روی مردم کشور که باعث مهاجرت آنها به نقاط دیگر جهان شده، بلکه باعث شده تا نسل جوان افغانستان بعد از تلاش و سعی زیاد، با به دستآوردن کوچکترین پیروزی و موفقیت، با چشمهای پر از تعجب دیگران روبرو شوند و برای عدهای قابل هضم نباشد.
اکنون افغانستان در میان ملتهای دیگر، کشوری عقب مانده و شکست خورده حساب میشود و دیگر کشورها با حس برتری و تفاوت از رویدادهای جدید در افغانستان، به شگفتی میافتند و حتی مثل این خبر شکست در مقابل یک ورزشکار افغان را نوعی سرافگندگی و خواری میپندارند.
ناتوان در ارائه یک دیدگاه واحد و یکدست از افغانستان
جمعهخان محمدی، جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز در صحبت با خبرنامه میگوید: “در رابطه به واکنش این ورزشکار جوان باید گفت، همان طور که در یک اجتماع افراد دستهبندی شده و به طبقات مختلف تقسیم میشوند، مناطق مختلف هم دستهبندی مختلف دارند، حتی کشورها نیز در دورن خود، اکثر کشورها را به دستهبندیهای مختلفی تقسیم میکنند و تعدادی از حکومتها را بالاتر از خود و تعدادی را پایینتر میدانند”.
او میگوید: “این دید نیز بستگی به خود مردم و اوضاع داخلی کشور ما دارد”.
او یادآور میشود که “ما نتوانستیم یک دیدگاه واحد و یکدست از ملت و کشور خود انعکاس دهیم. بعضی از افغانها یک رفتار متملقانه داشتهاند که خود باعث شده این دیدگاه ایرانیها را نسبت به افغانها تقویت کرده و خود را از افغانستان برتر بدانند”.
اما به گفته استاد محمدی، “تعدادی نیز از موضع برابری و انسانی استفاده کرده و به ایرانیها و دیگر کشورها اجازه ندادهاند دیدگاه و نظر اشتباهی داشته باشند؛ لذا این را میپذیریم که ما افغانها نتوانستیم یک موضع برابر را در مقابل اکثر کشورها حفظ کنیم؛ به همین سبب ما با چنین واکنشها روبهرو میشویم”.
گاهی نیز این عکسالعملها از موارد دیگر نیز ناشی میشود.
علی امیری، استاد دانشگاه به خبرنامه میگوید: “این عملها نشان میدهد که یک جامعه هنوز به حد کافی تربیت نشده و میتواند این واکنش، یک انحطاط فرهنگی معنا بدهد”.
برتریجویی و سرافکندگی
کشوری که هنوز نتواند تغییرات پیرامون خود را درک و قبول کند، هیچ وقت نمیتواند به دنبال موفقیتهای دیگر باشد؛ به همین سبب همانطور که ما با تکنالوژی روز پیش میرویم، خوب است بدانیم که محیط پیرامون، کشورهای دیگر نیز میتوانند تغییر کنند و عصر جدیدی را با تحولات بزرگتری که در آن ایجاد میشود، رقم بزنند.
عارف پیمان، سخنگوی کمیته ملی المپیک به خبرنامه میگوید: “در همه موضوعات جهانی و منطقهای بین دو کشور و یا چندین کشور، اولین نکته قابل توجه دیدگاه تحملپذیری و همپذیری است. زمانی که ما بتوانیم همدیگر را قبول داشته باشیم و واقعیات را آن طوری که هست بپذیریم، هیچ وقت اتفاق نخواهد افتاد که با چنین عکسالعملی روبهرو شویم”.
او میگوید: “در بخش ورزش ما ابتدا به حریف خود دست دوستی و محبت دراز میکنیم و در اخیر نیز با پایان رقابت و مسابقه، بازنده و برنده به احترام گذاشته و با هم دست میدهند، که این عمل نشان از رابطه نیک و مستحکم بین آنها دارد و هر دو طرف قبول دارند که باید به تواناییهای خود باور داشته باشند و یکدیگر را بپذیرند”.
آقای پیمان واکنش ورزشکار ایرانی را نشانه ضعف دانسته و میگوید، هنوز این افراد به این باور نرسیدهاند تا در کنار هم بودن را با تفاوتها قبول داشته و به استعداد و توانایی جانب مقابل احترام داشته باشند، که خود سبب میشود چنین واکنشهایی ایجاد شود.
جمعهخان محمدی، استاد دانشگاه نیز در میان صحبتهایش گفت: “ایرانیها متأسفانه نسبت به همسایگان خود به خصوص افغانستان یک دید طبقاتی دارند، و افغانها را در طبقه پایین و کمتر از خود میدانند و فکر میکنند همه امتیازات باید از آنها باشد و حتی امتیازاتی که میتواند حاصل لیاقت شخصی باشد را نیز در انحصار خود میدانند که فکر میکنم که این عمل حاصل از همان برتریجویی آنها باشد”.
او گفت: “رفتاری که این ورزشکار انجام داده و رفتاری که با صفر حسین قبلا از مسابقه از طرف حریف ایرانیاش انجام شده، نشانگر همین نگاه برتری جویانهای است که بعضی از کشورها نسبت به افغانیها دارند و به مردم همان کشور نیز سرایت کرده و موجب روبهرو شدن با چنین عکسالعملهایی میشود”.
واکنش در صفحات مجازی
اما در این میان کاربران صفحات اجتماعی نیز عکسالعملهای متفاوتی به این برخورد ورزشکار ایرانی داشتهاند و عدهای با خوشحالی از پیروزی هموطن خود، خوشحال و عمل ورزشکار ایرانی را اشتباه خواندهاند.
متن زیر یکی از نوشتههای یک کاربر فسبوکی است که در مقابل پیروزی و شکست این مسابقه نوشت شده است:
“شکست و پیروزی بیش از آنکه حکایتگر توانایی یا ناتوانی فیزیکی و روانی باشد، روایتگر برداشتها و طرز تلقیهای فرهنگی است. به همین دلیل آوردهای اجتماعی و هزینههای روانی و حیثیتی آن نسبی و تابع وضعیت حریف، میزان اهمیت آن در انگاره فرهنگی و سطح دخالت پارامترهای دیگر مشرف بر صحنه رخداد است.
خودزنی ورزشکار ایرانی بعد از شکست در برابر نماینده افغانستان، نشان داد که برداشت فرهنگی از وضعیت حریف و تصور قالبی از او، در تحملپذیری و یا تحملناپذیری شکست نقش پر رنگ دارد.
در برداشت ایرانی از افغانستان ـ که محصول رسانههای داخلی ایران است ـ کشور همسایه شرقی خرابهای است که خرابی آن نه محصول جنگ، دخالتهای دیگران و جایگاه ژئوپلیتیکی آن، بلکه ماحصل بیکفایتی، بیعرضگی و کم استعداد بودن مردم آن مرز و بوم است؛ همین امر سبب واکنش قومگرایانه در قبال اتباع افغانستانی میشود؛ لذا در تلقی ایرانی، افغانستانی علیالقاعده نباید در کنکور بدرخشد، در اختراع پیشی گیرد و در مسابقات علمی ـ ورزشی پیشگام باشد. این وضعیت در داخل ایران قابل مدیریت و بعضا دخالت و دستکاری است؛ اما در خارج از ایران که چنین توفیقی به آسانی قابل دستیابی نیست، داوری و مدیریت ارزیابی و برگزاری مسابقات ـ گاهی حریف ـ نقطه ثقل اعتراضات و انتقادات است.
خودزنی ورزشکار ایرانی بعد از شکست در برابر نماینده افغانستان نشان داد که تصور قالبی ساخته رسانهها از کشورهای دیگر خصوصا افغانستان نیاز به تجدید نظر جدی دارد. شاید اگر این شکست در برابر نماینده کشوری دیگر بود، ورزشکار شکستخورده ایرانی فشار روانی کمتری را تحمل میکرد و در نتیجه به چنین اقدام خطرناکی راضی نمیشد”.
باور به فردای بهتر افغانستان
با همه این اخبار، گزارشهای متفاوت و مختلف باید گفت که این رویدادها ناشی از نپذیرفتن واقعیاتی است که در یک جامعه به وجود میآید. کشورهای منطقه و جهان هنوز نپذیرفتهاند که افغانستان در کنار همه تهدیدات امنیتی، سیاسی و اجتماعی خود، دارای نیروی جوانی است که برای پیشرفت این کشور در تلاش بوده، سعی میکند تصویر تاریک و سیاه گذشته از آسمان افغان زمین برداشته شود.
این نسل در تلاش بهبودی وضعیت بوده و میکوشد برعکس همیشه، به جهان بفهماند که افغانستان با همه مشکلاتش، آینده درخشانی خواهد داشت.
اکنون افغانستان با هزاران استعدادی که در گوشه گوشه جهان و در کشورهای مختلف در حال آموزش و کار اند، توانسته زمینه ایجاد یک عکس و تصویر بهتر از افغانستان و مردم افغان ارائه دهد.
مردم افغانستان در واکنش به این حیرت ایرانیان و عملکرد گوناگون آنها در مقابل مردم افغانستان، تأکید میکنند که حالا باید جهان باور کند که افغانها و افغانستان میتوانند تغییر کنند.
افزودن دیدگاه