صدای سرفههای پیهم مجبورم میکند که به پشت سرم نگاه کنم؛ در حالی که عصا به دست دارد و لرزان لرزان گام بر میدارد، به من که میرسد، میگوید به زودی با این آلودگی هوا خواهد مرد. به نظر میرسد که سنش از هفتاد سال گذشته باشد.
او یکی از شهرودندان کابلی است که از دیرزمانی در این شهر زندگی کرده است. به گفته خودش شاهد روزهای خوب و بد کابل بودهاست. از او میپرسم کابل از گذشته تا حال چه تغییراتی داشتهاست. با صدایی لرزان میگوید که حداقل آب و هوای کابل تغییر جدی کرده است. “در گذشته آب و هوای کابل آلوده نبود. مردم سابق صندلی میگذاشتند، البته زغال سنگ نبود، بلکه زغال چوبی بود که هوا را آلوده نمیکرد.”
او اضافه میکند که در گذشته مردم به فکر هوا بود و فقط شصت روز خانههای شان را گرم میکردند و با گذشت شصت روز دوباره اگر هوا سرد میشد صندلی میگذاشتند؛ اما این وضع تغییر کرده است.
مادر بزرگ تاکید میکند با گذشت شصت روز ماموران دولت آمده بخاریها را جمع میکردند و در ضمن آن چوبها را میبرد و کسی که اگر بعد از گذشت این شصت روز بخاری میگذاشت و آتش میکرد، جریمه میشد.
شومینه
شومینه یا بخاریهای دیواری سنتی، محدود به سرمایهداران و افراد با نفوذ جامعه افغانستان بوده است. برای گرمایش فصل زمستان، در شماری از منازل نخبگان افغان بخارهای دیواری یا شومینههای سنتی، استفاده میشد. این نوع گرمایش، نشانه ای از کلاس اجتماعی بالای این خانواده داشت. اما برخلاف دیگر کشورها در این مرکز گرمیها از چوب مخصوص بنام بلوط برای سوخت استفاده میکنند.
چوب بلوط به گفته باشندههای کابل از حرارت خوبی برخوردار است و در کنار آن میزان تولید دود آن نسبت به چوب و زغال سنگ به مراتب کمتر است.
گرمایش آتشخانهای
سیستم گرمایش آتشخانهایی در بسیاری از مناطق بخصوص در ولایتهای سرد و دوردست افغانستان رواج دارند.
در مناطق دوردست و بیشتر روستایی، شهروندان افغان برای گرمایش خانههای شان سیستم شبیه لوله کشی کف را یجاد کرده، آن را با سنگ میپوشانند و در فصل سرما در زیر خانه آتش کرده هوای خانه را گرم میکنند. در سیستم آتش خانهای کف که معروف به استفاده بهینه از انرژی است، آتش خانه از مهمان خانه میتواند جدا باشد و یا متصل به تنورهای گلی باشد. مواد سوخت در بسیاری مناطق افغانستان چوب و فضولات حیوانی استفاده میکنند. در این سیستم کف خانه با دود گرم میشود و مقدار دود که از سیستم خارج میشود به مراتب کمتر از دودی است که از لولههای بخاری خارج میشود. سپس زمانی که گرمای خانه به اندازه مطلوب رسید و آتش تمام شد، برای نگهداری گرما، در آتشخانه و دودکشهای را میبندند.
صندلی و منقل
کابلیان قدیم افغانستان، برای گرمایش منازلشان در فصل سرما صندلی و منقل میگذاشتند که در آنها از زغال و چوب استفاده میکردند.
زمانی که زغال دودش تمام شد و خوب آتش گرفت، به خانه آورده میشود و آن را در زیر صندلی میگذاشتند و دور صندلی چوبی پتوی بزرگی میگرفتند و به این ترتیب خانههای شان را نیز گرم میکردند.
مرکز گرمیهای مدرن
سیستم مرکز گرمی مدرن بعد از آن ایجاد شد که در افغانستان مکرویانها ساخته شد. مکرویانهای افغانستان که با طراحی مهندسی روسی ساخته شده مجهز به سیستم مرکز گرمیاست. درست از همین زمان و با استفاده از این مرکز گرمیها در افغانستان، سوخت زغال سنگ نیز رواج یافت.
در سیستم مرکز گرمی، تمام یک واحد مکرویان دارای یک آتش خانه مشترک است و توسط گردش آب گرم میشود.
در کنار آن انواع مخلتف وسایل برقی و گازی نیز وارد بازار افغانستان شد تا برای گرمایش منازل استفاده شود؛ اما به دلیل نبود برق و بهای بلند گاز قابلیت استفاده را در فصل زمستان ندارد و در عوض این وسایل، مردم پایتخت از بخاریهای مخصوص ذغال سنگ استفاده میکنند.
زغال سنگی تصفیه ناشده که به شدت دودزا و آلوده کنندهای هوا است، این روزها بیشتر مورد استفاده قرا گیرد. با این حال، اداره محیط زیست افغانستان میگوید، ممکن نیست که جلو آتش زغال را بگیرد و یا آن را حداقل در کوتاه مدت تصفیه نمایند.
استفاده از بخاری وچریها
استفاده از انواع بخاری و چری در چند سال اخیر بیشتر استفاده میشود. مردم عامه و کمدرآمد افغانستان با رواج استفاده از بخاری و چری برای گرمی خانه های شان از چوب استفاده میکردند، ولی فقر و تنگ دستی و گرانی چوب سبب شد که مردم در کنار چوب از هر موادی که قابلیت سوخت را دارد، استفاده کنند.
تاریکی هوا با لایه ضخیم دود
وسائل جدید و استفاده بالا از ذعال سنگ باعث شده که با سردی هوا در افغانستان، کابل پایتخت این کشور با لایهای ضخیم غبارآلود و دود پوشانده شود؛ تا حدی که در بسیاری از نقاط این شهر اول صبح و نزدیک شام هوا تاریک میشود. هوای شهر کابل که در هفتههای اخیر بهشدت آلوده شده، شکایت بسیاری ساکنان شهر را افزایش داده است.
برخی از شهروندان پایتخت از این آلودگی به بیم افتاده، میگویند که دربسیاری نقاط در کوچههای تنگ و پوشیده از دود، تنفس به شدت سخت شده است. این شهروندان تاکید میکنند که در خیابانهای کابل، از فرط تاریکی ناشی از گرد و خاک و دود، نفس انسان تنگ میشود.
اداره محیط زیست میگوید، هوای کابل نزدیک به یکدهه، به خاطر نفوس بیش از حد، سوخت مواد بیکیفیت و دودزا وکثرت وسایط نقلیه، دودآلود و به شدت نفسگیر است و در کنار آن بیشتر شهروندان در صبح و شام خانههای شان را گرم میکنند و از انواع مواد سوخت دودزا استفاده میکنند. این وضع در سرمای زمستان، بر شدت این مشکلات، به دلیل کمبود امکاناتی چون برق دوامدار، استفاده از وسایل گرمایشی که به میزان زیادی کاربن و ترکیبات آن را تولید میکنند، میافزایند.
مرگ تدریجی در شهر میلیونی
زندگی در کابل، با جمعیت سرسامآور و رو به افزایش آن، با گذشت هر روز دشوارتر و آسیبپذیرتر میشود. گفته میشود، در این شهر حدود ۶ میلیون نفر زندگی میکنند و پنجمین، پرنفوسترین پایتخت یا شهر جهان است که با رشد بیرویهی جمعیت، شهرکسازیهای غیرمعیاری و غیراصولی، تا حد زیادی بر شدت بینظمی و آلودگی محیط زیست این شهر افزوده است. به گفته برخی از آگاهان در این شهر پرجمعیت شرایط زیستمحیطی و شهرنشینی رعایت نمیگردد.
بر بنیاد گزارش سازمان بهداشت جهانی و ادارهی محیط زیست افغانستان، کابل دهمین شهر آلودهی جهان است که شرایط زندگی در آن روزبهروز دشوارتر میشود.
بسیاری از شهروندان افغان میگویند که اداره حفظ محیط زیست تا هنوز اقدامات جدی برای کنترول و کاهش آلودگی نکرده است. حفیظ باشندهی کابل، از وضعیت جوی شکایت دارد و میگوید: «شام که میشود، هیچچیز دیده نمیشود. تاریکی همه جا را میگیرد. به مشکلی میتوان نفس کشید، حتا نمیشود راه خانه را پیدا کرد، تا به خانه رسیدن گلویم سوزش میگیرد و بینی ام عین دودکش سیاه شده میشود.»
باشنده دیگر پایتخت میگویند که آلودگی زیست محیطی کمتر از رویدادهای امنیتی نیست. تنها تفاوتش این دو در این است که در رویدادهای امنیتی و انفجاری آدم به یکباریگی میمیرد اما با آلودگی هوا پایتختنشینها مردن را به صورت تدریجی تجربه میکنند.
کاهش وترهای دود کننده
اما اداره محیط زیست میگوید که این اداره از چند سال برای تغییر وضعیت محیط زیستی پایتخت تلاش های جدی انجام داده اما بدون همکاری مردم نمیتوان آلودگی را کاهش داد. مسوولان این اداره تاکید میکنند که اداره محیط زیست در هماهنگی سایر ارگانها، تلاش نموده که بخاریهای چوبی و زغالی را به بخاریهای برقی و گازی تبدیل کنند و در کنار آن موترهای دودزا تا زمانی که درست نشود، اجازه گشت و گذار در جادهها را نمیدهند.
غلام محمد عبار میگوید: «سالهای قبل از هر ۵۳ موتر، ۲۰ موتر دودزا بودند و سبب آلودگی هوا میشدند، ولی حالا از هر ۵۳ موتر ۹ موتر سبب آلودگی هوا میشود و اداره محیط زیست تلاش میکند که این تعداد را صفر بسازد. طبعا صفر ساختن زمان بر است و در کنار آن این اداره حمامها، نانوایی را کنترول کرده و میکند که زغال سنگ آتش نکنند.»
غلام محمد ملکیار معین اداره محیط زیست تاکید میکند که این اداره پلانهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد. معین اداره محیط زیست میگوید که: «ولی بزرگترین مشکل این است که اداره محیط زیست نمیتواند خانههای مردم را کنترول کنند تا مردم زغال سنگ آتش نکنند.»
به اساس پژوهشهای که از سوی بانک توسعه آسیایی انجام شده، آمده که تلفات مردم ملکی ناشی از آلودگی هوا تنها در شهر کابل دو برابر میزان مرگ و میر آنها در جنگها میباشد.
با این حال اداره محیط زیست از دولت افغانستان میخواهد که برای مبارزه با الودگی باید گاز و برق را با قیمت پایین برای مردم تامین کند تا مردم بتوانند، به جای مواد دودزا از این دو انرژی استفاده کنند.