“نه حق حرفزدن داشتم، نه حق خوابیدن، نه حق حرکت. لحظه ورودم؛ اسمم فراموش شد و شدم عدد ششصد و نودو پنج. میزبان مخوف من مکانی بود که، گرما در آن بیرحمانه بیداد میکرد و پشههای مزاحم تنها میزبان همیشگی بودند. باورش سخت بود. اما قساوت هولناک شان خیلی زود فهماند که خداحافظی با لوازم زندهبودن و هویت انسانی را باور کن. جرمی نداشتم و چهارسال طول کشید تا بدانم دادگاهی برای ثابت کردن جرم وقصور، نزدشان هیچ جایگاهی ندارد.”
راوی این قوانین ناشناخته، نویسندهی کتاب «حقایق ناگفته از گوانتانامو» است؛ کسی که چهار سالِ تمام نمیدانست بهچه جرمی توسط آمریکاییها، از کنار خانوادهاش درافغانستان به جنوب شرقی کوبا و زندان گوانتانامو، انتقال یافته است. او با آن که از زندان گوانتانامو جان به سلامت برد و پس از چهار سال تلاش خانواده و اثبات بی گناهی اش به افغانستان بازگشت، ده سال بعد، اما بر اثر حمله انتحاری روز جمعه در گردیز کشته شد. سید محمد علی شاه موسوی در زمان کشته شدنش در حمله انتحاری بر مسجد شیعیان که بعدا داعش برعهده گرفته، رییس مبارزه با حوادث ولایت پکتیا بود.
پزشک نامدار
دکتر سید محمدعلیشاه موسوی گردیزی، متولد ۱۳۳۸در گردیز مرکز ولایت پکتیا است. او دوران ابتدایی و متوسطه تحصیلی خود را در زادگاهش به پایان رسانده بود.
آقای موسوی پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، با کسب نمره برتر ولایتی در کنکور سال ۱۳۵۶ وارد دانشکده طب دانشگاه کابل شد. بعد از کودتای کمونیستی در افغانستان در ماه ثور ۱۳۵۷ و دستگیری دانشجویان توسط نیروهای امنیتی رژیم کمونیستی وقت، با جمعی از دانشجویان شیعه و سنی در دانشگاه کابل انجمن دانشجویان مسلمان را راهاندازی کرد.
با وخامت وضعیت امنیتی دانشگاه در سال ۱۳۵۸، با جمعی از دوستانش دانشگاه را رها کرده و به زادگاهش برگشت و بعد از چند ماه زندگی مخفی به ایران مهاجرت کرد.
زندگی و فعالیت در ایران
سید محمد علی شاه موسوی در ایران با پیوستن به جهاد سازندگی قزوین، عازم ایرانشهر میشود و ماهها در آن جا خدمت میکند. در سال ۱۳۵۹ به جهاد سازندگی اراک پیوسته و از آن طریق بارها به عنوان مسوول بخش اضطراری در جبهههای جنگ ایران میجنگد.
در بهار سال1361 خورشیدی برای جهاد در برابر اشغالگران روسی به زادگاهش ولایت پکتیا برمیگردد. در جبههای که جهادگران شیعه و سنی با زبانهای متفاوت فارسی و پشتو در کنار هم میجنگیدند، به عنوان فرمانده مجاهدین جبهه مرکزی گردیز انتخاب میشود. او دو بار در جنگ و عملیات نظامی روسها به گردیز به واسطه تیر مستقیم روسها زخمی میشود و بهگفتهی سید محمد هاشم موسمی، یکی از نزدیکان او تا زمان «کشته شدنش» گلولهای از روسهای اشغالگر را در گردن داشت.
آقای موسوی بعد از پایان جنگ ایران در سال ۱۳۶۹ وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شده و در سال تحصیلی ۱۳۷۷- ۱۳۷۸ موفق به دریافت دانشنامه دکترای پزشکی خود از این دانشگاه میشود.
دکتر محمد علیشاه در ماه ثور ۱۳۸۱ خورشیدی به کشورش بازگشت و با نامزدی در لویه جرگه (مجلس بزرگان) افغانستان، از طرف مردم زادگاهش به این مجلس راه یافت. این نماینده قانونی مردم افغانستان، بعد از سفر حج سال ۱۳۸۲ با برادرش در نیمه شب ۲۲ میزان ۱۳۸۲ به اتهامات واهی توسط کوماندوهای آمریکا در خانهاش دستگیر شده و به زندان آمریکاییها در بگرام و سپس گوانتانامو انتقال یافت.
روایت از گوانتانامو
آقای موسوی بعد از تحمل بیش از 40 ماه زندان گوانتانامو، آزاده شده و به زادگاهش بازگشت. او پس از آزادی از زندان گوانتانامو خاطرات خود را در کتابی ۳۶۸ صفحهای با عنوان «حقایق ناگفته گوانتانامو» در کابل چاپ و منتشر کرد.
این پزشک افغان که هیچگاه اتهاماتش ثابت نشد و بیگناه چهار سال در بند مخوفترین زندانها در گوانتانو به اسارت گرفته شد، حتی دستگاههای دروغ سنج آمریکاییها تروریست بودن وی را ثابت نکرد. او گفته است که تهدید، ارعاب، شکنجه روحی و روانی از انواع و اقسام اقداماتی بوده که نیروهای آمریکایی در طول مدت اسارت به این پزشک به جرم تروریست بودن تحمیل کردهاند.
موسوی در مورد دستگیریاش در کتابش نوشته است که «من تازه از سفر حج به شهرمان باز گشته بودم و به همراه برادر و پسرعمویم که آنها هم پزشک هستند در خانه بودیم که به خانه ما حمله شد و من را دستگیر کردند. در ابتدا فکر می کردم که چقدر خوب است که آنها از ما حفاظت می کنند، اما وقتی داخل میهمانخانه تفنگ را گرفتند، گفتند با شما کار داریم، سوال کردم شما با چه مجوزی حقوقی و امنیتی وارد شدهاید که با نشان دادن سلاح گفتند ما خود قانون هستیم و در آنجا بود که متوجه شدم حقوق بشر و دموکراسی برای ما نقشی ندارد.»
به گفتهی او زندانیهای که جز سران القاعده بودند به داعش پیوستند، گروهای دیگر مثل «حاجی غالب» به دولت پیوستند، گروههای افراطی در زندان گوانتانامو افراطیتر شدند و هماکنون به داعش پیوستهاند. برخی از آنها در حال حاضر با دولت افغانستان همکاری میکند و برخی همانند مسلم دوست امیر، نویسنده کتاب «زنجیرهای شکسته گوانتانامو» به داعش پیوسته است.
زندگی در گردیز
موسوی پس از آزادی از گوانتانامو با تاسیس یک مکتب خصوصی و یک کلینیک خیریه در زادگاهش گردیز مشغول خدمت شد. در کنار آن او در چند سال اخیر مسوولیت ریاست حوادث غیر مترقبه ولایت پکتیا را نیز بهعهده داشت.
سید محمد هاشم، یکی از نزدیکان او به خبرنامه میگوید: « شما اگر یکبار مصاحبهای بامردمی داشته باشید که در گردیز با آقای موسوی سرکار داشت، خیلی آنان بیشتر از خود آقای موسوی را دوست داشتند، موسوی کلینیکی که تاسیس کرده بود برای خانوادههای فقیر دواها را مجانی میداد. او بهقدری میان ما محبوب بود که بین دوستان و آشنایان ما مرسوم شده بود که اگر می خواستیم واقعیت یک قضیه را رویش تاکید کنیم، به سر داکتر موسوی قسم می خوریدیم. با این حال، طرف مقابل یقین میکرد که راست میگوییم.»
آقای موسوی با خانم، دو پسر و یک دخترش در گردیز زندگی میکرد. در حال حاضر هردو پسرش در خارج از افغانستان دانشجواند.
پرونده باز گوانتانامو
محمد هاشم موسوی، استاد دانشگاه و یکی از نزدیکان آقای موسوی در گفتوگویی با خبرنامه در مورد دلایل دستگیری این پزشک میگوید: «نیروهای آمریکایی هرگز دلایل منطقی وموجهی برای دستگیری او نداشتند. گویی وقایع کل زندگی او؛ اتهام دستگیری او بود. اتهاماتی نظیر آموزش نظامی دیدن یا مبارزه با حکومت کمونیستی جزو اتهامات بیاساس آنها بود. هرچند آنان به ظاهر توجیههایی ظاهری نیز برای این ادعای واهی میتراشیدند. به عنوان مثال او چون نماینده شیعه مردم پکتیا بود، بسیاری ازسران قبایل بهبازدید او آمدهبودند. آنها دلیل دستگیری او را، طراحی توطیه علیه آمریکاییها و برانگیختن مردم پکتیا بیان میکردند.»
این استاد دانشگاه تاکید میکند که آنان وکیل مدافع از خود شهروندان امریکایی گرفته بودند و با وجود برائت آقای موسوی هنوز هم پرونده او بسته نشده است. آقای موسوی میگوید: «در گوانتانامو ما یک وکیل گرفتیم که این وکیل هم امریکایی بود، و کاملا بیگناهی آقای موسوی به اثبات رسیدکه نه با القاعده و نه با طالب در ارتباط بود. با این وجود ما بر علیه امریکا شکایت کرده و تقاضای خسارت کردیم، که در حال حاضر نیز این دوسیه بسته نشده و این دعوا جریان دارد و وکیل آن نیز کارهایش را پیش می برد. » شاید یکی از بزرگترین تناقض های زندگی در افغانستان این است که تا کنون پرونده آقای موسوی برای جبران خسارات دولت آمریکا هنوز باز است که خود در حمله انتحاری که هیچگاهی تصور نمی کرد، در مسجدی کشته شده است.
حمله مرگبار گردیز
سیدعلی شاه موسوی گردیزی، یکی از نمازگران روز جمعه گذشته در گردیز بود که مسجد آن مورد حمله تروریستی قرار گرفت. مسجد خواجه حسن از مساجد مشهور شیعیان شرق افغانستان پنداشته می شود. شماری زیادی از نمازگزاران هر جمعه در نماز جمعه در گردیز شرکت می کنند.
در حمله مرگبار روز جمعه بر این نمازگزاران گردیزی که ادامه حملات زنجیره ای و متدوام بر مکان ها و تجمعات هزاره و شیعیان در افغانستان می باشد حدود 34 تن کشته و 94 تن دیگر زخمی شدند. مسوولیت آنرا گروه داعش برعهده گرفته است.
افزودن دیدگاه