امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان در یک مصاحبه اختصاصی با یورونیوز پاکستان را یک کشور شیطانی خطاب کرده و گفته، در مقایسه با شیطانی که ایران از آن شکایت میکند، آمریکا یک فرشته است.
وی گفته است: «از نظر ما پاکستان یک دولت شیطانی است. شیطان به مفهوم واقعی. از این کلمه زیاد استفاده شده، مثلا ایران، آمریکا را شیطان مینامد. در مقایسه با آن شیطانی که ایران از آن شکایت دارد، آمریکا یک فرشته است».
آقای صالح تأکید کرده است: «اگر بن لادن در تهران پیدا میشد، امروز رژیم ایران نبود. ولی بن لادن در اسلامآباد پیدا شد، (ولی) چرا رژیم پاکستان هنوز تغییر نکرده است؟!»
در بخش دیگر این گفتوگو، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان مسأله هلیکوپترهای ناشناس را که روسها در افغانستان ادعا میکنند را یک داستان تخیلی خوانده که اصلا وجود ندارد.
اما وی تصریح کرده که اگر روسها بخواهند بازی را در اینجا تغییر بدهند، توانش را دارند.
در زیر نکته های از صحبتهای آقای صالح در این گفتوگو آمده است:
افزایش ناامنیها
“دولت تبدیل شده به یک کلته کوچک بریده و قطع شده با جامعه. دولتمداران افغانستان اگر خود را با ملت وصل کنند، ما جلوی عملیات انتحاری زیادی را میگیریم….ما شاهد قتل عام شهروندان شیعه مذهب خود بودیم. آن گوشه از کابل مورد هجوم قرار گرفت که مردمانش زیادترین تشنگی و عطش را برای پذیرفتن دموکراسی دارند و مهاجم انتحاری محاسبهشده فرستاده شد تا قتل عام شوند. همین مردم سالهاست به دولت مراجعه میکنند که از ما در تأمین امنیت کمک بگیرید. ولی همین مردم در بدنه قدرت، حضور بامفهوم ندارند، حضور سمبلیک دارند.”
روسیه و پرواز هلیکوپترهای ناشناس
“هلیکوپترهای ناشناس به طور مطلق یک داستان تخیلی است، اصلا وجود ندارد. یک ابهام و توهم و خیالپردازی است که پیشتر در زمان حکومت آقای کرزی صورت گرفت. اما اگر ما ادعای ناتو را بپذیریم که روسها مداخله و از طالبان حمایت میکنند، بسیار آرزو داریم تا ناتو این ثبوت را در اختیار ملت افغانستان قرار دهد….. اگر روسها بخواهند بازی را در اینجا تغییر بدهند، توانش را دارند.”
اشغال دوم به دست پاکستان
“ببینید تمام تسلیحاتی که پاکستانیها به طالبان میدهند، روسی است. درست! به نظرم بهتر است به ریشه اصلی سرطان بپردازیم که پاکستان است. من روسیه را منبع مشکل امروزی افغانستان نمیبینم. بله، شوروی یک بدبختی بزرگ به نام اشغال افغانستان را ایجاد کرد، ولی آن داستان پایان یافت. ما دوباره توسط پاکستانیها اشغال شدیم؛ اشغال سیاه و نامرئی، و ما هنوز اشغال دوم را از کشور خود برنچیدیم.”
استراتژی صلح کابل ـ واشنگتن
“باید با تأسف بسیار پاسخ دهم که ما در محاسبات صلح و جنگ آمریکا، فاکتور اساسی نیستیم. نمیدانم که آیا آمریکاییها به فلان تحلیل رسیده یا نرسیدهاند. آمریکا وقتی که تصمیم گرفت قوای خود را در افغانستان زیاد کند، با ما مشورت نکرد. امریکا که تصمیم گرفت قوای خود را کم کند، با ما مشورت نکرد. ملتهای ضعیف که افغانستان یکی از آنهاست، در محاسبات واقعی شامل نیستند و ما تا زمانی که به ضعف خود اعتراف نکنیم، قوی نمیشویم. در معاهده همکاری استراتژیک میان آمریکا و افغانستان آمده است که وقتی حاکمیت ارضی و خاک افغانستان مورد تجاوز قرار میگیرد، آمریکا در کنار ما میایستد. بارها ارتش پاکستان مناطق شرقی ما را بمباران کرده است. ما یک متحد ضعیف آمریکا هستیم و پاکستان متحد قوی آمریکا. پس آمریکا وقتی که بین دو متحدش مناقشه و جنگ صورت میگیرد، اول کوشش میکند که بیطرف باقی بماند و بعد ناخودآگاه و خاموشانه، مسائل پاکستان را حرمت میگذارند.”
میان سه حوزه امنیتی
“ما میان سه حوزه امنیتی قرار گرفتیم. این سه حوزه با هم تفاهم و همکاری ندارند. اول حوزه جنوب آسیا که هند و پاکستان، دو کشور با هم متخاصم هستند و پاکستانیها میخواهند که با تسخیر نرم افغانستان، به زعم خودشان کشور ما را به عمق استراتژیک خود تبدیل کنند. در شمال ما حوزهیی است که بیشتر تحت نفوذ روسهاست که به حضور آمریکا مشکوک هستند و حاضر نیستند با آمریکا همکاری کنند. در حوزه غرب، ما ایران را داریم که در یک رقابت شدید تمدنی و مذهبی با سعودی قرار دارد. این سه حوزه حداقل تأثیر بسیار مستقیم بالای افغانستان دارد. بحث دیگر حضور ناتو در افغانستان است. اینها عوامل خارجی است.”
سه دلیل برای مداخلات پاکستان در افغانستان
“… پاکستانیها به هیچ وجه طرفدار ایجاد و استحکام یک دولت فراگیر ملی باثبات در افغانستان نیستند. آنها میخواهند تا افغانستان با گسست، با ضعف زندگی کند و این ضعف ما را به دامن پاکستانیها بکشاند و آنها ما را مدیریت کنند. این دلیل ملی است. دلیل قومی: آنها سالهاست بین اقوام افغانستان اختلاف ایجاد میکنند. مثلا زمانی علیه ما هر نوع دسیسهیی را که نمیباید، انجام دادند که گویا اینجا فارسیزبانها و تاجیک زبانها در قدرتاند و باید پشتونها به حق خود برسند. بعد تاجیکها و فارسی زبانها از قدرت کنار رفتند؛ تقریبا هیچ شدند. بعد اینها مراجعه کردند به همین مردم و گفتند که حق شما را پشتونها خوردند، ما شما را کمک میکنیم تا علیه پشتونها به پا خیزید. یکی از کسانی که بسیار به صراحت این پیشنهاد را به صورتشان زد و رد کرد، من بودم. من هیچگاه به خاطر مبارزه در داخل افغانستان و علیه وطن، به سوی هیچ کشوری نمیروم. این یک منافقت شیطانی بود که کردند. و دلیل شخصی: بهترین سالهای عمر ما که میبایست آن را صرف تحصیل و زندگی میکردیم، در ساختن وطن خود مصرف میکردیم، در این گذشت که چگونه علیه پاکستان و دسایس آنها بیایستیم. از نظر ما پاکستان یک دولت شیطانی است. شیطان به مفهوم واقعی. از این کلمه زیاد استفاده شده، مثلا ایران، آمریکا را شیطان مینامد. در مقایسه با آن شیطانی که ایران از آن شکایت دارد، آمریکا یک فرشته است.”
خیرات صلح از هند و پاکستان
“… منافع پاکستان ایجاب نمیکند که با دو کشور در صلح به سر ببرد؛ یکی هند و دیگری افغانستان. پاکستان کشوری است که بنیادش ایجاد هراس است. وقتی که پاکستان ایجاد شد، گفتند که مسلمانها در خطر هستند، باید یک کشور برای مسلمانها ایجاد کنیم. در حالی که زندگی و اقتصاد مسلمانهای هند نسبت به مسلمانهای پاکستان بهتر است. آنها در صلح بهتر زندگی میکنند. پس به تفاهم رسیدن هند و پاکستان حداقل در عمری که از من باقی است، بعید است. درست است ما قربانی آن طرز دید و تفکر هستیم، اما آیا راه حل این است که ما صلح خود را از دو تا کشور همسایه خیرات بخواهیم. ما باید به عنوان یک ملت، قوی شویم و افغانستان میتواند بدون پاکستان قوی شود و ما به همان طرف روان هستیم.”
تعلیق کمکهای ۹۰۰ میلیون دالری آمریکا به پاکستان
“تعلیق کمکها چند ضعف داشت؛ اول: بسیار دیر آمد. باید این کمکها در سال ۱۹۹۴ تعلیق میشد. دوم: ما در کنار تعلیق کمکها خواهان تحریم پاکستان هستیم. اگر کل پاکستان تحریم نمیشود، آن تعداد از افسران، کارمندان و ژنرالهای پاکستان که در پرورش و همکاری و کمک به گروههای تروریستی نقش مستقیم دارند، باید تحریم شوند. یکی از چیزهایی که ما را رنج میدهد، همان جنرال پاکستانی که تروریسم را میفرستد به افغانستان و اینجا کودکان افغان را در مکاتب و مدارس به شهادت میرسانند و قتل عام میکنند، فرزندان همان جنرال در واشنگتن درس میخوانند. این برای ما رنجآور است. … چرا ما صد تا پاکستانی را در لیست تحریمهای آمریکا نداریم. دلیل چیست؟ مسئله سوم: اگر میخواهند که پاکستان متحمل فشار شود، تحریمهایی که علیه ایران است، علیه پاکستان اعمال شود. … خود را هیچ دخیل نمیدانم. ایران میداند چه کار کند و غرب هم میداند با ایران چه کند. اگر بن لادن در تهران پیدا میشد، امروز رژیم ایران نبود. ولی بن لادن در اسلامآباد پیدا شد، (ولی) چرا رژیم پاکستان هنوز تغییر نکرده است؟”