محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان روز 16 اسد، در کنفرانس مشترک مبارزه با فساد اداری در سکتور دفاعی و امنیتی این کشور از اصلاحات در دستگاههای دفاعی و امنیتی به عنوان تنها انتخابی نام برد که برای او وجود دارد و تاکید کرد که بدون آن امنیت و توسعه در افغانستان به میان نخواهد آمد.
رییس جمهور غنی پیشتر در دیدار با نماینده ناتو برای افغانستان نیز تاکید کرده بود که اصلاحات در وزارت دفاع افغانستان به صورت گسترده انجام شده و اصلاحات در وزارت داخله افغانستان نیز آغاز خواهد شد.
از سوی دیگر یکی از سخنگویان آقای غنی در گفتوگو با خبرنامه اظهار داشت که نیروهای افغان به لحاظ قابلیت، توانمندی و هماهنگی نسبت به دو سال گذشته بهتر شدهاند. شاهحسین مرتضوی تصریح کرد که در سال 2015 میلادی این نیروها هفت حمله و در سال 2016 پنج حمله را پشت سر گذاشتند. در عین حال، در سال گذشته در همین مدت زمانی 6 قول اردو مصروف جنگ بود.
در حالیکه رهبری حکومت افغانستان از اصلاحات گسترده در ساختار ارتش این کشور سخن میزند، اما پیشروی طالبان و گسترش جنگ در افغانستان همچنان این پرسش را بیپاسخ گذاشته که چرا ارتش در برابر حملات تهاجمی شورشیان آنچنان که انتظار می رود نمی تواند عمل کند و در مواردی مجبور به عقبنشینی میشود. از سوی دیگر همزمان با سقوط شماری از نقاط استراتژیک بهدست جنگجویان طالبان و داعش، پرسش دیگری به میان میآید که چه چیزی باعث میشود تا ارتش به ادعای آقای غنی اصلاح شده افغانستان که از سوی ناتو به شکل جدی آموزش دیدهاند، در مبارزه با هراسافگنی در بسیار موارد ناکام شوند و یا دست کم پیروز میدان نباشند.
ارتش افغانستان پس از سال 2001 میلادی که دوباره شکل گرفت، نسبت به هر زمان دیگر از لحاظ صلاحیت و فرماندهی متمرکز است و تصمیمگیری در آن از ساختار عریض و طولی انجام می شود. هرچند تمرکز صلاحیتها و اوامر در دست مقامات بالایی در صورتی که درست تطبیق شود از مزایای بسیار و تاثیرات مثبت برخوردار است، اما از سوی دیگر این تمرکز صلاحیت و تصمیمگیری خود تبدیل به یکی از چالشهای بزرگ برای کارآیی ارتش افغانستان در میدان های نبرد شده است.
ساختار ارتش
ارتش ملی افغانستان در سال 2002 میلادی پس از فروپاشی آن در زمان جنگهای داخلی و حاکمیت طالبان، دوباره احیا شد تا محافظ حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال این کشور باشد. دولت افغانستان توسط این ارتش، حاکمیت و اقتدار خود را در مقابل شورشیان مخالف مسلح تبارز میدهد.
در سال 2002 میلادی، ارتش افغانستان در سطح یک کندک فعالیت خود را شروع کرد اما رفته رفته این ارتش دارای 195 هزار سرباز و افسر گردید. وزارت دفاع افغانستان در این مورد نوشته که ارتش افغانستان متشکل از 6 قول اردوی زمینی (سپاه)، هوانیر (نیروهای هوایی کابل، قندهار و شیندند) و 3 فرقه مختلف دیگر است.
این وزارت در ادامه نوشته است که «38 لوا، 244 کندک، 31 گارنيزيون، 40 مرکز همآهنگی ساحوی و قوماندانيتهای متوسط شامل تعليم و تربيه، جلب و جذب، قوتهای زمينی، لوژستيک و صحيه انکشاف داده شده است.»
پس از وقوع رویدادهای خونین و سقوط مناطق استراتژیک بهدست نیروهای مخالف دولت بسیاری از کارشناسان، ساختار فرماندهی و تصمیم گیری در ارتش افغانستان را مورد انتقاد قرار داده و میگویند که این ساختار پاسخگوی نیازمندیهای شرایط جنگی کنونی این کشور نیست و باید در آن تغییراتی ملموسی آورده شود. بسیاری هم به این باورند که فرماندهان سپاه و پایینتر از آن صلاحیت تصمیمگیری مستقلانه را ندارند و هنگامی که در اکثر موارد جنگی، صدور فرمان جنگ برای آن باید از مجاری مختلف می گذرد تا با تایید رییس جمهور به عنوان فرمانده اعلی نیروهای مسلح افغانستان قرار گیرد.
با آن که این روایت از ساختار فرماندهی و مسولیت ارتش افغانستان وجود دارد اما جنرال دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع این کشور معتقد است که فرماندهان ارتش برای تصمیم گیری دست باز دارند. آقای وزیری به خبرنامه گفت که “هرکس در محدوده مسوولیت خود به صورت کامل، صلاحیت اجرایی وظایف خود را دارد، کندک در ساحه کندک، تولی در ساحه تولی و لوا در ساحه لوا.” او گفت ساختن ارتش کار یک روز و دو روز نیست و دوکتورین نظامی باید آن را همواره اصلاح کنند و مشکلات تشکیلات را نیز برطرف کنند.
اما دگر جنرال بازمحمد جوهری، معاون پیشین وزارت دفاع افغانستان، ساختار و موقعیت نیروهای نظامی و تشکیلات آن را نیازمند تغییر میداند و میگوید با در نظرداشت تغییر در شیوه، روش و تاکتیک جنگ و نیز تغییر محدوده تهدیدات، لازم است ساختار و موقعیت قطعات نظامی و تشکیلات فرماندهی منطقهای در پولیس و ارتش، مورد بازنگری قرار گیرد و تشکیلات فرماندهیهای امنیه و پولیس محلی مطابق تهدیدات عیار گردد.
آقای جوهری در گفتوگو با خبرنامه افزود که “لایحه وظایف و حدود اختیارات قول اردوها، جزو و تامها و قرارگاههای وزارت دفاع در اسنادهای رسمی دقیقاً تعریف شده است و هر بخش باید مطابق آن عمل کند.”
با آنکه سخنگوی وزارت دفاع افغانستان مشکلات در اکمالات ارتش این کشور را رد کرده میگوید وزارت دفاع تعهد دارد که مشکلات تدارکاتی را به موقع رفع سازد، اما برخی از آگاهان مسایل نظامی تاکید دارند که در شیوه اکمالات ارتش مشکلاتی وجود دارد و گاهی نیازمندیهای ارتش در زمانی نیاز، تامین نمی گردد.
جنرال زلمی وردک، آگاه مسایل نظامی میافزاید که در گذشته فساد وجود داشت، تجهیزات فروخته میشد، از نان سربازان استفاده میکردند و برای همین بود که کمککنندگان افغانستان، مسایل تدارکاتی را زیر نظارت گرفتند و این یک مشکل بزرگ است.
او به خبرنامه گفت که “چون در اینجا اعتماد وجود ندارد، مسایل تدارکاتی را به تدارکات ملی و تدارکات ملی به رییس جمهور میبرد. تا مسایل آن حل میشود یک وقت و زمان طویل را در بر میگیرد. اگر اعتماد میبود و مسوولیت به شکل اساسی انجام میشد، مسایل تدارکاتی و ضرورت تدارکاتی باید در عین زمان مرفوع شود تا قطعات نظامی با مشکل مواجه نمیشد.”
رهبری
براساس اظهارات طارقشاه بهرامی، سرپرست وزارت دفاع افغانستان در 21 ولایت این کشور جنگ جریان دارد که و هشت ولایت آن شدیدترین وضعیت جنگی جریان دارد. این ولایت ها شامل قندهار، هلمند، ارزگان، قندوز، بغلان، فراه، سرپل و جوزجان می باشد.
از سوی دیگر به تازگی برخی از مناطق استراتژیک، برای بارها میان نیروهای افغان و گروههای تروریستی دست به دست شده است. مدتی پیش شهرستان تیوره ولایت غور، کوهستان ولایت فاریاب، جانیخیل ولایت پکتیا و منطقه استراتژیک میرزااولنگ ولایت سرپل به دست گروه طالبان و داعش افتاد.
شماری از آگاهان نظامی به این باورند که رهبری نیروهای امنیتی افغان توانایی لازم را در پیشبرد امور جنگ را ندارد و این باعث شده که نیروهای امنیتی افغانستان در بسیاری موارد مجبور به عقبنشینی شوند.
باز محمد جوهری در این مورد گفت “ارتش نیاز به روحیه و انگیزه دارد که باید تقویت شود و مدیریت و سوق اداره سالم و قوی میتواند این مشکل را حل بسازد.”
از سویی هم جنرال زلمی وردک میافزاید که اختلاف میان رهبری حکومت وحدت ملی باعث شده تا این مشکلات به ساختار نیروهای امنیتی و دفاعی نیز سرایت کند. به باور این آگاه نظامی، جنگ افغانستان به شکل پارتیزانی و استخباراتی است و قول اردوها در همان لحظهای که برایشان گزارش میرسد یا هدف حمله قرار میگیرند، باید وارد عمل شوند.
آقای وردک تاکید کرد که “کسانی که در راس حکومت قرار دارند، مشکلی که بین داخل حکومت موجود است این مشکلات را بهوجود میآورد. به همین اساس است که اردو با مشکلات مواجه میشود.”
اصلاحات
در ماه حمل سال جاری محمد اشرف غنی در دیدار با سفیر جدید ملکی ناتو برای افغانستان گفته بود که اصلاحات گسترده در وزارت دفاع انجام شده است و قراردادهای این وزارت به صورت شفاف امضا میشود.
شاهحسین مرتضوی، سخنگوی آقای غنی نیز در مقالهای نوشته است که اصلاحات در رهبری وزارت دفاع، بازنشسته شدن بیش از 135 جنرال و اصلاحات در بخش تدارکات این وزارت بسترهای جدیدی را برای قابلیت بهتر و توانمندی در مبارزه فراهم کرده است.
آگاهان نظامی اما به این ادعای حکومت به دیده شک مینگرند و میگویند تا زمانیکه اصلاحات بنیادین نباشد، مشکل وزارت دفاع حل نمیشود.
جنرال زلمی وردک در این مورد گفت که «ما میبینیم در جایی که تخصص و تجربه وجود نداشته باشد، شما یک جوان بیتجربه را در یک پست بسیار حساس قرار میدهید، چگونه او مسوولیت خود را پیش ببرد. مشکلاتی که وجود دارد براساس مسایل مصلحتی بهوجود میآید نه تخصص.»
به باور آقای وردک در نهاد مهمی مانند وزارت دفاع، باید از افرادی که دارای تجربه کافی و موفق هستند استفاده شود و در کنار آنها از نیروی جوان نیز استفاده شود تا زمینه برای رشد آنها فراهم گردد.
از سوی دیگر جنرال نظیفه ذکی، عضو کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان افغانستان میگوید که تاهنوز اصلاحات بنیادین به وجود نیامده و تنها سرپرست وزارت دفاع تعیین شده است. این عضو مجلس نمایندگان به خبرنامه گفت که “اگر تنها گرفتن چوکی و مقام هدف باشد و تعهد و پایبندی به وظیفه در میان نباشد، روز به روز وضعیت بدتر خواهد شد.”
پس از حمله طالبان بر مرکز فرماندهی سپاه 209 شاهین در ولایت بلخ، محمد اشرف غنی فرماندهی این مرکز را تغییر داد و افراد جدیدی را در آن گماشت. هدف از این تغییرات، ارتقای ظرفیت کاری و اجرای بهتر امور گفته شده است.
اکنون جنرال ذکی میگوید قول اردوی شاهین و رهبری آن ناکام است و نتوانسته در محدوده مسوولیت خود، امنیت را تامین کند. او گفت که “در چندین ولایت جنگ جریان دارد. غورماچ سقوط کرد، در میرزا اولنگ جنایت نابخشودنی صورت گرفت و اردوی ما نتوانست در آنجا پیشروی و به موقع برسد.”
این عضو مجلس نمایندگان تلفات نظامیان و غیرنظامیان در چند ولایت افغانستان را وجود افراد ضعیف در راس فرماندهی نیروهای دفاعی و امنیتی دانسته و گفت که آنها نتوانستند جنگ را به درستی رهبری نمایند. به باور او، وارد شدن تلفات به نیروهای امنیتی و غیرنظامیان افغانستان نیز به دلیل ناکارآمدی در سطح رهبری نیروهای امنیتی افغانستان است.
با همه این اما و اگر ها، ساختار متمرکز تصمیم گیری برای نیروهای ارتش افغانستان در سراسر این کشور یکی از چالش های بزرگ در راستای واکنش به موقع این نیروها به حملات شورشیان پنداشته می شود. به این جهت، بسیاری از آگاهان باور دارند که این ساختار متمرکز دست کم در ساختار تصمیم گیری ارتش افغانستان اصلاح گردد و تغییرات ملموس در این زمینه ایجاد شود.
افزودن دیدگاه